عصر ایران نوشت: حمید رسایی که گویا از نمایندگی مجلس ، چیزی فراتر از حمله به ظریف، توهین به پزشکیان، پیگیری ابلاغ و اجرای قانون عفاف و حجاب و اخیراً شمردن تعداد نورافکن های مجلس نمی داند، در توئیتی نوشته است:
«پزشکیان در همایش کارگزاران کشور: چطور ممکن است فردی بدون هیچ تجریهای ناگهان به مدیرکلی برسد؟
جواب: مدیرکلی که چیزی نیست، طرف رئیس جمهور شده!
پزشکیان: مگر میشود کسی که دانش و تجربه آن را ندارد، مسئولیتهای کلیدی را در دست بگیرد؟
جواب: چرا نمیشه، خود شما این کار را کردی!»
۱ - به نظر می رسد برخلاف آنچه پزشکیان گفته، می شود فردی بدون هیچ تجربه ای به مدیرکلی برسد. نمونه اش شخصی است به نام حمید رسایی که بدون تجربه خاصی ناگهان در دوران محمود احمدی نژاد، با حکم حسین صفار هرندی، وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شد "مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم"!
وقتی رسایی مدیر کل ارشاد استان قم شد، به حدی ناشناخته بود و سابقه اجرایی نداشت که حتی خبرگزاری مهر نتوانسته بود عکسی از او برای نمایش در خبر انتصابش پیدا و منتشر کند!
۲ - مسعود پزشکیان قبل از این که رئیس جمهور شود، در سال ۱۳۶۴ پزشک بود، یعنی زمانی که ریش و سبیل های رسایی تازه داشتند سبز می شدند. سال ها رئیس بیمارستان و نیز رئیس دانشگاه علوم پزشکی بود. سپس به عنوان وزیر بهداشت وارد کابینه شد و بعد از آن، ۱۶ سال عضو پارلمان بود و سال ها نائب رئیس مجلس شورای اسلامی.
پس او کسی است که دارای عالی ترین مدرک دانشگاهی (دکترا آن هم از نوع غیر سهمیه ای) است، سال ها کار دولتی کرده، وزیر و عضو کابینه بود، نماینده مجلس و نائب رئیس آن بوده است.
از نظر رسایی این ها دانش و تجربه محسوب نمی شود ولی کسب دکترای علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق(ع)، معاونت در وزارت خارجه، دبیری (و نه ریاست) شورای عالی امنیت ملی، چند دوره نامزدی شکست خورده مجلس و ریاست جمهوری و نیز یک سری مذاکرات ناکام منتهی به تحریم های ایران، در چشم رسایی دانش و تجربه نامیده می شود که در انتخابات از او حمایت می کرد.
۳ - به استقلال نظر و آزادی بیان عمیقاً ایمان داریم ولی امثال رسایی، هر چه دارند از این است که خود را انقلابی و رهرو ولایت فقیه معرفی می کنند ( و مخالفان شان را با انگ مخالف ولی فقیه می نوازند)؛ حالا از همین منظر ببنید که رهبر انقلاب در حکم تنفیذ خود برای پزشکیان او را "شخصیت فرزانه، صادق، مردمی و دانشمند" می نامد ولی مدعی ولایتمداری که نان ولایت می خورد، به او می تازد که بی دانش و تجربه، رئیس جمهور شده است! لابد اگر جلیلی رئیس جمهور می شد و مثلاً وزارت ارشاد را به رسایی می داد، رئیس جمهورمان خیلی دانشمند و با تجربه بود!
واقعاً این قوم خسته نشدند از یک و بام و دو هواهای بی پایان شان؟!
دم از ولایت می زنند و مخالف را از همین منظر تخطئه می کنند، حتی اگر هاشمی رفسنجانی باشد!
و جالب این که هر گاه خلاف منافع شان باشد، حرف ولی فقیهی که مدعی اش هستند را کلاً نمی شنوند تا زمانی که دوباره به نفع شان باشد
۴ - دو توصیه برای حمید رسایی: زیاد عصبانی نشو و اتقوالله!