ضمیمه دانش امروز روزنامه اطلاعات نوشت: چت جیپیتی (ChatGPT)علاوه بر نگارش مقاله، پاسخدهی به پرسشها، انجام کارهای پژوهشی، پشتیبانی از مشتری، کمک به ارتباطات از طریق ایمیل، خلاصهنویسی اسناد، جستجوی شغل و گفتگو کردن با کاربرها قابلیت جالب توجه دیگری نیز دارد. از آنجا که این فناوری نیز مانند هر برنامه و مدل زبانی هوش مصنوعی دیگر عاری از عواطف انسانی است، نمیتواند احساسات و هیجانات از جمله خنده و گریه را درک و احساس کند اما جالب است که میتواند بهتر از متوسط انسانها جوک بگوید؛ آن هم جوکهای جدید.
به عقیده پژوهشگران «دانشگاه کارولینای جنوبی» در ایالات متحده این قابلیت چت جیپیتی میتواند مدرکی باشد که ثابت میکند برای گفتن یک جوک بامزه و خندهدار لازم نیست حالات و هیجاناتی که از تحسین جوکهای خوب به یک فرد دست میدهند را احساس کنیم و خودمان آن احساس را داشته باشیم. این پژوهشگرها طی یک مطالعه، واکنش افراد به جوکهایی که چت جیپیتی 5/3 نوشته بود را با جوکهایی که انسانها نوشته بودند مقایسه کردند. هدف از انجام این مطالعه این بود که معلوم کنند آیا هوش مصنوعی میتواند بهتر مخاطب خود را با بیان جوک بخنداند و چقدر در این کار از انسان زرنگتر است.
آنها خندهدارترین جوکهای تازهای که افراد انسانی گفته بودند را با خندهدارترین جوکهای تازهای که چت جیپیتی ساخته بود مقایسه کردند. برای این منظور، از 105 نفر شرکتکننده داوطلب خواستند به خندهدارترین جوکها امتیاز دهند، بدون آنکه بدانند جوکهایی که انتخاب کردهاند را چه کسی گفته است. حدود 70 درصد از شرکتکنندگان امتیاز بیشتری به جوکهای چت جیپیتی دادند و آنها را خندهدارتر از جوکهای گفته شده توسط انسانها دانستند. فقط 5 درصد از جوکهای هر دو منبع در خندهدار بودن امتیاز مشابه گرفتند. حتی وقتی گروههای خواننده جوک تغییر میکردند، بازهم نتایج یکسان بودند.
در این مطالعه، چت جیپیتی و 105 فرد شرکتکننده سه مرحله را پشت سر گذاشتند. در مرحله نخست، باید عبارتهای شوخیآمیز جدیدی را با استفاده از سرواژههای متداول میساختند. در مرحله دوم، باید پاسخهای خندهدار را در جاهای خالی مقابل جملات مینوشتند. کار سومی که از آنها خواسته شد انجام دهند این بود که با تخیل کردن یک سناریو یا موقعیت یک جوک بسازند.
برای مثال، یکی از این موقعیتهای تصور شده از این قرار بود: تصور کنید یکی از دوستانتان از شما میخواهد نظرتان را راجع به اینکه او چقدر خوب پانتومیم اجرا میکند یا آواز میخواند بیان کنید. سپس به مدت دو دقیقه برایتان پانتومیم اجرا میکند یا آواز میخواند. از نظر شما اجرای دوستتان افتضاح است. وقتی او میپرسد که اجرایش چطور بود، تصمیم میگیرید با او روراست باشید. پس میگویید: «راستش را بخواهی، دیدن پانتومیم تو یا گوش دادن به آوازت برایم مانند........ بود. »
نتیجه این سه مرحله، 945 جوک بود که 105 شرکتکننده آنها را نوشتند. از چت جیپیتی خواسته شد 20 پاسخ شوخیآمیز برای هر موقعیت ارائه دهد که درمجموع 180 جوک ساخته میشد. در پایان، گروه دیگری از شرکت کنندگان باید خندهدارترین جوکها را انتخاب و به آنها امتیاز میدادند.
پژوهشگران برای اینکه ببینند چت جیپیتی در رقابت با نویسندگان جوک حرفهای چقدر موفق است، مطالعه دیگری انجام دادند تا در آن چت جیپیتی را به شکلی دیگر به چالش بکشند. چت جیپیتی باید تیترهای تازهای در قالب هزل و هجو به سبک هفتهنامه فکاهی و طنز «دی آنیِن» که بهطور روزانه روی اینترنت منتشر میشود میساخت. این بار از 200 شرکتکننده دیگر خواسته شد خندهدارترین تیترهای خود هفته نامه آنلاین دی آنیِن و تیترهای تازهای که چت جیپیتی به سبک این نشریه نوشته بود را امتیازبندی کنند، بدون آنکه بدانند چه کسی آنهارا نوشته است.
در پایان، امتیازها نشان دادند که تیترهای چت جیپیتی بهاندازه تیترهای اصلی دی آنیِن برای این گروه از مخاطبین خندهدار بودند.
ایده انجام این دو مطالعه از بحثهایی سرچشمه گرفت که درباره نگرانی نویسندگان برنامهها و تولیدات سرگرمی تصویری مثل فیلم و انیمیشن از استفاده از مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) مانند چت جیپیتی مطرح شدهاند. نویسندگان این تولیدات ترس از این دارند که به کارگرفتن مدلهای زبانی بزرگ در این صنعت، موقعیت شغلی آنها را به مخاطره بیاندازد، ضمن اینکه دسترسی به این مدلها را تهدیدی برای هنر و خلاقیت انسانی میدانند.
برای مثال، از نگاه آنها و حتی افرادی که شغلشان شوخیپردازی روی صحنه (استندآپ کامِدی) است، استفاده از چت جیپیتی برای افراد غیرحرفهای که تمایل دارند ارتباطات روزمره خود را با شوخی آمیخته کرده و به زندگی روزانه خود چاشنی اضافه کنند فایده و تأثیر مثبت دارد اما برای نویسندگان حرفهای فیلمنامههای کمدی یا شوخیهای روی صحنه یک تهدید شغلی جدی است.
مقاله این مطالعه در ژورنال PLOS ONEکه یک مجله علمی آنلاین با دسترسی آزاد است منتشر شدهاست.