به گزارش اطلاعات آنلاین، شب گذشته استقلال تهران در خانه، سپاهان مدعی قهرمانی را متوقف کرد. این گزاره شاید برای هواداران تیمی که خود همواره مدعی قهرمانی بوده است چندان خوشایند نباشد و شاید هم خشم آنها روی سکوهای ورزشگاه قلعه حسن خان از بابت تساوی مقابل سپاهان ریشه در همین موضوع داشته باشد، آنها نمی پذیرند که استقلال به سبب نباختن به رقیب خود خرسند شود؛ حالا آن رقیب هر که می خواهد باشد، اما وقتی روزبه چشمی کاپیتان آبی ها آنگونه ناامید از رفتن و بست نشستن در خانه خود به دلیل ناتوانی اش در یاری رسانی به استقلال سخن گفت مشخص شد که داستان استقلال این فصل پیچیده تر از آن است که تصورش را می کنیم.
مگر می شود بازیکن و به ویژه با عنوان یکی از سه کاپیتان جلوی دوربین بایستد و بگوید دیگر نیستم؟ این ادعا را باور کنیم یا بگذاریم به پای عصبانیت آنی روزبه؟ شاید هم حربه ای برای به خود آوردن برخی ها در تیم. آنچه واضح است او نمی تواند کنار بکشد زیرا قرارداد دارد و اگر هم این مدل رفتار کند بی شک ضرر هنگفت مالی به خود خواهد زد. کدام بازیکن در فوتبال ما با این ضررهای مالی کنار می آید؟ پس داستان یک بخش زیرپوستی دیگر هم دارد که از آن بی اطلاعیم.
موسیمانه در پایان دیدار دیشب بدون آنکه حرفی بزند ورزشگاه را ترک کرد. هواداران - البته بخشی از آنها - از خجالت بازیکنان درآمدند. کاپیتان دوم تیم هم که آنگونه تصویری عصیان زده از خودبه نمایش گذاشت و غزل خداحافظی خواند. استقلالی که رویت می کنیم یکی از سردرگم ترین استقلال های تاریخ است. آنها برای برون رفت از این فضا چه راهی پیش رو دارند؟ در این بین تعلل هلدینگی ها در معرفی کابینه جدید مدیریتی نیز مزید بر علت شده تا بر حجم سردرگمی ها افزوده شود. دقیقا مشخص نیست که مدیر جدید هلدینگ برای استقلال چه خوابی دیده است؟ اصلا خوابی دیده است؟