فتح الله آملی: چه بنویسم؟ اصلاً چه میتوان نوشت جز از درد و داغ و دریغ و جز با زبانِ اشک؟ سر بر کدام شانه میتوان گذارد که آرام باشد؟ و نلرزیده باشد از هقهق گریه؟ این جمع و جماعت پاک به کدامین گناه کشته شدند؟ اینها جز ادای دین به سردار شهیدشان که عاشقانه این کشور و این مردم را دوست میداشت مگر کار دیگری میکردند؟ و سودای دیگری در سر داشتهاند که حال باید تکه تکه و پرپر بر شانههای خسته و داغدار مردم شهر تشییع شوند؟
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
مقامات در حال بررسیاند، وعده انتقامی سخت دادهاند.
گفتهاند که مسببان حادثه در کوتاهترین هنگام شناسایی و مجازات میشوند. مردم به شایعات اعتنا نکنند. ما خودمان اطلاعات صحیح را اطلاعرسانی میکنیم و... دیگر چه و ما دیگر چه کنیم؟
لطفاً بفرمائید تا ما هم همان کنیم. اما آیا این کافی است؟ آیا اینکه بگوئیم این حادثه تروریستی وحشیانه در استمرار جنایات رژیم صهیونیستی و یک توطئه صهیونیستی ناشی از وحشیگری استکبار جهانی است و... دلمان را خنک میکند و مرهم بر جگر سوختهمان میگذارد؟ و توطئههای دشمن خبیث را بیاثر میکند؟
آیا هر کدام از ما و بسی و بسی بیش از همه، مقامات امنیتی کشور در برابر تک تک خونهای به ناحق ریخته عزیزانمان میتوانیم بیتفاوت باشیم و بمانیم؟ و تنها به ناله و نفرین و ناسزا به عاملان جنایتکار تروریسم کور اکتفا کنیم؟
وقتی میدانیم که برای مراسم بزرگداشتی در این سطح چه حجمی از جمعیت در چه مسیری خواهند آمد حفظ جان و امنیت آنان باید به بهترین شکل و با بیشترین حساسیت و دقت مورد اهتمام قرار می گرفت به این مهم چه میزان عنایت شد؟
به همان میزان که هوشیاری در جبهه روبرو برای ناکامگذاردن دشمن مهم است، هوشیاری در پشت جبهه برای مقابله با نفوذ دشمن هم اهمیت دارد و اتفاقاً هوشیاری بیشتری میطلبد. اگر این خلاء های امنیتی را ترمیم نکنیم آسیب خواهیم دید و قدر مسلم این امر را مقامات امنیتی بسیار بهتر از نگارنده میدانند پس باید برای مردم توضیح کافی داد و آسیبشناسی درست دقیق کرد و هوشیارتر بود.
هنوز البته ابعاد حادثه تروریستی کرمان به تمامی مشخص نشده اما آنچه که فعلاً مشخص است، شهادت مظلومانه بیش از صد نفر از هموطنان مظلوم و پاک نهاد و معتقدی است که در مسیر حرکت به سمت گلزار شهدای کرمان و تجدید بیعت با حاج قاسم عزیز چنین مظلومانه به شهادت رسیدند و داغ بر دل ملتی نهادند به راستی نمیدانیم که چه باید نوشت و بر سر که و چه میتوان فریاد زد اما کمترین توقع این است که چرایی وقوع این حادثه مصیبتبار بدون مسامحه و مغالطه مورد بررسی و آسیبشناسی درست قرار گرفته و با تقصیر و یا قصور هر که و هر چه، برخورد و از تکرار آن کاملاً جلوگیری شود.
فعلاً از این بحث البته مهم درگذریم و به بعد واگذاریم و صمیمانهترین مراتب همدردی و تسلیت خود را نثار کرمانیان قهرمان ابراز کنیم. برای شهدای گرانقدر حادثه علو درجات، برای مجروحان حادثه شفای عاجل و برای خانوادههای عزیز و گرانقدر این حادثه تروریستی جانگداز و تلخ آرزوی صبر و شکیب از حضرت حق مسئلت نمائیم.