خبرآنلاین نوشت: اگرچه ما آنها را خطا و نقص مینامیم، اما این مثالها خطاپذیری ذاتی علم را نیز نشان میدهد که یکی از بزرگترین نقاط قوت آن نیز میباشد. علیرغم همه چیزهایی که به علم به زندگی ما آورده است، همچنان باید در نظر داشت که احتمال شکست آن وجود دارد، به هر حال شکست، بخشی از خود فرآیند علمی است.
ثابت کیهانی اینشتین
ثابت کیهان شناسی یا ثابت کیهانی (که اغلب با حرف یونانی لامبدا بزرگ Λ مشخص میشود.)، در اخترفیزیک جهت اصلاح نظریه اولیه نسبیت عام توسط آلبرت اینشتین برای دستیابی به جهان ایستا ارائه شد. این مقدار ثابت به این دلیل به وجود آمد که معادلات اینشتین یک ناپایداری خاصی را در جهان نشان میداد که از نیروهای گرانشی ناشی میشد، واقعیتی نگرانکننده که نیاز به مطالعه داشت.
در دهه ۱۹۳۰، اکتشافات جدید، به ویژه اکتشافات اخترشناس ادوین هابل، این نظریه را بیان کرد که جهان در واقع ساکن نیست، بلکه دائما در حال انبساط است و معلوم شد که معادلات اولیه اینشتین بدون مقدار ثابت تمام مدت درست بوده است و نیازی به ثابت کیهانی نبود. دانشمند معروف خودش متوجه این موضوع شد و مقاله خود را اصلاح کرد.
با این حال، در دهه ۱۹۹۰، ثابت کیهانی به روشی جدید به معادلات اینشتین بازگشت، این مقدار به همان کشف اینشتین که خودش حذف کرده بود مربوط میشد. با مشاهدات جدیدی که نه تنها یک جهان در حال انبساط، بلکه شتابی را در آن انبساط نشان داد، فیزیکدانان شروع به مطالعه حول این ایده کردند که آنچه ممکن است مسئول این انبساط باشد، یک انرژی کشف نشده موجود در فضا است که اکنون «انرژی تاریک» نامیده میشود.
خطای اینشتین، «Λ» یعنی لامبدای او، در واقع به وجود یک شکل دافعه گرانش اشاره کرده بود و اکنون به نظر میرسد که این نیروی محرکه در پشت شتاب کیهانی وجود دارد و همان انرژی تاریک است؛ مادهای که باعث ایجاد گرانشی میشود که جهان را در کنار هم نگه میدارد و انرژی تاریک نیز، نیروی متضادی است که جهان را از هم جدا میکند.