فراز نوشت: سه دهه است که تنش بین این دو کشور به یکی از ارکان روابط و تحولات تبدیل شده است. در آخرین تحول، دولت ارمنستان به تازگی اعلام کرده که برای اجتناب از جنگی دوباره چهار روستای مورد مناقشه را به جمهوری باکو واگذار میکند. چهار روستای مرزی در منطقه «قزاق» که مسیر ارمنستان به گرجستان نیز از آن میگذرد. همین مسئله به بحثهایی دامن زده و نگرانیهایی را درباره قطعشدن مسیر ارتباطی ایران با گرجستان از طریق ارمنستان به وجود آورده است و حتی برخی آن را علیه ایران دانستند. هرچه هست به نظر میرسد که نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با متحدان غربی خود با الهام علیاف رئیسجمهور جمهور آذربایجان به توافقی رسیده باشد.
فرزاد رمضانی بونش، پژوهشگر ارشد روابط بینالملل میگوید که این روستاها تاثیر عمدهای بر ژئوپلتیک منطقه و ارتباط ایران با گرجستان و روسیه ندارد. پرسش اصلی، اما اینجاست که آیا این چهار روستا پایانی بر ادعاهای باکو خواهد بود؟ ایران چه نقشی در این زمینه ایفا میکند و در چه شرایطی ژئوپلتیک و ژئواکونومی کشور مورد تهدید قرار میگیرد؟
رمضانی بونش به این سوالات پاسخ میدهد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
آقای رمضانی واگذاری چهار روستا را در چه بستری باید تحلیل کرد و فهمید؟ آیا تنشها به پایان میرسد؟
ابتدا باید به ریشه مسائلی که در ۴ سال گذشته در این منطقه رخ داده نگاهی داشته باشیم. تحولات ژئوپلتیکی، امنیتی و جابهجایی مرزهای امروز به جنگ اصلی قره باغ در دهه ۹۰ باز میگردد. آن جنگ با پیروزی نهایی ارمنستان به پایان رسید. در این چند دهه بخشی از بروندادگان و دروندادگان در داخل مرزهای دو کشور رخ داد و معظل حل نشد و همچنان باقی ماند.
آخرین تحول واگذاری چهار روستا به جمهوری باکو است. باکو این چهار روستا را به عنوان بخشی از سرزمینهای خود تلقی میکند؛ بنابراین پس از تصرف نهایی قرهباغ از سوی باکو این بحث همواره مطرح بوده که اگر ارمنستان این چهار روستا را واگذار نکند شاهد حمله مجددی به این کشور خواهیم بود. بحث دیگر اینجاست که دولت ارمنستان واگذاری این چهار روستا را در قالب رسیدن نهایی به صلح با جمهوری باکو و مداخله بیشتر غربیها برای فشار بیشتر به باکو ارزیابی میکند؛ لذا بنظر میرسد از دیدگاه ایروان واگذاری این روستاها یا مناطق کوچک نزدیک مرز گامی در جهت حل تنشهای مرزی و امنیتی بین دو کشور محسوب میشود. از سوی دیگر باکو نیز گرفتن این روستاها را در راستای تکمیل مطالبات خود از ارمنستان و رسیدن به مرزهای پس از فروپاشی شوروی میبیند.
بسیاری از منتقدان دولت فعلی ارمنستان و اپوزیسیون آن انتقادها و بحثهایی را در این زمینه مطرح کردند، اما دولت کنونی ارمنستان با توجه به وضعیت و نوع نگاه و منافعی که دارد در گام آخر به این نتیجه رسید که مناطق را واگذار کند.
نقش ایران در این میان چیست؟ آیا منافع ژئوپلتیک کشور به ویژه در زمینه کریدورها به خطر نمیافتد؟
این چهار روستا نقش عمدهای را از نظر ژئوپلتیک و مسیر ارتباطی ایران با گرجستان و روسیه ایفا نمیکند. اگر چنین بود این اتفاق قطعا با واکنش بیشتری از سوی ایران مواجه میشد. با این حال میتوان گفت با توجه به نوع رویکرد در این زمینه به نظر میرسد این تبادل زمینها باحمایت برخی بازیگران به ویژه اتحادیه اروپا و ترکیه روبهرو است. اگر در راستای این روند باکو همچنان مدعی زمینهای بیشتری از خاک ارمنستان چه در سیونیک چه دیگر مناطق شمالی این کشور باشد، تهدیدی ژئوپلتیکی و ژئواکونومی و امنیتی برای منافع ملی کلان ایران تلقی میشود. در آن شرایط ایران باید هشدارهای لازم را بدهد. اما در وضعیت کنونی به نظر نمیرسد که در آستانه تحول گسترده ژئوپلتیکی با واگذاری این مناطق شاهد باشیم.
فکر میکنید با واگذاری این روستا چشماندازی برای دستیابی به صلح وجود دارد یا این منطقه همچنان آبستن حوادث خواهد بود؟
این تمایل بین بخش زیادی از اپوزیسیون در ارمنستان وجود دارد که پیروزی دوبارهای در قرهباغ به دست بیاورند؛ بنابراین این مسئله به عنوان استخوان لای زخم در روابط دو کشور همچنان وجود دارد؛ لذا باید توجه داشت همچنان تحولات بین باکو و ایروان بسیار مهم است و راهکاری قطعی نیز نمیتوان برای آن قائل بود. تلاش بازیگرانی مثل اتحادیه اروپا و آمریکا در کنار فرمول ۳+۳ یعنی ایران، ترکیه و روسیه به اضافه ایران، گرجستان و ارمنستان میتواند تاحد زیادی به کاهش تنش بین دو کشور منجر شود. با این همه در وضعیت کنونی چشماندازی برای دستیابی به صلح و از بین رفتن کامل تنش وجود ندارد.