خبرآنلاین نوشت: اگر چه تندروها و مخالفان دولت نتوانستند در جریان بررسی صلاحیت دولتمردان پزشکیان در مجلس به اهداف خود برسند و در نهایت پس از ۲۳ سال، تمامی اعضای کابینه رأی اعتماد از بهارستانیها را گرفتند اما همین موضوع آنان را بیش از پیش عصبانی کرده است. عصبانیتی که با دفاع مسعود پزشکیان از کابینه خود و اعلام حمایت رهبر انقلاب از برخی وزرای معرفی شده به مجلس بیشتر شد و آن را داستانسرایی و هزینه کردن از رهبری خواندند.
با این حال، این سوال ایجاد میشود که آینده تندروها پس از شکستشان در برابر مسعود پزشکیان چه خواهد شد؟ آیا دچار سردرگمی پس از شکست شدند یا چگونه با دولت جدید مواجه خواهند شد؟ اینها بخشی از سوالاتی است که حمیدرضا جلاییپور، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفت و گویی مکتوب به آنان پاسخ داد.
جلایی پور به خبرگزاری خبرآنلاین گفت: «خالصگرایان حتی در مجلس و در هنگام بررسی صلاحیت وزرای کابینه پزشکیان از موضع حذفی وارد شدند و حتی به بدنه رأی مجلس توجه نکردند. باز فکر کردند میشود بصورت حذفی پیش رفت و دیگران را تهدید کرد. در صورتی که در همین مجلس اصولگرا (با ترکیب اصولگرا، خالصگرا و میانهرو) بالاخره سر اعضای دولت پزشکیان بحث شد و بالا رای دادند، و به نظر من دستوری رأی ندادند. اگرچه روشن هست در این رأی دادن عدم مخالفت رهبری با اعضای کابینه موثر بود.»
وی درباره ضرورت اصلاحات از سوی حاکمیت گفت: «شما دیدید وقتی حکومت دید «دولت یکدست» خوب کار نمیکند به اصلاح آن (از طریق پذیرش انتخابات رقابتیتر) کمک کرد. یا شما دیدید پس از ترور شهید هنیه (رهبر حماس) جمهوری اسلامی پخته و عاقلانه با موضوع مواجه شد. لذا شما پذیرش تغییرات در حاکمیت را بصورت تدریجی میبینید. »
در ادامه مهم ترین محورهای گفت و گوی حمیدرضا جلاییپور، فعال سیاسی اصلاحطلب را میخوانید؛
*رخداد مهم انتخابات ١۴٠٣ پیامدهای مهمی داشت. یکی از آنها «بازگشت عقلا و میانهروهای کشور» به راس بوروکراسی قوه مجریه بود. این در حالی است است که چهار ماه پیش خالصگراها چنین تصوری نداشتند. آنها انتظار داشتند تا ظهور آقا امام زمان در قدرت حضور دارند.
خالص گرایان درحالی شکست خوردند که بر ارکان بروکراسی تسلط داشتند
*کافی است به رجز خوانیهای خالصگرایان در مجلس (به سخنان افرادی چون نبویان، رسایی و نبویان و همراهانشان) مراجعه کنید. آنان از موضع قدرت «دیگران» را به انواع القاب حذفی نسبت میدادند، آنان را «سازشکار»، «فتنهگر» و «روحانیچی» مینامیدند. ضمنا در شرایطی خالصگرایان شکست خوردند، که تقریبا بر تمام ارکان بوروکراسی تسلط داشتند و در انتخابات ١۴٠٣ امکانات قوه مجریه حکومت را به نفع نامزد خود بسیج کردند. از موضع معاونت اجرایی رئیس جمهور دهداران سراسر کشور را در برج میلاد جمع کردند، تا حمایت آنها را برای پیروزی آقای جلیلی جلب کنند-اما هم در مرحله اول انتخابات و هم در مرحله دوم انتخابات شکست خوردند.
خالصگرایان انتظار داشتند که نظارت استصوابی به دادشان برسد
*خالصگرایان مثل گذشته بدون توجه به شرایط و بحرانهای کشور و بدون توجه به حجمنارضایتیهای مردم در کشور، انتظار داشتند مثل انتخابات ١۴٠٠ نظارت استصوابی به دادشان برسد. غافل از این که حاکمیت از یک طرف در انتخابات ١۴٠٣ کمی انتخابات را رقابتی برگزار کرد، بعنوان مثال پزشکیان را تایید صلاحیت کرد. از طرف دیگر نیروهای سیاسی غیر خالصگرا (مثل اصلاحطلبان، اعتدالیون و اصولگرایان میانهرو) با رویکرد سیاسی «تعاملگرا» با حاکمیت وارد کنشگری انتخاباتی شدند، و بقای حاکمیت را تهدید نکردند. اجازه ندادند که خالصگرایان پشت ولیفقیه سنگر بگیرند و دیگران را حذف کنند. با این که همچنان پنجاه در صد مردم در انتخابات شرکت نکردند، اما خالصگرایان در انتخابات شکست خوردند، و به تدریج مدیریت بوروکراسی را باید ترک کنند.
رأی بالا به کابینه پزشکیان، دستوری نبود
*خالصگرایان حتی در مجلس و در هنگام بررسی صلاحیت وزرای کابینه پزشکیان از موضع حذفی وارد شدند و حتی به بدنه رأی مجلس توجه نکردند. باز فکر کردند میشود بصورت حذفی پشت ولایت سنگر گرفت و دیگران را تهدید کرد. در صورتی که در همین مجلس اصولگرا (با ترکیب اصولگرا، خالصگرا و میانهرو) بالاخره سر اعضای دولت پزشکیان بحث شد و بالا رای دادند، و به نظر من دستوری رأی ندادند. اگرچه روشن هست در این رأی دادن عدم مخالفت رهبری با اعضای کابینه موثر بود.
خالصگرایان از مدیریت بوروکراسی فعلا دور میشوند
*ببینید اتفاقی که افتاده این است که خالصگرایان از مدیریت بوروکراسی فعلا دور میشوند، که البته این کمک مهمی به جمهوری اسلامی در شرایط حساس کنونی کشور برای رویارویی با مشکلات است اما خالصگراها از بوروکراسی دور شوند از جامعه که حذف نمیشوند. این ها چهارده میلیون رأی آوردند و هستند. البته اگر در جامعه تلاش کنند همچون یک اصولگرای عاقل قانونی و غیر رانتی مبارزه سیاسی کنند، دوباره میتوانند به صحنه رسمی بازگردند. اما اگر از شکست خود درس نگیرند و روال حذفی و خالص سازی گذشته را دنبال کنند، بیشتر به یک فرقه سیاسی تبدیل میشوند.
۲ احتمال درباره مواجه تندروها با دولت پزشکیان
*ببینید قصه دو طرف دارد. از یک طرف خیلی احتمال دارد با همان ابزار مبهم دولت سایه (که معلوم نیست بودجه و حاملان و کارشناسان این دولت سایه چه کسانی هستند؟) پس از چندی انتقاد از دولت را شروع کنند و تا وقتی بصورت مدنی انتقاد میکنند و از رانت صداسیما استفاده نکنند اشکالی هم ندارد.
عرصه خودنمایی برای خالص گرایان محدود می شود اگر...
*از طرف دیگر به عملکرد دولت پزشکیان مربوط میشود. اگر دولت او بتواند کمی به وعدههای خود عمل کند (که من خوشبین هستم چون دولت پزشکیان در مجموع توسط افراد شایسته و متخصص و پاکدست تشکیل شده) و اگر هر چه زودتر در غزه مردم مظلوم و مجروح فلسطین به آتس بس برسند، و اگر ترامپ نامتعادل در انتخابات آمریکا شکست بخورد، بهبود اوضاع در ایران تقویت میشود و عرصه خودنمایی برای خالصگرایان محدود میشود.
حکومت به اصلاح دولت از طرق انتخابات رقابتیتر کمک کرد
*ببینید کلا سرنگونیطلبان در رسانههای ماهوارهای، جمهوری اسلامی را حکومتی «متصلب» و «منسدد» معرفی میکنند کار تبلیغاتی آنها القای «انسداد باوری» به مخاطب است. اما در عالم واقع جمهوری اسلامی نسبت به وضعیت موجود واکنش نشان میدهد و البته با تاخیر تغییر را میپذیرد. شما دیدید وقتی حکومت دید «دولت یکدست» خوب کار نمیکند به اصلاح آن (از طریق پذیرش انتخابات رقابتیتر) کمک کرد. یا شما دیدید پس از ترور جنایتکارانه نتانیاهو علیه شهید هنیه (رهبر حماس) جمهوری اسلامی پخته و عاقلانه با موضوع مواجه شد. لذا شما پذیرش تغییرات در حاکمیت را بصورت تدریجی میبینید.
انتخابات ۱۴۰۳ نشانه رویکرد جدید حکومت بود
*بله ضرورت این تغییرات احساس میشود و من و شما میتوانیم آن را رویت کنیم. همانطور که در این مصاحبه اشاره کردم، انتخابات ١۴٠٣ نشانه رویکرد جدید حکومت و پختگی نیروهای سیاسی غیرخالصگرا بود. مهم این است که نیروهای حامی پزشکیان در آینده و در این شرایط سخت معیشتی، دولت او را بدون شرمندگی و اما و اگر حمایت کنند.