زهره گردان خبرنگار اطلاعات نوشت: اینجا در هر گوشهای از همایشِ «ایدهشو نسل نو»، استعدادی تر و تازه کشف شده و ایدهای بکر خود را بروز و ظهور داده؛ ایدهای از نسل نو؛ نسلی در سنین 10 تا 18 سال. اینجا اولین همایش شناسایی و معرفی نوجوانان کارآفرین در استان هرمزگان است که برای نخستین بار در سطح کشور برپا شد و خروجی آن انتخاب پنج نوجوان برتر و حمایت از آنان برای ورود به بازار کار بود.
این همایش، نه از سوی دولت و دولتمردان که به همت گروهی از خیرین کارآفرین برپا شد تا گامی باشد در مسیر نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی و تغییر نگرش به بازار کسبوکار در اذهان عمومی.
امیرحسین، 17 ساله و دانشآموز، یکی از شرکتکنندگان همایش است. تولیداتش پایۀ گیاهی دارند و از این راه ماهیانه ده تا بیست میلیون تومان درآمد کسب میکند.
زهرا درخشان، 11 ساله، دخترِ یکی از داوران، از دیگر شرکتکنندگان است. او با این سن کم، زیورآلات دستساز درست میکند. مبین درج دُر، یکی دیگر از شرکتکنندگان همایش، با چوب اشیای زینتی میسازد. او این کار را از دورۀ راهنمایی آغاز کرده است. کشتی بزرگی که برای نمایش آورده، مرا به یاد کارتون بچههای کوه آلپ و کشتی ساختۀ لوسین میاندازد. انگار آن کشتی از درون رویا به واقعیت پیوسته است.
محمدطه دهقانی، 10 ساله، با آن چهره و لهجۀ جنوبی بامزهاش، رباتی جرثقیلی ساخته و به حرکت درآورده است و اما جایزۀ اول همایش به محمدمهدی بشکال، پسر 18 سالهای رسید که در زمینۀ تولید کفش فعالیت میکند. او توانسته با برندسازی و تولید باکیفیت و قیمت مناسب، کار خود را در مدت کوتاهی توسعه دهد.
وقتی میپرسم انگیزهات از ورود به این حرفه چه بوده، میگوید: در آغاز فقط برای امرار معاش در زمینۀ تولید کفش آموزش دیدم و حدود ۸۰ درصد کار را یاد گرفتم. اکنون با برند «آسچرم» مشغول فعالیتم و در صدد هستم وام بگیرم و تولیدیام را بزرگتر کنم. قطعا حمایتهای دولتی و مردمی میتواند به رشدم شتاب و به کارم رونق دهند.
یکی از داوران جشنواره دربارۀ کار این پسر جوان میگوید: فکر نمیکردیم پسری در این سن و سال بتواند دو مغازه کفش راهاندازی کند. ما از تولیدیاش بازدید کردیم و دیدیم در زمینۀ بیزینس پلن، برندینگ و کیفیت کار، عالی عمل کرده، فقط اواسط کار از نظر مالی به مشکل برخورده بود که شریک میگیرد و مشکل را حل میکند.
مریم پارسا، نفر دوم منتخب، از شهر پارسیان، در زمینۀ طلا و جواهرات دستساز فعالیت میکند. او به هنر علاقه دارد و میگوید از ابتدا دنبال مدرک دانشگاهی و کار کارمندی نبوده و نیست.
این هنرمند 18 ساله که از چهار سال پیش فعالیتش را آغاز کرده و رفتهرفته از عرصۀ نقره به طلا و جواهرات گام نهاده،به صورت آنلاین کار میکند. از دو سال پیش آموزش دیدن در این زمینه را آغاز کرده و چند مدرک داخلی و بینالمللی بهدست آورده است. از کسب و کارش راضی است و میخواهد آن را گسترش دهد.
یک اتفاق مردمی
الهام براهیمی، مدیر کانون تبلیغاتی فراایده و مشاور برندسازی و تبلیغات، یکی از پنج داور همایش است. وی که صرفا برای انجام مسئولیت اجتماعی، داوری همایش را پذیرفته، میگوید: برای انجام پروژه، چهار پنج ماه برنامهریزی کردیم. چون کار تازهای بود، نمیدانستیم چه بازخوردی خواهد داشت، اما استقبال، بینظیر بود و اتفاقی که به دنبالش بودیم، رقم خورد.
قصد داشتیم فرهنگسازی کنیم تا گرایش به کارمند شدن را از ذهن نوجوانان بزداییم و جای آن را با کارآفرینی و خلاقیت پر کنیم.
برای شرکت در همایش، در فضای مجازی فراخوان دادیم و از نوجوانان 10 تا 18 سالۀ خلاق خواستیم نمونۀ کارهای خود را بفرستند. حدود دو هزار تن شرکت کردند. از میان اینها ۵۳ نفر انتخاب شدند که کار یا محصول خود را ارائه بدهند.
شرکتکنندگان، ایدههای خوبی داشتند. روی نام تجاری، نشانه (لوگو) و بستهبندی محصولات خود کار کرده و برخی با تراکت و برنامهریزی کامل به همایش آمده بودند. شرکتکنندۀ نُهسالهای را دیدم که طراحی سایت و کدنویسی انجام میداد و بسیار مسلط سخنرانی میکرد. اگرچه نامش در میان پنج برگزیده نیامده، اما در اذهان همۀ داوران ماندگار شد.
پسر سنگتراشی آمده بود که از رودخانهها و کوهها سنگهای ارزشمند جمعآوری میکرد و با آنها زیورآلات زیبا میساخت. دختر نُهسالهای از مادرش اتاقی اجاره کرده و با طرحهای خلاقانه، تولیدی لباس راهاندازی کرده بود.
ما اینجا سراسر ایده و خلاقیت دیدیم. پس از برپایی همایش هم بچههایی را دیدیم که عزت نفسشان چند برابر افزایش یافته بود؛ باورهایی که نوع دیگری به بازار کار نگاه میکرد و دنیاهایی که تغییر کرده بود. به برخی از جوانان بااستعداد، مشاوره دادیم تا مسیر خود را بیابند. به نوجوانی که نقاش زبردستی بود، توصیه کردیم در زمینۀ تصویرسازی دیجیتال فعالیت کند. یکی از داوران به نوجوانی که قلم خوبی داشت، کمک کرد با نویسندگان بزرگ ارتباط برقرار کرده و بتواند مسیر نویسندگی را کوتاهتر طی کند.
جالب آنکه همۀ این اتفاقات مردمی بود؛ حتی صاحب تالاری که همایش در آن برگزار شد هیچ هزینهای برای اجارۀ سالن دریافت نکرد. از مدارس استان برای شرکت در همایش دعوت کردیم و همۀ هفتصد صندلی سالن پر شد. به نفر اول برگزیده به عنوان هدیه بیست، به نفر دوم پانزده، به نفر سوم ده، به نفر چهارم پنج و به نفر پنجم، سه میلیون تومان پرداختیم و به مابقی شرکتکنندگان هم دویست هزار تومان هدیۀ نقدی دادیم.
از مدرکگرایی تا عملگرایی
فرید خرمی، کارآفرین جوان از دیگر داوران «ایدهشو نسل نو» میگوید: فکر اولیۀ برپایی همایش از نشست دونفرۀ من با آقای درخشان، از دیگر داوران این برنامه کلید خورد.
دو سال پیش درحالیکه دربارۀ مشاغل خانگی سخن میگفتیم، به این فکر افتادیم برنامهای اجرا کنیم تا اذهان عمومی از تفکر قالبی کارمندی خارج شود.
به این نتیجه رسیدیم که برای این کار چه گروهی بهتر از بچهها؟ خواستیم نمونههای موفقی از کودکان و نوجوانان خلاق کارآفرین ارائه دهیم تا خانوادههای دیگر بدانند شغل و پیشه، ورای کار در ارگانهای دولتی است و چقدر هم این همایش تأثیرگذار بود. بچهها به شدت انگیزه پیدا کردند و خانوادههایشان فهمیدند ایده و کار سادۀ فرزندانشان چه ظرفیتهای بالایی برای بازار کار خواهد داشت.
قطعا دولت هم باید در این زمینه سرمایهگذاری کند تا جوانان از مدرکگرایی به عملگرایی روی بیاورند. این که دولتمردان شعار کوچک شدن دولت را سر میدهند بسیار خوب است اما تحقق این شعار چگونه امکانپذیر است؟ آیا جز این است که باید تفکر کارآفرینی و فرهنگ آن را از دوران دبستان در ذهن دانشآموزان نهادینه کنیم؟
من به عنوان کارشناس کسبوکار در این همایش، پسر نوجوانی را دیدم که لیموی تازه خشک میکرد و چند برابر قیمت میفروخت و درآمد خوبی به دست میآورد. این پسر دریافته بود تغییر رویکرد از سمت خامفروشی به فرآوردهفروشی، برایش درآمدزایی خواهد داشت؛ کاری که دولت بهویژه در زمینۀ صنایع فولاد و نفت به آن بیتوجه است. من برای همۀ این بچهها که هر یک استعدادی درخشانند، دورههای فن بیان و اعتماد به نفس را به صورت رایگان تدارک دیدهام که امیدوارم کمکی در مسیر کار و زندگیشان باشد.