اطلاعات نوشت: در این مراسم دکتر روحالله مدامی، معاون علمی مجمع فلاسفه ایران اظهار کرد: فلسفه از ماهیت وجود بحث میکند و پرسشهای خود را ذیل چیستی، چرایی و چگونگی طرح میکند. ارتباط فلسفه با هنر به این صورت است که هنرمند بر اساس جهانبینی خود به هستی نگاه میکند و نگاه تشکیکی دارد.
او افزود: هنر میخواهد زیباییها را نشان دهد و منجر به یک شناخت و معرفت هم بشود. بدون شناخت و رویکرد فلسفی نسبت به ماجرای هستی، هنر به درستی منتقل نمی شود.
دکتر مریم حسینی، استاد ادبیات دانشگاه الزهرا هم گفت: «خیام سما» فرصتی فراهمکرد تا به دیوان حکیم خیام برگردم. در صد سال اخیر چشم جهانیان خیره به رباعیاتی بوده که برای نخستین بار ادوارد فیتز جرالد آن را ترجمه کرد. بدیهی است که جز فارسیزبانان نمیتوانند فراخوان و عمق و اوج کلام خیام را درککنند.
او افزود:«خیامسما» روایتی تازه از رباعیات خیام است که دختری از یک خانواده هنرمند آن را خلق کردهاست. این کتاب بی تردید اثری هنر اندر هنر است؛ شعر هنرمندانه خیام که در متن آن قرار گرفته، با قلم خوشنویسی استاد مقصودی نگاشته شده و سما سلطانی با تهذیب آن ابیات و نشاندن رنگهای پرحرارت بر آن، هنر سومی بر ساحت این متن خلق کرده است. نگارههایی که به مناسبت موضوع رباعی در صفحاتآمده، برگرفته از تخیل هنرمند است. حسینی در ادامه به شرح نگاره هایی از این اثر پرداخت.
دکتر اسماعیل بنیاردلان، استاد دانشگاه هنر هم در این مراسم گفت: در هنر، حقیقت تجلی پیدا میکند و ظاهر میشود. در اثر هنری، عالمی آشکار شده و حقیقتی به نمایش درمیآید. هنرمند حقیقت را از مستوری و پنهانی درمیآورد. حقیقتی که در اثر هنری به تجلی درمیآید، احوالات هنرمند است.
بنی اردلان تصریح کرد: نگارههای خانم سلطانی در این کتاب، رباعیات خیام را برای ما زیباتر کردهاست. یکی از کارهای خوب این کتاب، آزادی رنگهاست که کنار رباعیات، خوش نشسته، انگار که یکترجمه خیالی از رباعیات است .
در ادامه این مراسم، سما سلطانی، نگارگر و پدیدآورنده این اثر طی سخنانی گفت: میگویند زنان فرانسه شاعر میزایند، زنان سوئد آزاده، زنان چین کارگر، زنان آمریکا شهروند، زنان فلسطین مدافع، زنان عرب مسلمان، و ما مادران بالبریده ایران، مهاجر میزاییم؛ نه آن مهاجری که پاییز برود و بهار برگردد، مهاجری که برود و دیگر برنگردد.
وی افزود: داستان خیام سما قسمتی از زندگی یکی از مهاجرین است که کشورش را با خودش به غربت برد ولی تکتک دقایق زندگیاش را به یاد ایران سپری کرد و انگار بهترین لحظههای زندگی هر مهاجر، آن لحظههایی است که از کشورش حرف میزند، غذایی را میخورد که مزه غذای مادرش را بدهد و هر روز با این دلتنگی ها روزگار را می گذراند.
من توانستم با خیام ۵سال در غربت حال خوبی داشته باشم چون حس می کردم به کشورم وصلم. مثل من هزاران جوان هستند؛ هنرمند و دانشمند و ادیب و هزاران بهتر از من و میخواهم صدای آنها باشم و بگویم که آنها به یاد ایران زندگی میکنند.
دکتر فریبا افکاری، نسخه شناس نیز بیان کرد: نسخههایی را میبینم مانند شاهنامه شاه طهماسب که همه توسط کسانی نگاشته شدهاند هریک در گوشهای از جهان بودند؛ همه مهاجرانی از جهان بودند که هر یک از گوشهای گرد آمدند و نسخهای عاشقانه ساختند. ذات هنر در مهاجرت همیشه تلخ نیست، بلکه چون ققنوسی سر برمیآورد و هنری ماندگار خلق میکند.
در پایان، دکتر محمدعلی سلطانی پژوهشگر و تاریخنگار و پدر سما در سخنانی بیان کرد: تاریخ، جعرافیا و اعتقاد شکلدهنده شخصیت انسانهاست و ما که از کوهپایههای زاگرس میآییم، همیشه جایگاه ویژهای برای زن و آن نیروی لایتناهی که خدا به او داده، قائل هستیم.
وی با اشاره به زنان برجسته ایران در طول تاریخ، گفت: «خیام سما» خیام پیوستگی است متکی است به اینکه فرهنگ ما هنوز ادامه دارد. ما سرچشمه هنر هستیم و بودهایم. تمامی هنرهای جهان درباره ما سخن میگویند ولی در دانشگاههای هنر ایران، نامی از هنر ایرانی و اسلامی نداریم.