انتخاب نوشت: نصرت الله تاجیک، دیپلمات بازنشسته، و سفیر پیشن ایران در اردن درباره گزارش ها پیرامون حمایت اردن از اسرائیل گفت: اردن پشت اسرائیل درنیامده؛ بلکه اعلام کرده سیاست بیطرفی را اتخاذ کرده و فضایش را برای دو طرف بسته است. اردن کشوری ضعیف و بسیار آسیبپذیری است، هم از نظر امنیتی و بافت داخلی که نیمی فلسطینی هستند، هم از نظر اقتصادی و فشارهای منطقهای که اسرائیل به او میآورد. اسرائیل با یک تهدید ساده به راحتی میتواند یک موج اجتماعی در داخل اردن ایجاد و جامعه را ملتهب کند! به دلیل اینکه اردن فقر منابع دارد، به کمکهای بینالمللی هم وابسته است. مجموعه این شرایط سیاستی را در آنجا ایجاد کرده که میخواهد از این درگیری دور بماند. در روابط بینالملل و روابط دو جانبه باید کشورها علاوه بر تبیین و تعریف اهداف و منافع خویش در رابطه با کشورها به دغدغه همدیگر توجه کنند.
وی افزود: به چند علت این اقدام اردن که دخالت نظامی مستقیم هم نبود بزرگنمائی و اقدام اردن در ایران با حساسیت بیش از حد دنبال و منعکس شد. ما متأسفانه با اردن یک رابطه معقول نداشتهایم و همواره رابطه با پرفراز و نشیب بوده است. از بعد انقلاب ما نتوانستیم یک رابطه مستقر و منسجم با اردن داشته باشیم. از طرف دیگر شیطنتهای اسرائیلیها نیز در این قضیه و خبرسازیها مؤثر است. یک سری اقشار و گروههای سیاسی در ایران نیز حساسیتها و برداشت نامناسب از اردن، سیستم حکومتیاش و انتظار بیش از حد از یک حکومت آسیبپذیر و کشور ضعیف دارند؛ و در این ماجرا به صحنهی عربی نیز باید توجه کرد. بعضی بخشها و گروههای عربی و رسانههایشان که با حکومت اردن مخالف هستند و یا آن بخشی که از این اقدام ایران خوشحال شدند هم یک جو درست نمودند! در این اقدام اردن و مقابله با پرتابههای ایرانی، هم عربستان و امارات و قطر هم فعال بودند.
بیشتر بخوانید:
عربستان و امارات همکاریهای اطلاعاتی با آمریکا داشتند، و اطلاعات جمعآوری شده را به آمریکا منتقل و سپس در پایگاه آمریکائی در قطر اطلاعات پردازش شده. ضمنا" هنوز احتمال اینکه هواپیماهای آمریکائی از کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس برخاسته باشند هم هست. اما اقدام اصلی پروازهای هواپیماهای نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه در اردن صورت گرفته و این کشورها از امکاناتی که در اردن دارند استفاده نمودهاند. اینکه خود اردنیهای با امکانات نظامی خودشان پرتابههای ایران را هدف قرار داده باشند هنوز مستندات نظامی ندارد. نیروهای آمریکایی و فرانسوی و انگلیسی دارند، موشکها را رهگیری و منهدم کردهاند.
او افزود: عملیات ایران برای بازدارندگی اجرا و به دنبال نشان دادن اقتدار و توانایی دفاع از اهداف و منافعش بود و نه ورود ضربه اول به اسرائیل؛ لذا پرتابههای ایران دو پایگاه هوایی نواتیم و رامون را هدف قرار دادند. بخشی از موشکها در مسیر خود انفجاری داشتهاند که اتفاقاً تست خوبی برای صنایع موشکی کشور است که نقص را بررسی کنند! و بخشی که به فضای اردن رسیده بودند در مسیر اطلاعاتشان توسط کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس جمع اوری و به آمریکا که یک رادار باند ایکس پیشرفته AN/TPY-۲ مستقر در صحرای نقب دارد، منتقل شده. ماموریت این رادار شناسایی پرتاب موشکهای ایران و ارسال دادههای هدفگیری به (Israeli Arrow and David’s Sling and U. S. THAAD ABM) است که برای حفاظت از سایتهای حساس اسرائیل از جمله دیمونا و پایگاههای هوایی نواتیم و رامون مستقر شدهاند و از آنجا به هواپیماهای آمریکائی برای انهدام پرتابههای ایران منتقل شده است. اینکه این اطلاعات را بتوان به سیستم جتهای جنگی اردن برای اقدام شلیک و اینکه اردنیها اصلاً چنین امکاناتی داشته باشند هنوز محل شک است و نیاز به تائید نظامی دارد. بیشتر شلیکها در درجه اول توسط آمریکا و بعد اسرائیل و سپس انگلیس و فرانسه بوده.
او درباره علت رابطه پر فراز و نشیب ایران و اردن اظهار داشت: ما از اول اهمیت صحنه اردن را نشناختیم؛ مخصوصا ظرفیت زئوپلیتیکی و بستر مردمی آن را. در قسمت دوم حمایت نامناسب ملک حسین پادشاه سابق اردن در حمایت از صدام و سپس امکانات لچستیکی و راه دستیابی عراق به خلیج عقبه در طول جنگ ایران و عراق است که مؤثر بود. اردن پنج همسایه دارد که برای ما استراتژیکاند؛ سوریه، عراق، عربستان، فلسطین و اسرائیل، در نتیجه جایگاه بسیار مهمی در سیاستهای منطقهای ما دارد. از منظر جغرافیائی دسترسیاش به خلیج عقبه هم خیلی مهم است. اما اردن از نظر اقتصادی و منابع طبیعی و اداره اردوگاههای آوارگان فلسطینی در وضعیتی سختی قرار دارد. در مجموع نوع رابطه ائی که با مجامع بینالمللی دارد، برای خود پروژههایی تعریف میکند و از درامدهای بینالمللی و همکاریهای کشورها اردن را اداره میکند. پس ما باید یک ارتباطی با او داشته باشیم که هم در کمکهای اقتصادی ایران بهره ببرد و هم از سیاستهای ایران نترسد. هر زمان اردن این اطمینان را داشته، رابطه ما تقریباً خوب بوده است. اردن تحت تأثیر معادلات منطقه ائی و بینالمللی است. در گذشته ایران بیشترین تلاشاش در زمان ملک حسین این بود که با ولیعد این کشور امیرحسن کار کند و یک رابطه معقول و اقتصادی بسازد، اما بعد از آمدن ملک عبدالله و تغییر ولیعهد، شرایط عوض شد.
وی در ادامه در رابطه با برهم زدن باور نفوذناپذیر بودن اسرائیل اشاره کرد: متأسفانه ما در ایران بجای پرداختن به دستاروردها و بررسی مشکلات و تلاش برای رفع آنها به موضوعات فرعی و آنهم به شکل نادرست میپردازیم! اینکه چه میزان پرتابهها به مقصد رسیدند بحث نظامی است و آنها باید بررسی کنند. به دلیل محرمانگی قضیه هنوز اطلاعات درستی و دقیقی از سطح و میزان شلیک پرتابهها که از ۳۰۰ تا ۶۰۰ فروند گفته میشود وجود ندارد. الان آنچه که اسرائیل و حامیانش را دچار مشکل کرده لزوماً" این بحث نیست. مهم تغییر اراده ایران است که قبلاً از رویاروئی مستقیم پرهیز میکرد و الان با این تغییر راهبرد روند جدیدی در منطقه و دنیا حاکم میشود؛ و اینکه داستان نفوذ ناپذیر بودن اسرائیل از بین رفت و اینها دو نکته مهمی هستند که باید توجه شود؛ و نشان داده توانائی ایران اگر بخواهد بکار گرفته شود برای اسرائیل که از جهت امنیتی بسیار اسیبپذیر و باعث مهاجرت معکوس میشود مشکل ساز است؛ و الان صهیونیستها خیلی دقیق فکر کنند که چه پاسخی باید به ایران باید بدهند! و این تأخیر در تصمیمگیری نیز بخشی به این مسأله برمی گردد.
تاجیک درباره مشارکت دیگر کشورهای عربی در دفاع از اسرائیل گفت: در حقیقت این عملیات درست است که از نظر ما یک شروع نوین در تأمین اهداف خارجی ایران بود، و شاید هم دیر هنگام! زیرا اسرائیل با حدود یکصد کلاهک هسته ائی اقدامات ایذائی و تحقیرکننده فراوانی علیه ایران در ترور دانشمندان ایرانی، خرابکاری و حمله در تأسیسات داشته! ولی از آن طرف هم این عملیات ایران طرف مقابل را علیرغم اینکه اسرائیل با کشورهای عربی هم رابطه دیپلماتیک نداشته مانند عربستان از طریق امریکا به یک وحدت فرماندهی و همکاری اطلاعاتی رسانده است. آنها برای اینکه با این حجم از موشکهای ما رویارویی داشته باشند، به یک همکاری در تأسیس ستاد مشترک رسیدند. البته سطح عملیات ایران برای آنها غیرقابل انتظار بود و این موضوع باعث شده که تصمیمگیری برای اسرائیل سختتر شده که منجر به عکس العمل بیشتر ایران نشود. اما در عین حال آنها یک شبکهای از جمعآوری اطلاعات، پردازش و انتقال آنها به تأسیسات نظامی آمریکایی در صحرای نقب تأسیس کردهاند. پس اینکه اردنیها راسا اقدامی کرده باشند، هنوز اثبات نشده است. سطح همکاری اردنیها در این عملیات، لزوماً اینطور نیست که خودشان با جتها به سمت پرتابههای ایران شلیک کرده باشند. این قسمت را آمریکا، اسرائیل، فرانسه و انگلیس انجام دادهاند. بهر صورت اگر پرتابهها از فضای کشوری عبور کند نیاز به مجوز و همکاری بین دو کشور دارد و در دوستی با کشورها میشود انتظار داشت آنها نادیده بگیرند و یا جدیتی در برخورد نظامی و یا پیگیری شکایت و حقوقی نداشته باشند.
سفیر پیشین ایران در اردن گقت: اتفاقاً بستن فضای اردن برای ایران بهتر است تا اسرائیل برای هر گونه اقدام آتی نظامی نتواند از این مسیر نزدیک، به ایران برسد. چون نقص اصلی ارتش اسرائیل مسأله بعد مسافت پردازی با ایران است که بدون سوختگیری هوائی چنانچه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و یا کشورهائی، چون آذربایجان در شمال به او فرودگاه برای نشستن و سوختگیری ندهند، نمیتواند از هواپیماهای خود استفاده کند مگر آنکه آمریکا امکانات سوختگیری هوائی به او بدهد، چون اسرائیل ظاهراً این امکانات را ندارد. ایران الان اقدام اصلی و اساسی بازی تغییردهنده را انجام داده و در آستانه تشکیل شورای امنیت برای بررسی این موضوع هستیم وظیفه اصلی الان اینست که بجای پرداختن به چنین مسائلی و باز کردن جبهههای جدیدی باشیم باید از ایجاد و شکلگیری اجماع جهانی علیه ایران جلوگیری کنیم؛ لذا اولاً میزان، نحوه وسطح همکاری عملیاتی همه کشورها با آمریکا و اسرائیل مستند شود.
ثانیاً" هشدارهای دیپلماتیک لازم داده شود و خواسته شود هیچگونه امکانات و همکاری با اسرائیل برای ضربه زدن به ایران نداشته باشند و ثالثاً" الان که این عملیات وعده صادق معادلات جدیدی بوجود آورده تماسهای دیپلماتیک بیشتری با امریکا برقرار شود تا با ارامش همه مسئولانه در صدد ایجاد ثبات و امنیت در منطقه برایند و از بروز جنگ که زندگی سیاسی نتانیاهو را با هرینه ایران و آمریکا تداوم میبخشد، جلوگیری شود. همچنین الان که اردن تحت فشار این افکار عمومی قرار گرفته موقعیت مناسبی برای تماسها و نزدیکی دیپلماتیک است که مقداری ارامش به رابطه دو کشور برگردد.