شهلا حائری، از مترجمان برجسته و شناختهشده ادبیات معاصر ایران، مهمان یکی از قسمتهای اخیر برنامه «اکنون» با اجرای سروش صحت بود؛ برنامهای گفتوگومحور که با نگاهی عمیق و صمیمی به زندگی و دغدغههای فکری هنرمندان، نویسندگان و فعالان فرهنگی، از پلتفرم فیلیمو پخش میشود و تهیهکنندگی آن را محمدرضا رضائیان بر عهده دارد.
در این گفتوگو، شهلا حائری درباره مسیر حرفهای خود در حوزهی ترجمه، به ویژه تمرکزش بر ترجمه آثار ادبی چون رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه صحبت کرد. او تأکید کرد که ترجمه برایش صرفاً یک فعالیت فنی یا حرفهای نیست، بلکه نوعی انتخاب آگاهانه و عاطفی است که ریشه در علاقه عمیق او به ادبیات دارد. حائری در ادامهی سخنانش، با شور و اشتیاق از نخستین تجربه خود در زمینه ترجمه نمایشنامه گفت: «نمایشنامه خردهجنایتهای زن و شوهری، اولین نمایشی بود که ترجمه کردم. آن را در سفری به پاریس و به زبان اصلی روی صحنه دیدم و بهشدت مجذوب متن قدرتمند، دیالوگهای تیز و لحن روانشناسانه آن شدم. چیزی در فضای نمایش بود که با جانم حرف میزد. همان شب، تصمیم گرفتم این متن را به فارسی ترجمه کنم، بیآنکه بدانم چنین استقبالی در انتظارش خواهد بود.»
این نمایشنامه پس از ترجمه، با واکنشهای مثبت فراوانی از سوی مخاطبان و اهالی تئاتر روبهرو شد و باعث شد حائری بیشازپیش به ترجمهی نمایشنامههای شاخص و ارزشمند علاقهمند شود. او در این گفتوگو، به اهمیت نقش مترجم به عنوان واسطهای میان فرهنگها و زبانها اشاره کرد و گفت: «مترجم فقط کلمات را از زبانی به زبان دیگر منتقل نمیکند. او باید بافت فرهنگی، لحن، نیت نویسنده و حتی سکوتهای میان دیالوگها را درک کند. این کاری است که فقط با دلدادگی و سلیقه شخصی میتوان از پسش برآمد.»
سروش صحت در ادامهی برنامه با لحنی گرم و صمیمی، از تجربهی شخصی خود در مواجهه با آثار ترجمهشده حائری سخن گفت: «راستش را بخواهید، من از آن دسته مخاطبانی هستم که وقتی نام شهلا حائری را روی جلد کتابی میبینم، بدون اینکه عنوان کتاب یا حتی نام نویسندهاش را بدانم، آن را میخرم. چون میدانم با انتخابی مواجهام که پشتش سلیقه، صداقت و احترام به مخاطب هست. این روزها چنین اعتمادی کمیاب شده است.»
حائری با لبخند از این اعتماد گفت و افزود که سلیقه در ترجمه برایش همیشه مهمترین فاکتور بوده است. او هیچگاه ترجمهای را صرفاً بهخاطر سفارش یا جنبهی مالی نپذیرفته و همواره بر این باور بوده است که مترجم باید با اثر ارتباطی درونی برقرار کند؛ باید حس کند که آن متن چیزی برای گفتن دارد، هم برای خودش و هم برای مخاطب. او گفت: «وقتی اثری را ترجمه میکنم، انگار بخشی از وجودم را با آن عجین میکنم. نمیتوانم اثری را ترجمه کنم که فقط روی کاغذ قوی باشد ولی در من احساس و انگیزهای ایجاد نکند. برای من ترجمه گفتوگوییست بیکلام میان من، نویسندهی اثر و مخاطب فارسیزبان. این گفتوگو باید واقعی، صادقانه و از سر احترام باشد.»
در بخش پایانی برنامه، سروش صحت از تأثیر کارهای حائری بر گسترش سلیقهی ادبی در ایران گفت و اینکه بسیاری از مخاطبان جوان امروز، با خواندن ترجمههای دقیق و هنرمندانهی او، به دنیای ادبیات جهان وارد شدهاند. او خاطرنشان کرد که حائری نه فقط یک مترجم، که یک انتخابگر فرهنگ و زبان است؛ کسی که به واسطهی انتخابهایش، کیفیت ترجمه را در ایران یک پله بالاتر برده است.
این گفتوگو که با لحظاتی از طنز، تأمل، خاطره و عاطفه آمیخته بود، تصویری روشن و انسانی از پشت صحنهی کار یک مترجم حرفهای به دست داد؛ تصویری که نشان میداد عشق به ادبیات و تعهد به کیفیت، چگونه میتواند مسیر یک زندگی را شکل دهد و مخاطبان بیشماری را به جهان واژهها پیوند بزند.