سایت جنایی نوشت: یانگ شینهای روز ۲۹ ژوئیه ۱۹۶۸ در روستایی شهرستان ژنگیانگ در کشور چین به دنیا آمد. او سه خواهر و برادر بزرگ‌تر از خودش داشت. خانواده این قاتل یکی از فقیرترین خانواده‌های آن روستا بودند که برای امرار معاش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کردند.

یانگ کودکی سختی داشت. او بسیار کم‌حرف و درونگرا بود و وقتی به سن مدرسه رسید معلوم شد هوش و استعداد زیادی دارد اما در ۱۷ سالگی ترک تحصیل کرد و از خانواده‌اش برای همیشه جدا شد. او برای آینده‌اش برنامه‌ای متفاوت داشت و تا مدت‌ها به شهرهای مختلف چین سفر می‌کرد. او در هر شهری مدتی به کارگری مشغول می‌شد و سپس آنجا را به سمت مقصدی تازه ترک می‌کرد.

یانگ در همین دوران خلافکاری‌های خودش را شروع کرد. او دو بار در سال‌های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۱ میلادی به جرم دزدی دستگیر و به اردوگاه کار اجباری منتقل شد. سپس در سال ۱۹۹۶ به دلیل تجاوز به یک زن به پنج سال زندان محکوم شد.

یانگ که در سال ۱۹۹۹ بعد از اتمام دوران محکومیتش از زندان آزاد شده بود، با دختری دوست شد و به او دل بست اما دختر جوان وقتی از سوابق یانگ مطلع شد، به این رابطه خاتمه داد و او را ترک کرد. مرد جوان از همان زمان جنایت‌های هولناک خود را آغاز کرد و تا سال ۲۰۰۳ در استان‌های آن‌هویی، هبئی، هنان و شاندونگ ۶۷ نفر را به قتل رساند و به ۲۳ نفر تجاوز کرد.

قاتل هیولا شب‌ها وارد خانه‌های قربانیانش می‌شد و همه ساکنان را که بیشترشان کشاورز بودند با تبر، چکش یا بیل می‌کشت. او در برخی از جنایت‌های خود تمام اعضای یک خانواده را به قتل می‌رساند. یانگ در هر جنایت لباس‌های نو و کفش‌های بزرگ می‌پوشید.

یانگ برای مدت‌های طولانی بدون اینکه ردپایی از خود به جا بگذارد به کشتار ادامه داد تا اینکه در اکتبر ۲۰۰۲، مردی جوان و یک دختر شش ساله را با بیل به قتل رساند و به مادر خانواده که باردار بود تجاوز کرد. یانگ سعی کرد این زن را نیز بکشد اما این طعمه با وجود جراحات شدید زنده ماند و سرنخ‌هایی از قاتل بی‌رحم به پلیس داد. بعد از آن، مشخصات یانگ به دست آمد و او از سوی پلیس تحت تعقیب قرار گرفت اما معلوم نبود این جنایتکار کجا زندگی می‌کند.

یانگ در نهایت در سوم نوامبر ۲۰۰۳ در جریان بازرسی پلیس از مکان‌های تفریحی در کانگجو، به خاطر رفتار مشکوک بازداشت شد. پلیس او را برای بازجویی با خود برد و متوجه شد که او به اتهام قتل در چهار استان تحت تعقیب است. این قاتل مخوف به قتل‌ها و تجاوزها اعتراف کرد اما درباره انگیزه‌اش هرگز دلیل واضحی را بیان نکرد. آنچه کارشناسان در آن زمان اعلام کردند این بود که قاتل سریالی از ارتکاب جنایت لذت می‌برد. خود یانگ گفته است: وقتی مردم را می‌کشتم آرزویی داشتم که به من انگیزه داد تا بیشتر بکشم. برای من مهم نیست که قربانیانم لیاقت زندگی را دارند یا نه. من تمایلی به عضویت در جامعه ندارم.

یانگ در نهایت در روز اول فوریه ۲۰۰۴ توسط دادگاه بین‌المللی مردم شهر لوهه، به اعدام محکوم و این حکم ۱۴ روز بعد اجرا شد.