سید مسعود رضوی: پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، خبر بهتآور شهادت اسماعیل هنیه در اقامتگاهی در تهران، بیگمان رویدادی بسیار مهم محسوب میشود.
این واقعه ابعاد نهفتهای را در چند لایه در بر دارد و از هرجهت موضوعی بسیار پیچیده است. جنایتی که در عرف سیاسی، تروریسم دولتی است و در طبقه بندی نهایی باید عاملان و آمرانش را شناسایی و حتیالامکان مجازات کرد و پاسخ درخور با توجه به شرایط دشوار منطقه و الزام و التزامی که در زمان حاضر وجود دارد، ارادهای معطوف به تدبیر و شکیب میطلبد.
اسماعیل هنیه میهمان رسمی کشور ما برای شرکت در مراسم ادای سوگند و پیمان ریاست جمهوری بود و این فاجعه دلالتی آشکار بر سستی پیمانهای بینالمللی نزد نظام نامشروع صهیونی دارد و نیز بیانگر معیارهای دوگانه نزد قدرتهای جهانی و زرسالاران حاکم بر آنهاست. پیش از شروع بحث، باید بگویم که فرض قطعی و مسلم آن است که حکومت اسرائیل این جنایت دولتی را انجام داده است.
از زاویهای که ما درباره واقعه سخن میگوییم، چند پرسش ابتدایی مطرح میشود: سردمداران رژیم اشغالگر، به ویژه تروریستهای لیکود و موساد به رهبری بنیامین نتانیاهو در پی چه اهدافی هستند؟ چرا در سرآغاز دولت نوین ایران به ریاست مسعود پزشکیان این جنایت در پایتخت کشورمان رخ داد؟ کدام اشخاص و اهداف با داستان این رژیم نامشروع قرابت و همسویی دارند؟ چگونه باید مسائل فنی درباب حفرههای امنیتی و معضلاتی که بارها موجب ضربه به منافع و مقامات و تاسیسات کشور شده را طرح کرد و به پرسش گرفت؟ چرا باید فراتر رفت و صحنهای بزرگتر را نیز مشاهده کرد تا هیچ چیز پنهان نماند و حقیقت یا بخشی از آن شناخته و آشکار شود؟
چند روز پیش، «راز زمیت» تحلیلگر ارشد و کهنه کار موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل و استاد سیاست دانشگاه تلآویو که متخصص تحلیلهای امنیتی و دفاعی ایران است، مقالهای درباب انتخابات ایران نوشت و نارضایی عمیق محافل سیاسی، نظامی و امنیتی کشورش را نسبت به روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان و احتمال بهبود روابط ایران با جهان ابراز کرد.
او عقلانیت و عملگرایی را چالشی برای رژیم صهیونیستی برشمرد و همراه با تحلیلی جامع و وارسی شرایط نوین سیاسی در دولت پزشکیان، ضمناً گفت که اندیشکدههای صهیونیستی افراطیون و پوپولیستهایی نظیر رئیس دولت نهم و دهم و مشابه آن را برای اجماع بینالمللی و کارزار علیه ایران، یک سرمایه ارزشمند قلمداد میکنند.
به نظر میرسد که دولت نتانیاهو بر اساس همین نگرش، نگران است یک دولت عقلانی و اعتدالی و معطوف به آشتی ملی در ایران مستقر شود و شکافهای اجتماعی و زخمهای فرهنگی را التیام بخشد. لاجرم با این جنایت، میکوشد امیدهای آشتی ملی و وحدت دولت ـ ملت را در باتلاق بحران و جنگ خفه سازد و سپس راه نجاتی برای خود و دولتش در شرایط دشوار خاورمیانه باز کند.
این جنایت و دیگر رفتارهای هیستریک و ضدصلح رژیم صهیونیستی، آخرالامر درپی آن است که ایالات متحده و ناتو را نیز به پشتیبانی در جنگ فراگیر احتمالی مجاب سازد.
این هدفهای چندگانه، پس از عملیات هفت اکتبر با پیگیری فعالانه تر و امکانات و پشتیبانی مصمم تری دنبال میشود. اما بطور خاص در این مقطع، مهمترین هدف مجزا و فوری نتانیاهو آن است که مسیر دولت جدید ایران را در تعامل منطقهای و بینالمللی سخت و نهایتا ناممکن نماید. مشکلات عمده و پاشنه آشیل مملکت، بحران اقتصادی، گسستهای اجتماعی و انجماد فرهنگی است و به نظر میرسد عقلای مملکت قصد دارند آنها را چاره کنند و اصلاح و درمانش را به دولتی متخصص و ملی و خردگرا سپردهاند.
شعار پزشکیان بهبود اقتصادی و گشودگی فرهنگی در داخل کشور و ایجاد توازن و تعامل در خارج است. اما حالا دیباچۀ دفتر دولت به ترور و جنگ آغشته شده و نتانیاهو امید دارد به اهداف شومش برسد و با پاسخ شتابناک و واکنش ناسنجیده، از آب گل آلود ماهی بگیرد؛ میکوشد قواعد مطلوب رژیم اشغالگر را به دولت منتخب و کل حاکمیت ایران تحمیل کند.
با این اوصاف؛ هم امنیت و بازدارندگی، و هم چالشهای داخلی از همین امروز باید در دستور کار حکومت باشد و در توازی و تعادلی منطقی با تدبیر و اقتدار دنبال شود.
دولت وظایف طاقت فرسا بر دوش دارد و باید برای حل و فصل مشکلات اساسی بازمانده از گذشته و رسوبات زاید، برنامه و ساختار مناسبی طراحی و اجرا کند. پزشکیان و دولت جدید نباید مرعوب افراطگری، شعارزدگی، توجه به حاشیه سازان، بحرانهای ساختگی و ساده انگاری شود. شعارهای تند و مطالبات نامعقول و غیر منطقی، دامی برای ناتوان نشان دادن کارآمدی و حیثیت دولتی است که شکست او شکست همه محسوب میشود. باید تدبیر و اراده را در عمل نشان داد و با عزم و عقل از این مرحله گذشت.
نمایندگان مجلس متوجه حساسیت شرایط دولت و کشور باشند و برای گذر کردن کشور و مردم و نظام از امواج توفانزا، توقف و مانعی هرچند کوچک را از راه دولت منتخب بردارند و با تسهیل قوانین و تصعید مباحث، به خواستهای مردم و برنامه های دولت سرعت بخشند.
این امر مردم را دلگرم می کند و ضمنا ناظر به رضایت رهبر انقلاب نیز هست؛ پریروز آقای مهدی فضائلی از اعضای دفتر رهبری در خطابه پیش از نماز جمعه چند نکتۀ مهم ابراز کرد. ازجمله این که اقتصاد و معیشت مردم باید در صدر اولویتهای دولت جدید باشد و حادثه ترور اسماعیل هنیه نباید دولت را از این مسیر و راه اصلی خارج کند. فضایلی درباب جنایت اخیر نیز گفت: نظام برای مسئله ترور شهید هنیه تدبیرهایی دارد و پاسخ دشمن داده خواهد شد.
به این ترتیب، اولویت بندی دقیقی را باید در نظر گرفت و موقعیت متوازن و رای اعتماد مستحکم به وزرای دولت برای بهبود شرایط داخلی و ایجاد توازن خارجی ضرورتی اجتنابناپذیر دارد.
در شرایطی قرار داریم که نظام و دولت با محور قرار دادن منافع ملی و امنیت کشور و مصالح مقاومت و متحدان، باید گامی بلند بردارند. جمهوری اسلامی ایران باید در روزهای جاری تصمیمات مهم بگیرد و اجرا کند. در این شرایط باید پاسخ به جنایت اخیر را با گرفتن امتیازات مناسب در مقابل بازیگران جهانی و منطقه به بهترین وجه به اجرا گذارد و از این امکان بهرهبرداری سنجیدهای داشته باشد. وقت آن رسیده برای همسایگان روشن کنیم که ایران چه قدرتی دارد و آنها که از قدرت ایران آگاهند، باید ضمانت منافع ما را ارائه دهند و نقد کنند.
بدبختانه در داخل با پروپاگاندای افراطی و ظاهرگرایی روبه رو هستیم که در لحظه های حساس و روزهای دشوار، قدرت عقلانیت و منافع ملی را به سخره میگیرند و شعارهای تند و افراطی را به نظام و مردم میفروشند که اما نتیجه همیشه به ضرر مردم و مملکت بوده است. این جماعت، گاهی متحدان و دوستان مقاومت را نیز با سخنان نابجا میآزارند.
دولت پزشکیان اینها را با جراید ناسزاگویشان، با تریبونهای پرسر و صدا و بنگاه رنگ و ونگشان، به هیچ بگیرد و در جهت اهدافی که وعده داده است، به مردم ایران خدمت کند و مصالح حقیقی کشور را وجهه همت قرار دهد. زمان شعارهای دهان پرکن پایان یافته، وقت عمل است.