اقتصاد صد نوشت: همگان از تورم دولت (state) مینالند اما همچنان در چنبرهی شهوت ساختارسازی گرفتارند. عیب ما این است که اگر یک نهاد، کژکارکردی دارد یا نمیتواند در کنشی پویا همراستا با اقتضائات زمانه شود به جای اصلاح، ترمیم و تکمیل آن به دنبال ایجاد ساختاری جدید هستیم؛ یعنی گزینش راه سادهتر. در این باره، ملاحظات زیر اهمیت دارد:
١- در زندگی روزمره دیدهایم یکی از ویژگیهای آدمهای مصرفزده و نوکیسه آن است که وسیلهی خرابشدهی قابل تعمیر را دور میاندازند و نو را جایگزین میکنند. این سبک زندگی به نظام تدبیر هم سرایت کرده است و مثالی دیگر از نظریه «جامعه کلنگی و جامعه کوتاهمدت» را تصویر میکند.
٢- اگر همپای ساختارسازی جدید، تکلیف انداموارههای موجود مشخص نشود و آنها حذف یا ادغام نگردند به حیات خود، ولو نیمبند، ادامه میدهند و علاوه بر اتلاف منابع، توانها صرف خنثیسازی و مقابله با یکدیگر میشود و برآیند، حرکتی رو به جلو را نمیسازد.
٣- تجربه مدیریتی در ایران نشان داده است انرژیها عمدتا در مرحله سندنویسی و ساختارسازی تخلیه میشود و جایی برای کار ویژههای اصلی (هماهنگی، نگاه سیستمی، اجرا و اثر بخشی) باقی نمیماند. وقت و انرژی مدیران و کارشناسان به جای اندیشهورزی و مسئلهحلکُنی و ارتقای بهرهوری، به چانهزنی در متننویسی، جلسات بیحاصل، نامهپراکنیهای بیپایان، چارهاندیشی برای رفع اختلافات و اختلالات موازیها، گزارشخواهی، تجمیع و گزارشدهی تلف میشود و یک دورِ خودکاهنده پدید میآید که عاقبتی جز کلاف سر در گم و کلافگی و انگیزهکُشی و یأس ندارد.
۴- این ساختارهای جدید عمدتا مصداق بارز چاه میرزا آقاسی است: برای مُلک و مملکت، آب نمیشود اما برای پیشنهاددهندگان و دنبالکنندگان البته نان میشود! از آن بدتر اگر آدمهای بیشفعال بر این مصادر گمارده شوند -که متاسفانه معمولا چنین است- همه چیزها را به خدمت نهاد/ پدیدهی نو در میآورند.
۵- به تجربه دریافتهام بسیار کسانی که از عباراتی نظیر حکمرانی، زیستبوم، سکو، سامانه و ... برای باسواد یا امروزی نشاندادن خود استفاده میکنند عمق و حاق این واژگان و مفاهیم را در نیافتهاند. مثلا گمان میکنند «حکمرانی» واژهای شیکتر به جای حکومت است؛ بدون آن که از تفاوت پارادایمیک و الزامات هر یک خبر داشته باشند. اینها با خواندن سرسری چند مقاله و با تأسی به عباراتی مغلق، مقامات تصمیمگیر را مرعوب میسازند و ساختارها / نهادهای مورد نظر را قالب میکنند و بر حجیمتر شدن دولت، منابعخوری آن و پیچیدهتر شدن شرایط میافزایند. به هوش باشیم!