روزنامه ایران نوشت: «حق و حقیقت را شاید بتوان برای مدتی پنهان کرد ولی در نهایت رخ نشان خواهد داد.» این سخن علی اکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ایران است که پیرامون تکرارگوییها درباره رآکتور آب سنگین اراک مطرح کرده است.
صالحی که سالها استمرار حضورش در مناصب مهم در سه دولت با دیدگاههای متفاوت و گاه متضاد از اعتماد نظام به این شخصیت و مواضع غیرجناحی او حکایت دارد، از قضاوت کنندگان میخواهد که نگاه سیاسیشان به سیاست خارجی و داخلی و منافع ملی را براساس عقل و تدبیر و انصاف قرار دهند.
او با آیندهنگری حین مذاکره درخصوص برجام توانست با تصمیمی هوشمندانه برای لولههای کالاندریای تعبیه شده در رآکتور اراک که به حکم برجام مسدود میشد، جایگزینهایی خارج از تعهدات برجامی تهیه و تدارک ببیند که بعدها دلیل اعتراض پر سروصدای محافل غربی ضد ایرانی و این گفته دونالد ترامپ که «دربرجام بر سر امریکا کلاه گشادی گذاشته شد»، قرار گرفت.
او در ادامه از تصمیم پنهانش برای تهیه ابزار مشابه برای مخزن سوخت رآکتور اراک میگوید و میافزاید: «من آن زمان لولههای مشابه را برای مخزن سوخت رآکتور اراک خریداری کردم و این درحالی بود که فقط یک نفر در کشور در قامت بالاترین مقام ارشد نظام درباره این اقدام اطلاع داشت ولی آن زمان این مطلب را اعلام نکردیم چون میدانستیم که طرف مقابل بدعهدی میکند و حضرت آقا هم فرموده بودند مراقب بدعهدی آنها باشید.»
گفتههای رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در واکنش به منتقدان داخلی درباره رآکتور اراک پیشتر هم مطرح شده بود اما گوش شنوایی پیدا نکرده بود. چه چرخه ظهور علنی و رسانهای برخی که میکوشند از رهاورد وارونهسازی واقعیات و گاه دروغپردازی، بدبینی و بیاعتمادی را ترویج کنند، امکانی برای شنیدن حق و حقیقت نمیگذارد؛ اینکه پاسخ زودهنگام امروز تهران به ماجراجوییهای غرب در آغاز عملیات بدون مرز غنیسازی اورانیوم تا مرز ۶۰ درصد و راهاندازی مجموعه قابلتوجهی از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته که به نمایش گذاشته میشود، مرهون تلاشهایی است که دستاندرکاران وقت کشور از خود به منصه ظهور رساندند اما همچنان در معرض انتقادات کسانی با نیات پنهان قرار میگیرد که میخواهند با ضرب سکه دو روی دلواپسی کارنامه روشن و پرافتخار هستهای را مخدوش سازند.
با چنین ملاحظاتی صالحی گفتوگوی خود را ضمن این توصیه که «واقعیتها را بگویید نه اینکه بگویید بتن ریختهاند» با این پرسش قابل تأمل به پایان رساند: «چرا حق را لباس باطل میپوشانید در صورتی که حقیقت را میدانید؟»