رضا صائمی در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت: شاید کسی گمان نمیکرد «سعید راد» با آن شمایل مردانه و باصلابت و فیزیک ورزیدۀ ورزشکاریاش، به دلیل یک زمین خوردگی به ظاهر ساده، در سراشیبی مرگ بیفتد. نام واقعی اش «احمدسعید حق پرست راد» بود که با نام هنری«سعید راد» شناخته میشد. اصالتاً اهل شهر جونقان از توابع شهرستان فارسان استان چهار محال بختیاری بود. اگرچه در ۴ آبان ۱۳۲۳ در محله سنگلج تهران به دنیا آمد.
پدر سعید از افسران حزب توده بود که در زمان کودکی راد در جریان یک پرواز آزمایشی سقوط کرد و جان سپرد. او پیش از آن که وارد جهان سینما و دنیای بازیگری شود، در ورزش بولینگ فعالیت میکرد و قهرمان این رشته بود. عضو باشگاه بولینگ پرسپولیس بود و البته از طرفداران پروپاقرض تیم فوتبال پرسپولیس که گاهی برای تماشای بازی های آن به استادیوم آزادی هم میرفت.
سعید راد از سال ۱۳۴۷ فعالیت هنری اش را آغاز کرد. او به واسطه دوستی با امیر نادری، عکاس فیلم فاتحین صحرا، در سال ۱۳۵۰ توانست با بازی در این فیلم، اولین تجربۀ بازیگری اش را بدون هیچ پیش زمینۀ قبلی به دست آورد. چشمان آبی و اندام مناسبش در کنار بازیهای درخشان، باعث ماندگاری او در خاطرهها شد. او پیش از انقلاب ۵۷ در دهها فیلم بازی کرد.
سعید راد در سال ۱۳۶۰، بعد از وقفه ای طولانی، فیلم سینمایی «مرز» به کارگردانی جمشید حیدری، درکنار مرحوم داوود رشیدی به هنرنمایی پرداخت. اما اوج شهرت آقای بازیگر، مربوط به فیلم «عقابها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۶۳ است. هرچند که بنا به دلایلی نامعلوم، سعید راد بعد از فیلم عقابها ممنوع التصویر شد و بعد از تلاشهای زیاد برای رفع این ممنوعیت که موفقیت آمیز نبود، مجبور شد ایران را ترک کند. با این حال، او بعد از سالها دوری از ایران، در سال ۱۳۷۸ به وطن بازگشت و پس از سالها دوری از سینما، در فیلم «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش حضور پیدا کرد. او در این سالها در سریالهایی چون: در چشم باد، ترور خاموش، و گیلدخت هم حضور موفقی داشته است.
«خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری، یکی از نخستین فیلمهای مهم سعید راد است که او را به عنوان یک بازیگر توانمند به مخاطبان معرفی
کرد. داستان فیلم درباره رضا است که به دلیل فشارهای اقتصادی و اجتماعی، به جرم و خلاف روی میآورد. به تصویر کشیدن مردی گرفتار در دنیای جرم و جنایت، نشان از توانایی راد در نمایش شخصیتهای پیچیده و پرتنش داشت.
«صادق کُرده» به کارگردانی ناصر تقوایی،یکی از آثار مهم سینمای ایران در دهه پنجاه است. سعید راد در این فیلم، نقش صادق را بازی می کند؛ مردی که دنبال انتقام از ظلم و ستمهایی است که به او و خانوادهاش روا شده است. راد با نمایش احساسات عمیق و پیچیده شخصیت صادق، تماشاگران را با درد و رنج و انگیزههای او همراه میسازد.
«تنگنا» به کارگردانی امیر نادری،یکی دیگر از فیلمهای شاخص سعید راد است که در آن نقش علی،یک جوان بیکار و گرفتار در مشکلات زندگی را بازی میکند. علی که در تلاش برای خروج از وضعیت نابسامانش است، با چالشهای متعددی روبرو میشود. بازیگری راد در این فیلم، تصویری واقعگرایانه و تلخ از جوانان گرفتار در تنگناهای معاصر اقتصادی واجتماعی ارائه میدهد.
«سفر سنگ»،فیلمی به کارگردانی مسعود کیمیایی است که سعید راد در آن نقش علی، یک کارگر معدن را بازی میکند. داستان فیلم دربارۀ قیام کارگران معدن علیه ظلم و ستم صاحبمعدن است. نقشآفرینی راد در این فیلم با شجاعت و مقاومتی که در این نقش نشان می داد، تصویری از قهرمانی و از خودگذشتگی را به نمایش میگذارد.
«برزخیها» به کارگردانی ایرج قادری هم دربارۀ گروهی از سربازان سابق است که به دلیل گذشته خود به زندان افتادهاند و حالا در پی یک فرصت دوباره برای جبران هستند. سعید راد در این فیلم، نقش یکی از این سربازان را بازی میکند و با نمایش تحول و تلاش برای رهایی از گذشته، توانست یکی از تاثیرگذارترین نقشآفرینیهای خود را ارائه دهد. این آخرین فیلم راد در ایران پیش ازتبعید پانزدهسالهاش بود، و پس از آن مدتی مدید از سینمای ایران دور ماند.
سعید راد در دومین دورۀ حضورش در ایران، در سال ۱۳۷۹ ابتدا قرار بود در فیلم «رومی و زنگی» ساخته ناصر تقوایی بازی کند. حتی بیست دقیقه از این فیلم هم فیلمبرداری شد، اما بنا به دلایلی، فیلم دیگر ساخته نشد. پس از این ناکامی، در سال ۱۳۷۹ سعید راد از طرف احمدرضا درویش برای بازی در فیلم دوئل دعوت شد تا نخستین تجربه بازیگری اش بعد از بازگشت به ایران در این فیلم رقم بخورد.
در دوئل دیالوگی بین راد و پرستویی رد و بدل می شود که ماندگار شده است. سعید راد در نقش اسکندر می پرسد: «اینجا مقام مسؤول کیه؟» و پرستویی می گوید: «اینجا مقام نداره، مسؤول منم». خیلی ها گمان می کردند که این یک بازگشت باشکوه مستمر است، اما سینمای ایران و ساز و کارهای آن عوض شده بود و با ظهور بازیگران جدید که قدرتمندتر از او بودند، سعید راد نتوانست به آن جایگاه و اعتباری که قبل از انقلاب داشت، بازگردد.
یکی از دلایل دیده شدنش در آن زمان را باید به نقش دوبله بر روی صدای او دانست و بعدها که با صدای خودش دیالوگ می گفت، از عیار بازیگری اش کاسته شد. او در دو دهه اخیری که به ایران برگشته بود، جز چند نقش، پیشنهاد ویژه ای نداشت و حتی کار به جایی کشید که بازی اش در یک سریال نمایش خانگی با تمسخر مخاطبان همراه شد و خودش هم از بازی در آن نقش، ابراز پشیمانی کرده بود.
با این حال، برخی نقش هایش مثل نقش تیمسار فلاحی در فیلم «چ» ابراهیم حاتمی کیا مورد تحسین مخاطبان و منتقدان قرارگرفت. بازی اش در نقش «رضا شاه» در سریال «در چشم باد» هم به چشم آمد. سعید راد، نه به خاطر بازی ها و نقش های متأخرش که بیشتر به دلیل کارنامۀ سینمایی اش در پیش از انقلاب شناخته می شود.
در میان نقش هایی که سعید راد بازی کرد، بیش از همه، بازی اش در فیلم تنگنا و در نقش «علی خوش دست» درخشید و دیده شد.
***
سعید راد(1403- ۱۳۲۳) در اسفند سال ۱۳۵۵ در کنار همسر سابقش نوش آفرین، بیست و نهمین فیلم کارنامهاش را به تهیهکنندگی علی عباسی و کارگردانی محمد صفار با عنوان خاکستری بازی کرد. در این فیلم، راد نقش یک روزنامه نگار و عکاس مطبوعاتی به نام زینل را بازی میکرد.
بخشهایی از این پروژه در محل ساختمان سابق مؤسسه اطلاعات در خیابان خیام، توسط جمشید الوندی فیلمبرداری شد. سوم اسفند ۱۳۵۵ گروه برای فیلمبرداری سکانسهای محل کار زینل وارد ساختمان روزنامه شد و عکاس روزنامه اطلاعات این چند عکس را از ستارۀ تازه درگذشتۀ سینمای ایران در تحریریه روزنامه عکاسی کرد.