محمد صالح علا در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت: در روزگاری دور شده از ما، فقط چند کشور متمدن صاحب فرهنگ بودند.
مانند ایران، یونان، رم، هند، چین، مصر، سوریه و یکی دو سرزمین دیگر. این تمدنها زبان و آیینهای مردموار خودشان را داشتند.
تنها راه رفت و آمد زبانها، سنتها، داد و ستد، معاملات و از آن مهمتر جنگها بودهاندوکشورهای پیروز، کشور شکست خورده را زیر سیطره فرهنگی خود قرار میدادند. مانند حملۀ ما به مصر، هند و دیگر جاها.
اما حمله مغولها آثار و تبعات فرهنگی بسیار داشت. از جمله واردات واژههای خشن، اسم آلات جنگی و برخی آداب و سنتها مانند نامگذاری سالها به اسم حیوانها که نخست در فرهنگ چینیها، مغولیها یا ترکهای آیغوری بود و سپس وارد فارسی شد.
نام 12 حیوان برای یک دایرۀ زمانی دوازده ساله که با موش عزیز آغاز و به اسم سگ و خوک پایان مییابد. این دایرۀ زمانی میچرخیده. حیوانها در این چرخه زمانی یکساناند. جز این که در فرهنگ چینی، سال سوم سال ببر نامیده میشود و ما پلنگ.
در چنین نامگذاری، یک سال هم به نام سال سگ است. سگ در فرهنگ چینیان، حیوانی است که از صاحبش اطاعت میکند. چه صاحبش میلیاردر باشد و در کاخ زندگی کند و چه صاحبش چوپانی تهیدست باشد.
آنها عقیده دارند کسی که در این سال به دنیا میآید، شخصی راستگو و درست رفتار است. با جرات است و زبردست، باهوش و دلسوز و با وفا و آن که سال سگ به دنیا آمده، وقتی بزرگ شد، بهترین جفت برای او ببر، خرگوش و اسب است و هم بدترین جفت برایش اژدها، بز و خروس است.
البته در باستانشناسی سگها نویساندهاند که سگ از آن دسته حیوانهاست که مانند اسب و الاغ نازنین، خیلی زود اهلی انسان شده و از همان تاریخ، پیوسته در خدمت او و زندگی آدمیان بودهاند. علیالخصوص پس از رنسانس و هم در سده اخیر که آدمیان به سگها مسؤولیتهای خطیر اجتماعی ـ فردی دادهاند.
سگها به سرعت و شدت، خود را در زبان افواهی و ارسالالمثلها جا دادهاند. مانند این موارد:
ـ فلانی مثل سگ هفت تا جون داره!
ـ آب دریا از دهان سگ نجس نمیشود.
ـ از سه چیز باید حذر کرد؛ دومیاش سگ درّنده است.
ـ سگ فقط در خانۀ صاحبش شیر است.
ـ سگ را چاق کنند، هار میشود!
ـ سگ صاحبش رو نمیشناسه!
ـ مثل سگ پشیمان بودن!
ـ و....