جنبش صهیونیستی
صهیونیسم جنبشی اروپایی در قرن نوزدهم بود. راه‌حلی به شکل تشکیل مملکتی در فلسطین برای یهودیان ارائه می‌داد. قومی که از تبعیض و آزار و اذیت در اروپا رنج برده بود. در عراق، برعکس، سنتی دیرپا از بردباری دینی و تاریخی طولانی از هماهنگی نسبی بین بخشهای مختلف جامعه وجود داشت. یهودیان در عراق نه تازه وارد بودند و نه غریبه.پیوند یهودیان با بابل، سابقه‌ای دارد به درازای زمانه [حضرت] ابراهیم که از «اور» در جنوب شهر بابل، به سرزمین کنعان مهاجرت کرد. یهودیان از ۵۸۶ ق.م در بابل زندگی می‌کردند، یعنی از زمانی که نبوکدنصّر [دوم] آنان را به تبعید فرستاد. قرنها بعد، بابل به مرکز روحانی یهودیان مهاجر تبدیل شد و به صورت جایگاه معتبرترین مراکز آموزشی درآمد. در  اینجا بود که «تلمود بابلی» تدوین شد و قانون یهودی «هلاخا» مدون گردید.
از این قرار، یهودیان مدتها پیش از برآمدن اسلام در قرن هفتم میلادی، در بابِل [بین‌النهرین کنونی در عراق] سکنی گزیده بودند. بعد از آنکه عراق به صورت مملکتی با اکثریت مسلمان تشکیل شد، یهودیان به صورت بخشی جدایی‌ناپذیر   از جامعة عراق باقی ماندند. در زمان جنگ جهانی اول، یک‌سوم جمعیت بغداد را یهودیان تشکیل می‌دادند. بعد از آن جنگ، یهودیان به بازی کردن نقشی بااهمیت در حیات اجتماعی، اقتصادی، ادبی، روشنفکری و فرهنگی پادشاهی عراق ادامه دادند و دقیقاً به دلیل همین برجستگی و اهمیت بود که در عصر برآمدن ناسیونالیسم و رشد فرقه‌گرایی، آتش دشمنی علیه یهودیان شعله‌ور شد. در دوران امپراتوری عثمانی، یهودیان از وضعیت یک اقلیت تحت حمایت برخوردار بودند، با همان حقوق و تکالیف سایر اقلیت‌ها. 
با  آنکه اسلام مذهب رسمی بود، شریعت اسلام بر جامعه‌های غیرمسلمان تحمیل نمی‌شد، یهودیان در پارلمان نماینده داشتند و در امور مالی، بازرگانی و اقتصادی امپراتوری، که از خلیج‌ عدن تا کناره‌های شرقی اروپا گسترش داشت، نقشی بااهمیت بازی می‌کردند. در مملکت امروزی عراق، یهودیان از حقوق مشابه سایر اقلیت‌ها برخوردار بودند. 
در اروپا، برعکس، یهودیان اقلیتی بودند که قبل از هر چیز، «دیگری» قلمداد می‌شدند و از همین رو به عنوان یک مشکل تلقی می‌گشتند. به اروپا غالباً به عنوان دارندة «مسئله یهود» اشاره می‌شد، «راه‌حل نهایی» نازی‌ها برای این مسئله، به نابودی شش میلیون یهودی اروپایی انجامید. خاورمیانه، برخلاف اروپا، «مسئله یهود» نداشت و ضدیت با یهودیان، یک بیماری اروپایی بود که بعد به خاورمیانه سرایت کرد. آثار و نوشته‌های ضد یهودی باید از زبان‌های اروپایی ترجمه می‌شد؛ چون به زبان عربی بسیار بسیار اندک بودند. در حوزه سیاسی، همان‌طور که ادوارد سعید اشاره می‌کند، مسئله یهود در اروپای قرن نوزدهم به مسئلة فلسطین در قرن بیستم تبدیل شد.
یهودیان عراق نه در «گتوها»۱ زندگی می‌کردند و نه تجربه‌ای از سرکوبگری خشونت‌بار، شکنجه و آزار، و نژادکشی داشتند که تاریخ اروپا را سیاه کرده است. بی‌جهت نیست که مارک مازوور۲ کتاب تاریخ‌اش را دربارة اروپای قرن بیستم «قارة ظلمانی»۳ نام داده است. در اروپا مدت بس بیشتری از دنیای عرب طول کشید تا یهودیان را شهروند برابر بشمارند. در عراق، تنش و فشار و نوعی جریان ناخوشایند علیه یهودیان، در ژوئن ۱۹۴۱ وجود داشت؛ اما تصویر کلی، بردباری مذهبی، جهان‌وطنی، همزیستی مسالمت‌آمیز و تعاملی ثمربخش را منعکس می‌کرد. بی‌تردید وضعیت یهودیان با اسلام گهگاه ستیزه‌جویانه و مورد اختلاف بود؛ ولی هم مشوش کردن و هم گیج‌کننده است که تمام این موضوع‌ها را در کنار هم تحت سرفصل «مسئله یهود» قرار دهیم. 

تنازع صهیونیسم و ناسیونالیسم عرب 
خانواده من به خاطر نابردباری و برخورد فرهنگی یا مذهبی نبود که از عراق به اسرائیل کوچید. دنیای ما به خاطر اینکه با همسایگان عرب‌مان تفاهم نداشتیم، دچار فروپاشی نشد. عامل دربدری ما سیاسی بود، نه مذهبی یا فرهنگی. ما در تنازع صهیونیسم و ناسیونالیسم عرب، دو ایدئولوژی سکولار رقیب، گیر افتادیم. همچنین در رگبار متقابل یهودیان و عربها بر سر فلسطین گرفتار شدیم. این کشمکش در پی جنگ جهانی اول پدید آمد و بعد از جنگ جهانی دوم شدت گرفت. در ۱۹۴۸، ارتش عراق به جنگ عربها علیه دولت تازه تأسیس اسرائیل پیوست. در نتیجة شکست عربها، واکنشی علیه یهودیان در سراسر دنیای عرب پدیدار شد. صهیونیسم یکی از علل اصلی این واکنش بود. 
صهیونیسم بعد از بیش از دوهزار سال، یک پایگاه سرزمینی به یهودیان داد. این موضوع، کار را برای بنیادگرایان اسلامی و ناسیونالیست‌های عرب آسان کرد که یهودیان ساکن در کشورشان را با صهیونیست‌های منفور و دشمن، یکی بپندارند و خواهان اخراج آنها شوند. جماعتی که یکی از ستون‌های جامعة عراق محسوب می‌شد، به نحوی فزاینده به عنوان ستون پنجم دشمن قلمداد شد. 
برای صهیونیست‌ها از همان ابتدا اولویت قاطع داشت که تا جای ممکن یهودیان هر چه بیشتری را از سراسر دنیا به اسرائیل جذب کنند. همه آنها، ایجاد یک مملکت یهودی مستقل در بخش هر چه بزرگ‌تری از فلسطین بود. شامل هر چه بیشتر یهودی و هر چه کمتر عرب در داخل مرزهای آن. صهیونیسم به معنی نفی و باطل‌کردن آوارگی قوم یهود بود. تا جنگ جهانی دوم، فعالان صهیونیست توجه خود را عمدتاً بر جمعیت زیاد یهود در مراکز جمعیتی اروپا متمرکز کرده بودند. یهودیان خاورمیانه به منزلة «مواد انسانی» پست‌تر قلمداد می‌شدند که فقط قادر به مشارکتی اندک در روند مملکت‌سازی هستند. هولوکاست آن رویکرد صهیونیستی را معکوس کرد. با نابودشدن ذخایر «انسانی اصلی» برنامه صهیونیستی، رهبران این جماعت را وادار کرد تا توجهشان را به شرق معطوف دارند؛ به عبارت دیگر، در نتیجة هولوکاست، یهودیان خاورمیانه‌ای برای اولین بار به عناصری حیاتی در برنامه صهیونیستی بناکردن مملکتی با ثبات با اکثریت یهود در فلسطین تبدیل شدند. 

اسرائیل و بی‌عدالتی عظیم به فلسطین
در جریان جنگ ۱۹۴۸ عرب، اسرائیل، بیش ۷۰۰ هزار عرب خانه‌شان را در فلسطین ترک کردند یا مجبور به این کار شدند. به زبان عربی این سال سرنوشت‌ساز را «نکبت» یا فاجعه می‌خوانند. به عبری، آن را  «جنگ استقلال» می‌نامند! برای صهیونیست‌ها، ۱۹۴۸ فقط یک پیروزی نظامی نبود، بلکه یک حادثه تاریخ‌ساز بود، دست یافتن به مملکت و حاکمیت، لحظه‌ای که یهودیان دوباره در تاریخ دنیا نوشته شدند. در نتیجه ما دارای دو روایت به کلی متفاوت درباره ۱۹۴۸ شدیم: یکی که بر مصادره اموال و سرگردانی جماعتی بومی بر اثر تجاوز صهیونیست‌ها متمرکز است. و دیگری که بر حق یهودیان به خودمختاری در خانه اجدادی‌شان تأکید دارد. هر دو روایت، ادعای مبانی اخلاقی والایی دارند. 
آنچه تردیدناپذیر است، این است که خلق کردن اسرائیل موجب بی‌عدالتی عظیمی به مردمان بومی فلسطین شد. فلسطینی‌ها قربانی اصلی برنامه صهیونیستی هستند. بیش از نیمی از آنها آواره شدند و نام فلسطین از نقشه‌ها محو شد؛ اما گروهی دیگر از قربانیان وجود داشتند که کمتر شناخته شده‌اند و بسیار کمتر درباره آنها صحبت شده است: یهودیان سرزمین‌های عربی. جریان دوقلوی ناسیونالیسم عرب و صهیونیسم، ادامه دادن به همزیستی مسالمت‌آمیز آنها در دنیای عرب را بعد از تأسیس اسرائیل ناممکن ساخت. 
خاطرات من در پیوند با دومین گروه قربانی جنبش صهیونیسم است که در تاریخچه خانواده من بازتاب دارد. ما عربهای یهودی بودیم. با این حال، عبارت «عرب یهودی» به شدت در اسرائیل مورد تردید و مناقشه است. شما به راحتی می‌توانید خود را یهودی فرانسوی، یهودی روسی، یهودی رومانیایی، یا حتی یهودی آلمانی معرفی کنید؛ اما اگر خود را عرب یهودی بخوانید، بلافاصله با خشم و مقابله مواجه می‌شوید. این امر معنی‌دار است. منتقدان عبارت «عرب یهودی»، آن را مشوش‌کننده و گیج‌کننده می‌دانند.  این عبارت متحدکننده است: یک عرب می‌تواند یهودی هم باشد و یک یهودی نیز می‌تواند عرب باشد.  بارها به ما گفته‌ شده که بین مسلمانان و یهودیان، برخورد فرهنگی و شکاف ترمیم ناپذیر وجود دارد. نظریة «برخورد تمدن‌ها» به نوعی سنگربندی تبدیل شده، و به هر دو طرف مناقشه اعراب ـ اسرائیل سلاح و مهمات می‌رساند. 
داستان خانواده من در عراق ـ و بسیاری از خانواده‌های فراموش شده مثل خانواده من ـ به تصویری به کلی متفاوت هدایت می‌کند. دورانی را به یاد می‌آورد که خاورمیانه کثرت‌گراتر بود، بردباری مذهبی بیشتری داشت و دارای فرهنگی سیاسی بود که همکاری و احترام متقابل را بین اقلیت‌های قومی مختلف پاس می‌داشت. داستان خانواده من یادآور روزگاری است که هویت‌های قومی در خاورمیانه شکوفا بودند و بعد بر اثر برنامه‌های سیاسی ناسیونالیستی به کناری رفتند و حتی سرکوب شدند. نشان می‌دهد که تجربه‌هایم چگونه مرا نسبت به گفتمان صهیونیستی مردد و مشکوک کرد و چرا سالهای بعد کمک کرد تا به یک مورخ تجدیدنظرطلب اسرائیلی تبدیل شوم، عضوی از گروه کوچکی که «مورخان نو» خوانده شدند. 
خاطرات من رساله‌ای تجدیدنظرطلبانه و چالشی است با روایت پذیرفته شدة صهیونیستی درباره یهودیان سرزمین‌های عربی، کسانی که بعد از مهاجرت جمعی به اسرائیل در دهه ۱۹۵۰ عموماً «میزراهیم»۴خوانده شدند. من استدلال می‌کنم که تاریخ میزراهیم عامداً و آگاهانه بدین منظور که در خدمت تبلیغات صهیونیستی باشد، تحریف شده است. این تاریخ می‌تواند به دو بخش تقسیم شود: قبل از ۱۹۵۰ در امپراتوری عثمانی و مملکت‌های جایگزین آن، و بعد از ۱۹۵۰ در اسرائیل. 
قبل از ۱۹۵۰، تاریخ عربهای یهودی جزء جدایی‌ناپذیر تاریخ خاورمیانه به طور کلی بود. این تاریخ بدون ارجاع به بافت منطقه‌ای، بی‌معناست. بعد از ۱۹۵۰، تاریخ عربهای یهودی به بخشی از تاریخ اسرائیل تبدیل می‌شود و به معنای دقیق کلمه از فضای منطقه‌ای خود جدا می‌شود. صهیونیست‌ها فقط به مرحله اول تاریخ عربهای یهودی توجهی وسواس‌گونه دارند و اساساً به مرحله دوم بی‌توجه هستند. توجه به مرحله اول، به دلیل دست یافتن به حقایق نیست، بلکه صرفاً به این دلیل است که در تبلیغات خود، یهودیان را قربانیان شکنجه و آزار بومی عربها معرفی کنند؛ تصویری که بعد برای توجیه رفتار ستمگرانة اسرائیل نسبت به فلسطینی‌ها از آن استفاده می‌کنند. بدین ترتیب، یک تاریخ غنی، مجذوب‌کننده و چند ساحتی، به نوعی سلاح در جنگ کنونی علیه فلسطینی‌ها تنزل می‌یابد. 
این روند با سرهم کردن روایت «نکبت یهود» به اوج خود می‌رسد. بنا به این روایت، مهاجرت تحمیل شده بر ۸۵۰ هزار یهودی از کشورهای عربی بعد از ۱۹۴۸ تبدیل می‌شود به یک فاجعه، به یک «نکبت یهود»، درست به همان میزان «نکبتِ» فلسطینی، اگر نه ویرانگرانه‌تر از آن. هدف از این روایت که به صورت‌های مختلف «مهاجرت فراموش شده»، «مهاجرت تحمیل  شده»، «مهاجرت مضاعف» خوانده می‌شود، خلق کردن نوعی توازن کاذب بین سرنوشت دو جامعه است. این روایت، تاریخ نیست؛ تبلیغات پیروزمندان است. تاریخ امین و صادق باید نقشی را که تمام دولت‌ها بازی کردند که حاصلش این تراژدی بشرساخته است، تصدیق کند. تفاوت اصلی در این است که پناهندگان فلسطینی، در بخش اعظم خود، به دست نیروهای مسلح اسرائیلی «پاکسازی قومی» شدند، در حالی که عربهای یهودی، با استثناهایی اندک، از سوی دولت‌های عرب این اختیار را یافتند که یا بروند یا باقی بمانند. 
عارضة یهودستیزی در کانون بزرگ روایت آزاردیدن عمومی یهودیان ریشه دارد. این روایت تاریخ یهودیان، شرح پایان ناپذیر آزار، تبعیض، سرکوب و اذیت است که در هولوکاست به اوج خود می‌رسد سالو بارون تاریخ نگار یهودی امریکایی، آن را با تحقیر «مفهوم همیشه گریانِ تاریخ یهود» می‌نامند. به استدلال او، تاریخ واقعی یهودیان اروپا از رنج کشیدن فجیع درمی‌گذرد، ولی حتی اگر شخصی به فرض مفهوم همیشه‌گریان «تاریخ یهودیان اروپایی را بپذیرد، باز نسبت به تاریخ یهودیان در خاورمیانه» رعایت عدالت را نکرده است. یادآوری زمانة جهان وطنی و همزیستی مسالمت‌آمیزی که برخی از یهودیان، نظیر خانواده من، قبل از ۱۹۴۸ از آن در کشورهای عربی برخوردار بودند، سوسویی از امید ارائه می‌دهد.  

پی‌نوشت ها:
۱. گتو: محله‌های یهودی‌نشین در اروپا.
۲. MARK MAZOWER
۳.DARK CONTINET
۴. Mizrahim

شما چه نظری دارید؟

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 / 400
captcha

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

Video Player is loading.
Current Time 0:00
Duration 0:00
Loaded: 0%
Stream Type LIVE
Remaining Time 0:00
1x
    • Chapters
    • descriptions off, selected
    • subtitles off, selected

      آخرین مطالب

      بازرگانی