منوچهر دین پرست - ضمیمه ادب و هنر روزنامه اطلاعات| «کاناپه»، اثر کیانوش عیاری، ایده جالبی دارد. این فیلم با استفاده از یک اتفاق ساده، یک بحران پیچیده و چندلایه را ایجاد کرده است. عیاری در آثارش معمولاً از موقعیتهای روزمرّه برای نشان دادن مسائل عمیقتر اجتماعی و انسانی بهره میبرد.
این فیلم، روایت خانواده پدری میانسال است که کاناپهای را کنار خیابان پیدا کرده و آن را به خانه میبرد، اما در روز خواستگاری دخترش، معلوم میشود این کاناپه اسقاطی متعلق به خانواده داماد آیندهاش بوده است. این اتفاق به یک بحران جدی در رابطه این دو خانواده تبدیل میشود. عیاری در این فیلم، از یک موقعیت ظاهراً ساده، برای بررسی مسائل سنت، باورهای خانوادگی و تأثیر آنها بر زندگی افراد استفاده کرده است.
اما تفاوت فیلم کاناپه با دیگر آثار کیانوش عیاری در چندین جنبه قابل توجه است:
ساختار و روایت: برخلاف بسیاری از فیلمهای دیگر عیاری که بیشتر به داستانهای پیچیده و چندلایه با شخصیتهای متنوع میپردازند، کاناپه به طور خاص روی یک موقعیت ساده و روزمره تمرکز میکند و از این موقعیت به بحرانهای بزرگتر و پیچیدهتر میرسد. این فیلم بیشتر با یک فضای کمدی و در عین حال درام، به موضوعات اجتماعی میپردازد.
موضوع و مفهوم: عیاری در سایر فیلمهای خود معمولاً مسائل اجتماعی، اقتصادی و انسانی را از دیدگاههای گستردهتر بررسی میکند؛ اما در کاناپه، تمرکز به طور خاص روی یک رویداد کوچک، همچون نشستن روی یک کاناپه در خانه عروس است که به یک بحران خانوادگی تبدیل میشود. این اتفاق ساده تبدیل به نمایی از چالشهای فرهنگی و روابط اجتماعی میشود.
سبک و tone: بسیاری از فیلمهای عیاری دارای حس و حال سنگینتری هستند و معمولاً به مسائل پیچیدهتر زندگی و جامعه میپردازند. در مقابل، کاناپه به رغم اینکه موضوعات جدیتری را طرح میکند، در قالبی سبکتر و گاه کمدی ارائه میشود. استفاده از طنز برای بررسی تضادها و بحرانهای اجتماعی در این فیلم برجسته است.
این ویژگیها باعث میشوند که کاناپه به طور خاص با سایر فیلمهای کیانوش عیاری متفاوت باشد و نگاهی خاص به مقولههای فرهنگی و اجتماعی از طریق یک موقعیت به ظاهر ساده بیندازد.
کیانوش عیاری در کاناپه توانسته با استفاده از یک فیلمنامه هوشمند و دقیق، موقعیتهای ویژه و درعین حال طنزآمیز خلق کند که به بحرانهای بزرگتر و پیچیدهتر در زندگی خانوادگی و اجتماعی منتهی میشود.
این فیلمنامه به گونهای نوشته شده که یک اتفاق ساده ـ مانند نشستن بر روی کاناپه ـ به طور غیرمنتظرهای باعث کشمکشهای خانوادگی و در نهایت پرسشهای فرهنگی و اجتماعی میشود.
عیاری با دقت زیاد به جزئیات روابط انسانی و سنتها پرداخته و از این طریق چالشهای پنهان در روابط خانوادگی را نمایش داده است. این توانایی در خلق موقعیتهای ویژه و استفاده از تضادهای ظریف در روابط باعث میشود که تماشاگر همزمان احساس همذاتپنداری با شخصیتها را داشته باشد و هم از ابعاد مختلف اجتماعی فیلم آگاه شود. فیلمنامهای که عیاری در کاناپه نوشته، بینظیر است. زیرا هم سادگی را حفظ کرده و هم عمقهای اجتماعی و فرهنگی را به طور مؤثر به تصویر کشیده است.
کاناپه یکی از فیلمهایی است که به خوبی توانسته روابط پیچیده انسانی را در قالب یک داستان ساده اما پرتنش به تصویر بکشد. عیاری در این فیلم از یک موقعیت معمولی و به ظاهر پیشپاافتاده شروع میکند،ولی با دقت و مهارت، تنشها و پیچیدگیهای روابط بین شخصیتها را در دل این موقعیت ساده گنجانده است.
فیلم به طور مؤثر تضادهای فرهنگی، سنتی و اجتماعی را نشان میدهد و چطور این تضادها در روابط فردی و خانوادگی نمود پیدا میکنند.
شخصیتها هر کدام با دغدغهها و باورهای خود وارد این موقعیت میشوند، و همین تفاوتها باعث ایجاد بحرانهایی میشود که به تدریج بر پیچیدگیهای انسانی تأکید میکند.
بهویژه این که عیاری نشان میدهد چگونه یک تصمیم یا رفتار به ظاهر ساده میتواند موجب تغییرات عمده در دینامیکهای خانوادگی و حتی اجتماعی شود. این مهارت در ترسیم روابط انسانی، و چگونگی تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر، ویژگی برجستهای در کار عیاری است.
فیلم های «کاناپه» و «خانه پدری» عیاری را می توان دارای وجوهی مشترک دانست. هر دو درباره دختری است. هر دو فیلم کاناپه و خانه پدری، ویژگیهای مشابهی دارند. به ویژه در نحوه نمایش وضعیتهای اجتماعی و فرهنگی که در آنها شخصیتهای زن به نوعی قربانی شرایط خاص میشوند.
در کاناپه، دختر و خانوادهاش در معرض بحرانهای ناشی از سنتها و توقعات اجتماعی قرار میگیرند. در این فیلم، فشارهای اجتماعی و خانوادگی و انتظاراتی که از شخصیتهای زن میشود، نقشی کلیدی در ایجاد تنش و بحران دارند. در نهایت، دختر در این شرایط قرار میگیرد که مجبور است تحت فشارهای اجتماعی قرار گیرد و هویت فردیاش تحتالشعاع انتظارات دیگران قرار بگیرد.
در خانه پدری هم با مشکلات مشابهی روبهرو هستیم. فیلم با داستان یک خانواده سنتی که در آن قربانی اصلی یک دختر است، به مسائل فرهنگی و اجتماعی پرداخته و نحوهای که این شرایط در زندگی افراد، به ویژه زنان، تأثیر میگذارد را بررسی میکند.
در این فیلم نیز دختر قربانی یک فضای سنتی و خانوادگی میشود که نمیتواند به راحتی خود را از آن آزاد کند.
در هر دو فیلم، عیاری به خوبی نشان میدهد که چگونه جامعه و خانوادههای سنتی به زنان فشار میآورند تا نقشهای خاصی را ایفا کنند، و این فشارها در نهایت به بحرانهای انسانی تبدیل میشوند. این شبیهسازی بین دو فیلم، نمایانگر تلاش عیاری برای واکاوی مسائلی مانند آزادی فردی، فشارهای اجتماعی و نقش زن در جامعه است.