اطلاعات نوشت: خشکی «زایندهرود» طی سال های گذشته سبب بروز مخاطرات جدی در «نصف جهان» شده که فرونشست زمین و تشدید آلودگی هوای شهر اصفهان از جمله آنهاست و تداوم این روند می تواند پیامدهای جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد اما در این شرایط که هر روز بغرنج تر هم می شود،می توان روز ملی زاینده رود را گرامی داشت ؟!
روز ملی زایندهرود بهعنوان نمادی از اهمیت یکی از مهمترین رودهای مرکزی ایران، هرساله گرامی داشته میشود در حالی که از این رودخانه شکوهمند فقط یک اسم باقی مانده و در اکثر روزهای سال خشک و بی جان است. روزگاری این رودخانه بهطول ۴۰۰ کیلومتر، از زاگرس مرکزی سرچشمه می گرفت و پس از عبور از استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان، به تالاب گاوخونی می ریخت اما اکنون نه زاینده رودی باقی است و نه تالابی !و همه خشک شده است.
زایندهرود نه فقط بهعنوان منبع اصلی آب شرب و کشاورزی در استان اصفهان اهمیت دارد، بلکه نقش حیاتی در حفظ زیستبوم منطقه و تنظیم وضعیت محیطی ایفا میکند اما در سالهای اخیر بهدلیل مدیریت نادرست منابع آب، برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی و تغییرات اقلیمی، جریان این رودخانه بهطور چشمگیری کاهش یافته و در بسیاری از مواقع بهکلی خشک است.
خشکی زایندهرود اکنون به یکی از مهمترین بحرانهای زیستمحیطی و اجتماعی استان اصفهان بدل شده است که نه فقط موجب کاهش کیفیت زندگی کشاورزان و شهروندان این استان شده، بلکه مشکلات بزرگتری مانند افزایش پدیده فرونشست زمین را هم بهدنبال داشته است.
فرونشست زمین که بهدلیل برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی رخ میدهد، بهمعنی فروکش کردن سطح زمین است و در شهرهایی همچون اصفهان که از منابع آب زیرزمینی بهشدت استفاده میشود، این پدیده به یکی از بزرگترین چالشها تبدیل شده است.
کارشناسان هشدار دادهاند که اصفهان در حال تبدیل شدن به یکی از آسیبپذیرترین مناطق جهان از نظر فرونشست است و این شرایط میتواند اثرات ویرانگری برای زیرساختهای شهری، بناهای تاریخی و حتی امنیت انسانی در پی داشته باشد.
خشکی زایندهرودهمچنین سبب کاهش چشمگیر حجم آب موجود در سفرههای آب زیرزمینی اطراف شده است. در گذشته، جریان زایندهرود به تغذیه طبیعی این سفرهها کمک میکرد، اما با خشکی این رودخانه، این منابع بهتدریج تحلیل رفتهاند. کشاورزان و صنعتگران که به منابع آب زیرزمینی وابستهاند، به برداشت بیشتر از این منابع روی آوردهاند و این امر پدیده فرونشست زمین را تشدید
کرده است.
فرونشست زمین بهخصوص در نواحی شهری اصفهان به مشکلات فراوانی از جمله شکافها و ترکهای ایجادشده در معابر، پلها و ساختمانها منجر شده و حتی آثار تاریخی مهمی نظیر میدان نقشجهان را هم تهدید می کند.بر همین اساس روز ملی زایندهرود فرصتی است تا مسئولان و کارشناسان بار دیگر به اهمیت حیاتی این رود برای حفظ تعادل اکولوژیکی و جلوگیری از مخاطرات طبیعی توجه کنند،به شرط این که عزم راسخی در این باره وجود داشته باشد و همانند سال های گذشته،گرامیداشت این روز فقط در حد حرف و وعده های بی فایده
خلاصه نشود.
نشت آب از زایندهرود و احیای نسبی فرونشست
محسن موسوی خوانساری دکترای تأسیسات آبی و فعال محیط زیست در این باره به تسنیم میگوید: دشت اصفهان دارای یک لایه نفوذپذیر است که این لایه فقط بهوسیله نشت آب از زایندهرود خودش را احیا و از فرونشست جلوگیری میکند اما مقابله با فرونشست فقط با پروژه انتقال آب به این رود میسر نیست و برای مقابله با فرونشست در اصفهان باید مصرف آب در این استان مدیریت شود, چاههای غیرمجاز مسدود شوند و چاههای مجاز هم بهمدت ۵ سال کاملاً بلااستفاده شوند و دولت در این مدت خسارت کشاورزان را بپردازد.
وی افزود: همچنین صنایع آببر متعدد این استان هم باید در یک پروسه ۱۰ساله به حاشیه دریای عمان منتقل شوند تا شاهد رفع بحران و فرونشست و نفوذ آب به لایه نفوذپذیر زایندهرود باشیم.
این کارشناس بر تأمین حقآبه تالاب گاوخونی تأکید می کند و ادامه می دهد: زایندهرود پیش از احداث سد زایندهرود با سیلابهایی که وارد آن میشدند, پر میشد و در ادامه مسیر آن, آب به تالاب گاوخونی میرسید, اما اکنون مصرف آب در حوضه آبریز زایندهرود ۳ برابر منابع آبی آن است و عملاً هیچ آبی به تالاب نمیرسد. برای احیای مجدد تالاب هم باید روشهای مذکور اجرایی شود تا شاهد دمیدن جان تازه بر پیکره این تالاب باشیم .
موسوی خوانساری درباره جنگلکاری مصنوعی در استان اصفهان هم می گوید: جنگن کاری در استان اصفهان عمدتاً در اطراف فولاد مبارکه و ذوبآهن است و با پساب این کارخانهها آبیاری میشود، در مجموع اگر جنگلکاری با گونه بسیار کمآببر مانند گز و طاق باشد, اقدام مناسبی است و مانعی ندارد اما اینکه در بالادست و حاشیه زایندهرود, کشاورزی در سطوح شیبدار انجام میشود, مورد تأیید نیست چرا که این کار از ورود روانآب به زایندهرود جلوگیری میکند .
وی درباره طرحیهای انتقال آب به اصفهان توضیح می دهد: بهطورکلی بهخاطر این که طرحهای انتقال آب، نیاز کاذب ایجاد میکنند, شیوه مناسبی برای مقابله با مشکل کمآبی محسوب نمیشوند و باید از اجرایی شدن پروژههای انتقال آب بینحوضهای جدید جلوگیری شود. طرحهای انتقال آبی که مربوط به گذشته هستند, مانند "کوهرنگ۱", "کوهرنگ۲" و "کوهرنگ۳" را نمیتوان متوقف کرد و فقط باید میزان انتقال آب در این پروژهها مدیریت شود.
دکترای تأسیسات آبی در پایان با تأکید بر ضرورت انتقال صنایع به سواحل مکران و تمرکز جمعیتی در این منطقه، تاکید می کند: در این حالت است که رودخانه زایندهرود دارای جریان دائمی، تالاب گاوخونی احیا، فرونشست متوقف و هوای آلوده ناشی از قطبهای صنعتی اصفهان حذف و در نهایت یک شهر پایدار دوستدار محیط زیست از نو متولد خواهد شد.