مینا حیدری خبرنگار اطلاعات نوشت: سمینار سهروزه «تازههای درمان اعتیاد و چالشهای آن در ایران» به درخواست کانون سراسری درمانگران اعتیاد ایران توسط مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی در آمفیتئاتر شهید احمدیروشن برگزار شد.
این سمینار با سخنرانی دکتر سیدعلی حسینی، رئیس دانشگاه علوم توانبخشی، غنچه راهب، دبیر علمی و امید مساح، دبیر اجرایی کار خود را آغاز کرد. حضور و سخنرانی دکتر مجید قربانی، مدیر کل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر، نشانه اهمیت چنین برنامههایی برای ستاد مبارزه با مواد مخدر است. در ادامه، استادان برجسته این حوزه از جمله دکتر آذرخش مکری، روانپزشک، دکتر علی فرهودیان، روانپزشک و بسیاری از استادان شناختهشده حوزه اعتیاد طی سه روز به ارائه آخرین دستاوردهای درمان اعتیاد پرداختند.
در ابتدای این همایش، دکتر سیدعلی حسینی، رئیس دانشگاه علوم توانبخشی اظهار کرد: مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد در دانشگاه علوم توانبخشی از قدیمیترین و پیشروترین مراکز تحقیقات در زمینه اعتیاد در کشور است و همکارانمان در معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه در تلاشند تا مسائل مرتبط با اعتیاد در کشور با دقت بررسی، ارزیابی و پیگیری شود.
تمامی مراکز تحقیقاتی و تخصصی، دست نیاز بهسوی استادان، دانشمندان و متخصصان این حوزه دراز میکنند و ما هم از همکارانی که در حوزه اعتیاد در کشور فعالیت دارند درخواست میکنیم تا ما را در این امر یاری دهند. از ستاد مبارزه با مواد مخدر که سالهاست ارتباطش را با مرکز حفظ کرده میخواهم همچون گذشته در کنارمان باشد، زیرا موضوع اعتیاد در ایران اکنون مسألهای جدی است و یک موضوع مهم اجتماعی تلقی میشود.
امکانات بینظیر دانشگاه علوم توانبخشی
دکتر حسینی گفت: دانشگاه علوم توانبخشی، دانشکدهای با عنوان سلامت اجتماعی دارد که در کشور کمنظیر است. درواقع از چند سال قبل بر اساس نیازسنجی و تغییراتی که انجام شد، دانشگاه علوم توانبخشی در ساختار وزارت بهداشت قرار گرفت و یکی از دانشکدههای آن در حوزه سلامت اجتماعی و روان است که ویژگی منحصربهفردی بهشمار میآید.
در این دانشکده علاوه بر دستیاری روانپزشکی، رشتههای مختلف اعم از روانشناسی بالینی، کودکان استثنایی، مشاوره توانبخشی و مشاوره خانواده که عموما زیر نظر وزارت علوم هستند نیز وجود دارد و این مجموعه تنها مرکزی است که چنین دانشآموختگانی تحتنظر وزارت بهداشت در آن تربیت میشوند. همچنین مدیریت رفاه و مددکاری اجتماعی در دانشگاه ما منحصر به فرد هستند و دانشجویان در این مراکز در دپارتمانهای تخصصی تا مرحله دکتری میتوانند تحصیل کنند.
رئیس دانشگاه علوم توانبخشی ادامه داد: امیدوارم حاصل این نشست منجر به اتفاقات خوبی در حوزه اعتیاد شود و متخصصان مختلف با همکارانمان تعامل داشته باشند تا بتوان از این مشکل جدی اجتماعی، گرهگشایی کرد. امید است این همایش به ارتقاء فعالیتهای بالینی در حوزه اعتیاد و روند درمان آن منجر شود و بتوان حاصل این فعالیتها را به ستاد مبارزه با مواد مخدر و مسئولان اجرایی کشور اطلاع داد.
تمرکز بر رویکردهای نوین درمان
در ادامه، دکتر غنچه راهب، دبیر علمی سمینار اظهار کرد: کنگره تازههای درمان اعتیاد با اشاره و تمرکز بر رویکردهای نوین درمان به دنبال بهبود وضعیت و فرآیند درمان افراد مبتلا به سوءمصرف مواد است. این سمینار بنا بر درخواست کانون درمانگران اعتیاد توسط مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد راهاندازی شده؛ مرکزی که ابتدا تحت عنوان مؤسسه داریوش با زحمات بسیار زیاد همکاران این دانشگاه در سال ۱۳۸۱ تأسیس و راهاندازی شد و جا دارد از کسانی که آن را راهاندازی کردهاند تشکر کنیم.
مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد در حال حاضر، مسئولیت انجام پروژههای نظارتی مهمی را در حوزه اعتیاد کشور برعهده دارد. تدوین پروتکلها و خلاصههای سیاستی در حوزه درمان و پیشگیری از اعتیاد از دیگر فعالیتهای مرکز است. انجام پروژههای همهگیرشناسی در حوزههای گوناگون اعتیاد نیز یکی دیگر از فعالیتهایی است که در همکاری توأمان و نزدیک با ستاد مواد مخدر در حال انجام است. وزارت بهداشت و درمان، سازمان بهزیستی، سازمان زندانها، شهرداری، معاونت دفتر امور زنان و خانواده ریاستجمهوری و وزارت کار و تعاون و... از جمله نهادهایی هستند که با مرکز همکاری میکنند.
نگاه انسانگرایانه به فرد معتاد
خانم دکتر راهب در ادامه گفت: این سمینار و همایشهای آتی، درصدد رفع نیازهای جامعه در حوزه پیشگیری و درمان اعتیاد است و این مرکز، همکاری نزدیکی با سازمانهای مختلف دارد. به نظر میرسد رسیدگی به مسأله اعتیاد، نیازمند فعالیت تیمی و مشترک بینحرفهای است و این روند میتواند تأثیر مهمی در فرآیند درمان و بازتوانی افرادی که دچار بیماری اعتیادند داشته باشد.
دستیابی به اهداف درمان و پیشگیری از اعتیاد، مستلزم نوعی نگاه انسانگرایانه است که جایگاه انسان را عالی و متعالی در نظر بگیرد و این نگاه در روند درمان، اولویت دارد. یکی از پیامهای این همایش با توجه به این نگاه، تغییر نگرش نسبت به انسان و جایگاه افرادی است که دچار مسأله اعتیادند. بیماران و خانوادههای آنان باید گرامی داشته شوند و بالاترین سطح خدمات برای آنها مهیا شود و وظیفه ماست که این رویکرد را دنبال کنیم.
حقایق پنهان در حوزه اعتیاد
در ادامه دکتر امید مساح، دبیر اجرایی این همایش بیان کرد: در حوزه اعتیاد، حقایق پنهانی وجود دارد که ممکن است بسیاری از مسئولان، پژوهشگران و درمانگران با آن آشنا نباشند. به همین دلیل برخی مراجعان کمتر به ما اعتماد میکنند و گاهی میگویند «شما اعتیاد را نمیفهمید»، درحالیکه به توصیههای گروههای خودیار و تشکلهای بیماران اعتیاد و چهرههای کاریزماتیک این گروهها بیشتر اعتنا میکنند.
این حقایق پنهان، همان جنبههایی است که درمانگران چندان به آن توجه ندارند؛ درواقع غفلت ما موجب شده است که گسترش و توسعه نامتوازن بعضی از این گروهها ـ علیرغم همه قابلیتها و موفقیتهایی که دارند و بنده قویا به آن اذعان دارم ـ سبب شکلگیری شبه علم شود (و متأسفانه درصدد مستندسازی آنها به هر شکل ممکن هستند) که میتواند روند درمان را دچار مشکل کند.
دکتر مساح افزود: یقینا در برخی جنبههای نگرش به اعتیاد کوتاهی کردهایم و بسیاری از ما اعتیاد را صرفا بهعنوان یک بیماری و از جنبههای طبی و زیستشناختی آن نگاه میکنیم، درحالیکه اعتیاد یک بیماری صرفا طبی نیست. مراجعانمان گاهی اصطلاحاتی به کار میبرند که شاید در هیچ کتاب ترمینولوژی پزشکی (واژگانشناسی) نتوان یافت، درحالیکه برای کارشناس خبره کاملا مفهوم است و برای آشنایی با این اصطلاحات و واژهها و جنبههای روانیاجتماعیمعنوی اعتیاد و خردهفرهنگهای جاری در لایههای مختلف آن، نیازمند حضور و نفوذ در این جوانب و مشاهده دقیق آنیم تا تجارب اجتماعی و فردی زیستهشان را درک کنیم؛ تجاربی که هرکدام میتواند موضوع نگارش یک کتاب باشد.
پرداختن به مسأله اعتیاد، نیازمند نوعی رویکرد و نگرش جامع است تا ما را در روند درمان موفقتر سازد. مثلا اگر خردهفرهنگهایی را که در پاتوقهای شبانه افراد معتاد بر روابط آنها حاکم است بشناسید و کمی در این زمینه با آنها صحبت کنید، اعتماد بیماران بیشتر شده و آنها درمییابند که درمانگر به مسائل مبتلابه آنان اشراف دارد و در نتیجه همکاری بیشتری در مراحل درمان خواهند داشت؛ اما اگر همچنان رویکرد طبی و زیستشناختی را پیش بگیریم بهمرور زمان فرد از درمان خسته میشود و این روند سبب بینظمی، خروج، عدم موفقیت و در نهایت قطع درمان خواهد شد. مواجهه درمانی پزشکمحور و صرفا مدیکال میتواند نوعی مقاومت در برابر درمان ایجاد کند.
ارزیابی جدی درمان نگهدارنده
آقای دکتر مساح گفت: اکنون ارزیابی برنامه درمان نگهدارنده از سوی وزارت بهداشت به جد در حال پیگیری است و ارزیابی آن به مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد واگذار شده تا این برنامه پس از دو دهه ارزیابی و نتایج آن مشخص شود. قطعا این نتایج تأثیر مستقیمی بر برنامههای آینده سیستم درمان نگهدارنده دارد.
یکی از انتقاداتی که همواره به این رویکرد وجود دارد خروجی اندک آن است. در بیماریهایی که روند بهبودیشان به کندی صورت میگیرد، هرسال به میزان مبتلایان افزوده میشود و به بالارفتن شیوع دامن میزند. مثلا در بیماری که دوره آن یکساله است، میزان بروز و شیوع برابر است اما اگر دوره بیماری دوساله باشد، میزان شیوع دوبرابر بروز و در بیماری با دوره دهساله، شیوع ده برابر بروز خواهد بود.
در بیماریهایی مانند اعتیاد که دوره درمان مشخصی ندارند و گرچه ممکن است بهبودی رخ دهد ولی درمان قطعی بسیار کم و ناچیز است (زیرا اکثر مبتلایان در رفتوآمد وسوسه، لغزش، عود، درمان و بهبودی هستند و تعداد خروج قطعی نادر است) میزان شیوع آنچنان افزایش مییابد که میزان مرگومیر با بروز تقریبا برابر میشود. چنین وضعیتی، انتقادات بسیاری را به همه حوزههای اعتیاد و ازجمله شیوههای درمان وارد میکند که پس شما چه میکنید؟ مسئولان همواره میپرسند که چرا پیشگیری از بروز نمیکاهد؟ چرا درمان تأثیرگذار نیست و از این مجموعه ولو درصدی اندک رها نمیشوند؟ یعنی میزان شیوع، سبب کماثر خواندن درمان خواهد شد. من به همه همکارانم توصیه میکنم و هشدار میدهم که این وضعیت را جدی بگیرند.
رویکردهای مختلف به درمان
دکتر مساح گفت: مدلهای مختلف درمان باید مد نظر باشد و درصورت وجود معیارهای لازم، مراجعان به سایر روشهای درمانی هم سپرده شوند. زمانی که بیماری در روش درمانی ما به نتیجه موردانتظار دست نیافته یا بنا به هر دلیل، نارضایتی موجه از درمان (چه از نظر تیم درمان و چه به زعم بیمار) وجود دارد، حتما باید به گزینههای دیگر نیز فکر کنیم که یکی از این گزینهها سوییچ به کاهش و قطع درمان دارویی و ارجاع به روشهای پرهیزمدار و گروههای خودیار است.
مطالعات فراوانی در این زمینه صورتگرفته که تعامل بین روشهای مختلف درمان چگونه است؛ مثلا در نروژ مطالعهای در زمینه ارتباط اندک درمانهای دارویی با درمانهای پرهیزمدار صورتگرفته که در آن، ارتباط و تعامل کم بین این دو رویکرد و اطلاع کم خدمتدهندگانشان از روش دیگر بارز بود. ۷۰ درصد درمانگران نروژی اذعان داشتند اقرار به عجز افراد معتاد و اعتقاد به وجود و مفهومی تحت عنوان قدرت برتر را که در بسیاری از گروههای خودیار و پرهیزمدار به آن باور دارند نمیپذیرند و با آن مشکل دارند و همین موضوع سبب ارجاع کمتر به آنهاست. لذا این مشکل تنها مختص ما نیست، مهم تفاوت شیوع وابستگی به مواد مخدر در کشور ما و کشوری مثل نروژ است که دلیل لزوم تعامل ما با سایر رویکردهاست. تداوم و ارتقاء بهبودی مراجعان ما در گرو الحاق هرچه بیشتر آنها به دوستان و اطرافیان غیرمصرفکننده و اتصال آنها به گروههای بهبودیافته است. کار مهم دیگر ما این است که انگ و اتهام بیماری اعتیاد را از بین ببریم تا بیماران با سهولت بیشتری بتوانند روند درمانشان را پیگیری کنند.
آمارهای عجیب اعتیاد در جهان
در ادامه همایش، دکتر مجید قربانی، مدیرکل درمان و حمایتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: در زمینه اعتیاد، اسناد مکتوبی وجود دارد که نشان میدهد اعتیاد به مواد مخدر به پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. در حال حاضر آمارهای جهانی حاکی از آن است که در سال گذشته ۳۰۰ میلیون نفر در جهان حداقل یکبار مصرف مواد را تجربه و از این میان ۵۰۰ هزار نفر به دلیل مصرف مواد فوت کردهاند و حدود ۶۰ میلیون نفر در جهان به طور جدی درگیر مصرف مواد هستند.
البته این آمار صرفا مربوط به استعمال مواد مخدر بوده و آمار رفتارهای اعتیادی در این بررسیها قید نشده است. اگر بخواهیم رفتارهای اعتیادی را هم ارزیابی کنیم وضعیت بسیار پیچیدهتر خواهد بود و نیازمند اقدامات خاصی است.
وی افزود: در ایران نزدیک به ۹ هزار مرکز درمان و کاهش آسیب وجود دارد که در حال حاضر یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر را تحت پوشش قرار میدهند. این آمار تنها مربوط به افرادی است که به صورت خودمعرف به مراکز مراجعه کردهاند و اقدامات درمانی را پی گرفتهاند.
هزینه سرسامآور اعتیاد
دکتر قربانی بیان کرد: باتوجه به پیچیدگیهای فراوان موضوع اعتیاد در کشور، ستاد مبارزه با مواد مخدر از سال ۱۳۶۸ در کشور ایجاد شد که قرار بود این بحران را در کشور حل و فصل کند. این ستاد در حال حاضر در سراسر کشور فعالیت دارد و نهادها و سازمانهای فراوانی با این دبیرخانه همکاری میکنند و البته مشکل همچنان به قوت خود باقی است.
در زمینه اعتیاد دو قانون وجود دارد و در ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر آمده است که معتادان مکلفند با مراجعه به مراکز مجاز دولتی، غیردولتی یا خصوصی یا سازمانهای مردمنهاد درمان و کاهش آسیب، اقدام به ترک اعتیاد کنند.
اما قانون دیگری وجود دارد که افرادی را که به دنبال درمان نیستند و اصطلاحا به آنها معتادان متجاهر گفته میشود مجرم میداند و با حکم قاضی و نماینده دادستان به مراکز ترک و درمان ارجاع میدهد. تعداد این افراد سالانه به ۱۴۰ هزار نفر میرسد.
این جمعیت تقریبا یک میلیون و هفتصد و چهل هزار نفری هر یک حدود ۱۰ نفر را با خود درگیر میکنند؛ از نیروهای امنیتی و انتظامی گرفته تا کادر درمان، خانوادهها، سیستم بهداشتی کشور و بسیاری نهادها و سازمانهای دیگر که اگر تمامی این هزینهها را محاسبه کنیم سالانه رقم هنگفتی به کشور تحمیل میشود. البته این هزینههای درمانی از هزینه مصرف مواد و تبعات بعدی آن کمتر است و حالت ایدهآل، کاهش مشکل اصلی یعنی پیشگیری از اعتیاد است.
وی افزود: در حوزه اعتیاد در ایران، دو نوع درمان نگهدارنده و پرهیزمدارانه رایج است. این فرآیند باید توسط دستگاههای ذیربط رصد شود. در کشور یک کمیته درمان وجود دارد که باید مصوباتی را تصویب کند و ستاد بر آن نظارت میکند. باتوجه به حجم پدیده اعتیاد در کشور، این اقدامات نمیتواند توسط یک سازمان یا دستگاه انجام شود و طبیعتا باید دانشمندان حوزه اعتیاد نیز در این زمینه همکاری کنند.
ما در زمینه درمان اعتیاد، مسیر خوبی را طی کردهایم.
زمانی حتی منبع و کتابی در این زمینه برای مراجعه وجود نداشت و حوزههای آموزشی مناسبی نداشتیم اما خوشبختانه طی این سالها مراکز پژوهشی گوناگونی ایجاد شده و بخشهای پژوهشی این مراکز قسمت عمدهای از تحقیقات را ساماندهی کردهاند. مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد و مرکز ملی مطالعات اعتیاد هم بازوهای ستاد مبارزه با مواد مخدر هستند. باید پژوهشها و آموزشهای جدید در حوزه اعتیاد را دنبال کرد و بهطورکلی در این حوزه باید پوستاندازی صورت گیرد.
مدیرکل درمان و حمایتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر بیان کرد: در حال حاضر ۹۰ درصد درمانهای اعتیاد حول محور درمانهای دارویی است اما درمان اعتیاد تنها با دارو میسر نیست و پژوهشها و یافتهها حاکی از آن است که آنچه سبب بهبود افراد معتاد میشود حضور در یک گروه بهبودیافته است. فرد درمانگر باید تکنیکهای مختلف در این زمینه را بشناسد و دانشآموخته و متخصص این حوزه باشد. مهمترین چالش در حوزه اعتیاد با این سؤال مهم شروع میشود که آیا در این زمینه، درمان صورت میگیرد یا مدیریت مصرف؟ در دنیا یافتههایی وجود دارد که نشان میدهد وقتی مصرف افراد مدیریت شده، ماندگاری بیشتری در درمان داشتهاند. وقتی فعالیتهای تشکلهای مردمنهاد در راستای این اقدامات باشد در بسیاری از اعضای این گروهها احساس بهتری ایجاد میکند.
پروتکلهای جدید درمان
دکتر قربانی گفت: آنچه در زمینه درمان اعتیاد مؤثر است ایجاد یک گروه و ارتباط درمانی برای فرد معتاد است. از تمامی استادان و پژوهشگران دعوت میکنیم به ما در سیاستگذاریها کمک کنند. طی این سالها کمتر شاهد مشارکت متخصصان با ستاد مبارزه با مواد مخدر بودهایم، شاید نیاز باشد این حوزه را آسیبشناسی کنیم و به موضوعاتی چون بیمه درمانی، نظارت بر حوزه درمان و ارزیابی داروها و درمانهای روانشناختی، ورود جدیتری داشته باشیم و در واقع درمانهای روانشناختی را در کنار درمانهای دارویی ترویج کنیم. در عصر امروز که دوره هوش مصنوعی است باید بتوانیم بر بهبود درمان اعتیاد متمرکز شویم و ساختارها و پروتکلهای جدیدی را برای درمان اعتیاد ارائه دهیم.
اقدامات نسنجیده
در ادامه این سمینار، دکتر علی غلامی، رئیس کانون کشوری پزشکان درمانگر اعتیاد اظهار کرد: جای همایش و بحثهای علمی در حوزه اعتیاد در کشور خالی بوده و این برنامه یکی از اقدامات جبرانی این نقیصه است. به دلیل چالشهایی که در زمینه مراکز وجود دارد برخی تصمیم گرفتهاند که اصلا مرکزی وجود نداشته باشد. جامعه هم عادت کرده است که میلیاردها تومان برای مسائل مختلف هزینه شود، مراکزی تأسیس شوند و بودجهای اختصاص یابد اما در آخر خروجی محسوسی وجود نداشته باشد و در نهایت مراکز را تعطیل میکنند.
مرکز درمان اعتیاد، تنها مرکزی در کشور است که پس انقلاب بدون یک ریال بودجه دولتی تأسیس شده و در حال خدمترسانی است و نمیدانم وجود این مراکز به ضرر چه کسانی تمام میشود، زیرا سالهاست که ما در جنگیم تا کارهایی را که آنها نتوانستهاند انجام دهند به ثمر برسانیم. در واقع مراکز برای وزارت بهداشت، سودبخش هستند و وزارت بهداشت از این مراکز حدود چهار میلیارد عایدی دارد. همچنین حدود ۴۰ هزار پرسنل در سراسر ایران در این مراکز مشغول به کار هستند و حالا که همکارانمان در این حوزه دوره دیدهاند، عدهای قصد دارند این مراکز را از بین ببرند. این اقدامات نسنجیده فقط توسط دشمنان این مرز و بوم میسر است.
وی افزود: انتخاب مدیران این حوزه در وزارت بهداشت جای تأسف دارد؛ مثلا مسئول درمان اعتیاد در کشور، یک متخصص نفرولوژی است و اصلا نمیدانیم چگونه باید با ایشان صحبت کنیم. اگر قرار بود کسی از روی دشمنی، فردی را برای این حوزه انتخاب کند حتما چنین انتخابی میکرد.
یکی دیگر از عجایب این حوزه که توسط معاونت درمان اعتیاد و با مدیریت سعید کریمی، معاون درمان وزارت بهداشت اتفاق افتاده، تغییر پروتکل درمان اپیوم است. این روند بدون اطلاع اتفاق افتاده و تعرفهها باتوجهبه همین پروتکل ابلاغنشده تعیین شدهاند. ما به این روند اعتراض کردیم و اذعان داشتند که تعرفهها بر اساس پروتکل ابلاغنشده، کاهش یافته است. ما نسبت به این اقدام شکایت رسمی کردهایم، زیرا بر اساس پروتکل قانونی فعلی در حال ارائه خدمت هستیم. کارشناس آنها به ستاد آمده و اعلام کرده که تعرفه را نسبت به سال گذشته ۳۵ درصد افزایش میدهیم اما با گذشت شش ماه از سال چنین اتفاقی نیفتاده و نخواهد افتاد، چون مسبوق به سابقه است و میدانیم که اقدامی نخواهد شد.
رئیس کانون کشوری پزشکان درمانگر اعتیاد بیان کرد: یکی از انتقاداتی که به مراکز وارد میشود این است که چرا درمان کامل انجام نمیشود، اما سؤال اینجاست که آیا ابزار لازم برای درمان وجود دارد؟ گاهی حتی اراده لازم هم برای بهبود این روند وجود ندارد. تعرفه هر جلسه رواندرمانی «ماتریکس» در سال جاری ۹۰ هزارتومان تعیین شده، درحالی که روند درمان بیمار معتاد به شیشه برای درمانگر به شدت مخرب و فرسایشی است. آیا با این مبالغ میتوان مسیر درمان را به درستی پیش برد؟ سیاستگذاریها در این حوزه حاکی از آن است که یا اعتقادی به درمان پرهیزمدار وجود ندارد یا مسئولان شناختی نسبت به این موضوع ندارند.
سرمایه انسانی یکی از فاکتورهای مهم برای درمان اعتیاد است. آیا روانشناسانی که در وزارت علوم تربیت میشوند با یک بیمار مواجه شدهاند تا بتوانند با قوت وارد این حوزه شوند؟ روانشناس متخصص در حوزه اعتیاد باید حقوق مکفی داشته باشد و تعیین مبالغ بهعنوان تعرفه، بیانگر آن است که مسئولان، چالشهای درمان بیمار معتاد به شیشه را نمیدانند.
نشت متادون از کجاست؟
دکتر غلامی اظهار کرد: یکی از مسائلی که نسبت به مراکز مطرح میکنند موضوع نشت متادون است اما این نشتی نهایتا حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد را شامل میشود. در سال ۱۳۹۳ نامهای به وزارت بهداشت ارسال کردیم و یادآور شدیم که تعداد مراکز در این زمینه کافی است و این مراکز نباید بیش از حد توسعه یابند اما پاسخ این بود که نباید انحصارطلبی در این حوزه وجود داشته باشد. در نتیجه از حدود سه هزار مرکز در سال ۱۳۹۳ به پنج هزار مرکز در سال ۱۳۹۸ رسیدیم. این مراکز توسط وزارت بهداشت تأسیس شدهاند و مؤسسان آنها اغلب مدیران وزارت بهداشت هستند؛ فقط در یک طبقه از دانشگاه شهید بهشتی ۱۰۸ نفر از مدیران، مرکز دارند و این سؤال مطرح است که آیا این مراکز واقعا کار میکنند؟ در زمان معاونت دکتر قاسم جان بابایی دو هزار و دویست مرکز ثبتشده در تهران وجود داشت، به ایشان گفتیم محل این مراکز را اعلام کنید و پس از این درخواست، حدود ۷۰۰ مرکز تعطیل شد.
میزان تولید متادون در کشور ۴۲ تن است، اگر تعداد معتادان تحت درمان آن را یک میلیون نفر در نظر بگیریم و مصرف هر فرد ۸۰ گرم باشد و در میزان روزهای سال ضرب کنیم میزان مصرف سالانه در کشور ۲۶ تن خواهد بود، یعنی تکلیف ۱۶ تن دیگر در کشور مشخص نیست. چرا باید دسترسی به این ماده در بازار آزاد آنقدر راحت باشد؟ بیمار وقتی میتواند در بازار آزاد به متادون باکیفیت دسترسی داشته باشد چرا به مرکز مراجعه کند و وقتش را با درمانگران بگذراند؟ تهیه مواد در بازار آزاد سبب میشود اسم فرد جایی ثبت نشود و پیامهای مختلفی از نهادهای ذیربط دریافت نکند و شرایط راحتتری داشته باشد.
دکتر غلامی تأکید کرد: چندی پیش وزارت بهداشت در حالی از ابلاغ دو دستورالعمل جدید در حوزه درمان اعتیاد و تغییر نام مراکز درمان از MMT به SUD خبر داد که ستاد مبارزه با مواد مخدر به دلیل وجود برخی اشکالات، بر لزوم بازبینی این دستورالعمل تأکید کرده بود. وزارت بهداشت بدین منظور فرصتی یکماهه از ستاد خواست اما دکتر سعید کریمی، معاون درمان وزارت بهداشت درباره وضعیت توزیع داروی متادون در مراکز MMT و همچنین تعیین روشهای جدید درمان و ترک اعتیاد گفته بود: «درگذشته به مراکز درمان اعتیاد( MMT (METHADON MAITANANC THARPY میگفتند، نامگذاری این مراکز بهنوعی بود که گویا وظیفهشان فقط این است که بهصورت مداوم متادون تجویز کنند، در حالی که مأموریت این مراکز فراتر از این بوده و باید به سمتی بروند که تعدادی از مبتلایان به اعتیاد را ترک دهند. البته برای تعدادی از معتادان نیز کاهش خطر وجود دارد، اما بسته خدماتیشان متنوع بوده و داروهایی که دارند فقط متادون نیست، بلکه انواع و اقسام داروست. بنابراین نام این مراکز از MMT به SUD که مخفف عبارت (Substance Use Disorder) است تغییر یافت.»
جالب اینجاست که مقام ارشد وزارت بهداشت هنوز نام مراکز را بهخوبی نمیداند. باید یادآور شد که نام مراکز ما مرکز درمان سوءمصرف مواد است و مجوز ما به همین نام صادر میشود. سالهاست مراکز درمان اعتیاد تحت عنوان مرکز درمان سوءمصرف مواد با ارائه ۹ نوع خدمت مختلف از جمله MMT، BMT، OMT، خانوادهدرمانی، سمزدایی، گروهدرمانی و... در سطح کشور فعالیت دارند و این در حالی است که معاونت درمان گمان میکند مراکز درمان اعتیاد، فقط در زمینه متادوندرمانی یا همان MMT فعالیت میکنند و از همین رو وزارت بهداشت بدون نظر کارشناسان و درمانگران اعتیاد، تصمیم به تغییر نام و تأسیس مراکز SUD گرفته است.
در پی این آییننامه و تأسیس مراکز موسوم به SUD، ۲۳ هزار نفر منتظر دریافت صدور مجوز این مراکز هستند. بر اساس آمارها بین دو میلیون و ۸۰۰ تا سه میلیون و ۵۰۰ هزار معتاد در کشور وجود دارد، بنابراین همین مراکز برای درمان اعتیاد در کشور کاملا کافی است و افزایش آنها بر مشکلات خواهد افزود. پس از مدتی دریافتند که هنوز نشت آن ۱۶ تن متادون وجود دارد و اعلام کردند روانپزشکان و برخی پزشکان نیز میتوانند در مطب متادون تجویز کنند، با این شیوه شاید بتوان میزان نشت متادون را توجیه کرد.
لذتهایی که از یاد میروند
در ادامه این سمینار، دکتر آذرخش مکری، روانپزشک اظهار کرد: جای برگزاری این قبیل گردهماییها در کشور خالی است، زیرا شرایط در زمینه بیماری اعتیاد بهسرعت تغییر میکند و این تغییرات نیازمند یک سیستم پویا برای درمان خواهد بود. آنچه در درمان بیماران مبتلا به اعتیاد مهم است بررسی مارپیچ لذتطلبی یا هدونیسم (Hedonism) در میان افراد است. بررسیها نشان میدهد که اگر فردی طی بازهای چندماهه از فعالیتهای روزمرهاش لذت نبرد دچار چرخه رو به افسردگی و نیازمند درمان است. عموما افراد مبتلا به افسردگی ذکر میکنند که از چیزی لذت نمیبرند، خوشحال نیستند، پیوسته احساس خستگی میکنند و مدام دچار نشخوار فکریاند که برای آنها بروز احساساتی همچون اضطراب و دلشوره را در پی دارد. درمانگران این احساسات را با درمانهای دارویی و تکنیکهای روانشناسی و رواندرمانی از ذهن فرد پاک میکنند.
دکتر مکری تأکید کرد: در اعتیاد دو مقوله وجود دارد، مقوله اول منجر بهاجبار مصرف میشود که فرد پیوسته به ماده مخدر فکر میکند و تا زمانی که آن را مصرف نکند آرام و قرار ندارد. مقوله دوم مربوط به بیلذتی یا همان (Anhedonia) است که فرد معتاد پیوسته شکایت میکند که از هیچچیز لذت نمیبرد و انگیزه و شوقی برای انجام کارهایش ندارد. کسانی که ماده مخدر گل یا آمفتامین مصرف میکنند بیشتر این احساسات را تجربه میکنند و عموما در تستهای روانشناسی، نمره بسیار پایینی دارند. مطالعات فراوانی طی ۱۰ سال گذشته نشان داده است افرادی که انحراف معیار پایینتری نسبت به وضعیت نرمال دارند حتی سیگار را هم سختتر ترک میکنند.
برای این که بدانیم افراد چقدر میتوانند در ترک هر نوع مادهای موفق باشند میتوانیم از آنها سؤال کنیم که چقدر از انجام کارهای روزانه لذت میبرند، دیدن طبیعت یا دریافت هدیه چقدر آنها را خوشحال میکند و چقدر از وقایع هیجانزده میشوند؟ نتایج این بررسیها نشان میدهد افرادی که از وقایع روزمره لذت میبرند موفقیت بیشتری در ترک دارند.
مطالعات دیگری در زمینه الکلنوشی در یکی از دانشگاهها انجام شد که در آن پیوسته بر اهداف افراد در زندگی، خودباوری و آینده تأکید میشد و نتایج حاکی از آن بود که میزان الکلنوشی در بین دانشجویان به میزان قابلتوجهی بهبود یافته بود. نتایج این تحقیقات بیانگر آن است اگر افراد بتوانند آینده روشنی برای خود تجسم کنند میزان موفقیت بیشتری در ترک دارند و اگر بهجای تجسم آینده، فقط راههای مقابله با خماری و محرومیت را به آنها آموزش دهیم واکنشهای نگرانی و بیقراری را بروز میدهند.
دستاورد مهم برای درمان اعتیاد
دکتر مکری تأکید کرد: هیچ داروی افسردگی نمیتواند بیانگیزگی و عدم لذتجویی در افراد را درمان کند. داروهای ضدافسردگی شاید بتوانند استرس و اضطراب را کاهش دهند اما حس لذتجویی را فقط مصرف آمفتامینها در افراد به وجود میآورد. به نظر میرسد انتظار لذت، یکی از ارکان مهم سلامت روانی است. قسمتی از مغز در هنگام برانگیختگی و شوق در افراد غلیان میکند که مواد مخدر هم آن بخش مغز را تحریک میکنند. اگر افرادی را که در بخشهای پایین مارپیچ لذتجویی هستند بررسی کنید درمییابید که این افراد بیشتر به افسردگی مبتلا میشوند. در معتادان، نبود پاداشهای عاری از مواد عموما سبب شکست درمان میشود و ما باید بدانیم که افراد چگونه بر سر ذوق میآیند و انگیزههای زندگی در آنها تقویت میشود.
بسیاری از افراد برای درمان افسردگی به متخصصان مراجعه میکنند اما انتظار ندارند که دیگر افسردگی یا اضطراب به سراغشان نیاید. آنها اغلب انتظار دارند تا دوباره در زندگی احساس شادکامی را تجربه کنند، نسبت به وقایع ذوق و شوق داشته باشند و حالتهای مثبتاندیشی در ذهنشان تقویت شود. بهکارگیری این شیوه به مدل جبرانی معروف است؛ یعنی فرد انتظار دارد افسردگی و بیقراریاش جبران شود. جالب است بدانید بهکاربستن مدل جبرانی یا سرمایهگذاری، باعث بهبودی بیشتری در بیماران خواهد شد. رواندرمانیهای معمول شاید اضطراب و استرس را بهبود بخشند اما تأثیری در بهبود «آنهدونی» (بیلذتی) ندارند.
این روانپزشک بیان کرد: تا چندی پیش اساس درمان بر این بود که اگر جلوی مارپیچ پایینرونده را گرفته، افکاری چون اضطراب، افسردگی و نشخوار فکری را کنترل کرده و ذهن فرد را از موضوعات خوشایند، انتظارات مثبت و اهداف انباشته کنیم، مارپیچ لذت روبهبالا حرکت میکند و فرد سریعتر خلقش بهبود مییابد و دچار لغزش نمیشود. اما موضوعات مهمی در این زمینه وجود دارد که باید به آن توجه کرد، مثلا منظور از هیجان مثبت صرفا سرخوشی یا شادی نیست.
شادی زمانی مفهوم پیدا میکند که مفاهیمی همچون غرور، بازیگوشی، آرامش، رهایی و قدردانی در کنار آن باشد. حتی کنجکاوی در امور دیگران شاید از نظر اخلاقی مذموم باشد، اما بخشی از هیجانات مثبت و مارپیچ بالارونده است. برای بهبود افراد باید انتظار، حیرت و ذوق و شوق را به آنها آموخت. مراجعان برای درمان اعتیاد باید بدانند که در ابتدا باید افکار منفی را در خود درمان کنند. اگر افکار منفی از بین بروند خودبهخود احساسات مثبت نیز رخ خواهد داد، البته برعکس این امر نیز صادق است و گاهی میشود با کمک رواندرمانی و دارودرمانی، مارپیچ بالارونده را تقویت کرد.
برنامهریزی برای وقایع خوشایند، انجام فعالیتهای لذتبخش، کارکردن و ورزشکردن باعث میشود بتوانیم به آنهدونیا فائق شویم. ما درصدد راهاندازی کلینیکهای هدونیا هستیم. در این کلینیکها قرار نیست وسواس فکری یا اضطراب درمان شوند، بلکه قصد داریم ذوق و شوق زندگی را در بیماران ایجاد کنیم. اگر بتوانیم آنهدونیا را در افراد درمان کنیم کمک بزرگی به درمان اعتیاد کردهایم.