دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۲

مهاجران غیرقانونی در ایران مسئله‌ای که با بی تدبیری به مشکل تبدیل شد

در سال‌های گذشته وقتی طالبان روی کار آمد قابل پیش بینی بود که تعداد مهاجرین به ایران افزایش می‌یابد وخیلی ساده می‌شد تشخیص داد که ما در طول چند ماه آینده با یک پدیده مهاجرت چندمیلیونی از افغانستان به ایران مصادف هستیم، ولی از طرف مسئولیت اقدامی صورت نگرفت.

مهاجران غیرقانونی در ایران مسئله‌ای که با بی تدبیری به مشکل تبدیل شد

خبرآنلاین نوشت: ازسالهای دور و حتی در دوره پهلوی، همواره شاهد مهاجرت اتباع افغانستان به ایران بوده‌ایم.صرف نظر از اشتراکات فرهنگی و زبان مشترک، تغییرنظام های سیاسی این کشور طی ۵۰ سال گذشته را نیز می‌توان سردمدار این مهاجرت برشمرد،خصوصا در دو دوره طالبان که آنها در دسته‌های هزاران نفری وارد ایران شدند،برخی قانونی و اغلب غیر قانونی.

شاید اگر مسئولین وقت مدیریت آنان را سرلوحه کار قرار می دادند و ایجاد کمپ در مرزها را تدبیر می‌کردند و به تفکیک آنها می‌پرداختند اینگونه نمی‌شد.

هر چه هست حالا طبق برخی آمارهای غیر رسمی ۶ تا ۷ میلیون مهاجر افغان در ایران زندگی می کنند ،آنها نیروی کار ارزان هستند، ولی صرف نظر از پولی که از مملکت ما خارج می کنند می توانند در حوزه مواد مخدر ،طالبان و...تهدیدی برای جمهوری اسلامی باشند.

از سوی دیگر متولیان امر گه گاه مهاجرین غیر قانونی را دستگیر و به کشورشان بازمی گردانند ولی در مدت زمان کوتاهی از در دیگری مجددا وارد خاک ایران می شوند،گویی نظارت کافی و وافی بر امور آنها و اِشرافی کامل بر مرزها وجود ندارد.

این در حالی است که سال‌هاست داستان کشیدن دیوار مرزی بین ما وهمسایه شرقی تکه کلام مسئولین شده تا جایی که در کارزار انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری به یکی از وعده های کاندیدای اصولگرا تبدیل شد و موجبات نگرانی مهاجرین افغان را فراهم کرد.

محسن روحی صفت، دیپلمات پیشین افغانستان در گفتگویی آمار رسمی مهاجرین افغان را ۵ تا ۶ میلیون نفر اعلام می‌کند و می‌گوید ۲ الی ۳ میلون نفر آنها مهاجرین غیر قانونی هستند.

این کارشناس ارشد شبه قاره با بیان اینکه شاید کشیدن دیوارمرزی ۱۰ میلیارد دلار هزینه داشته باشد، پیشنهاد می‌دهد که اگر دولت ها سالی یک میلیارد دلار هزینه کنند ،ظرف ۱۰ سال کار این سرمایه گذاری ماندگار که به امنیت ما کمک می کند به پایان خواهد رسید.

مهم ترین محورهای گفتگو با وی را بخوانید:

*آمار وزارت کشور پنج میلیون را می‌گوید، ولی من خودم بین پنج تا شش میلیون محاسبه دارم که چنین افرادی در کشور وجود دارند ، قبل از روی کار آمدن طالبان بین دو تا سه میلیون اتباع افغان در ایران بودند و در اوایل سقوط طالبان یکمرتبه تعداد زیادی وارد ایران شدند که ما روزانه بین تعدادی افراد که ویزا گرفتند و تعداد افرادی که بدون ویزا آمدند یک محاسبه انجام دادیم، حدود دو تا سه میلیون نفر می‌شدند که مجموع اینها بین پنج تا شش میلیون نفر اتباعی هستند که در ایران زندگی می کنند.

*این جغرافیای ایران است. ایران در همسایگی افغانستان است وهر دو کشور ویژگی خاصی دارند که در منطقه بی‌نظیر است. هیچ کدام از همسایگان افغانستان مثل این کشور از نظر توسعه عقب افتاده نیستند، بنابراین این عدم توسعه‌یافتگی و اقتصاد ضعیف باعث شده که اتباع این کشور برای معیشت خودشان به کشور دیگری مراجعه کنند، این علت در دوره شاه هم رایج بوده است. یک ویژگی دیگری که افغانستان دارد این است که کشت مواد مخدر جهان در آنجا صورت می‌گیرد و مواد مخدر کل آسیا و اروپا در افغانستان تولید می شود( درقاره آمریکا،آمریکای مرکزی مواد مخدر آن منطقه را تامین می‌کند) بنابراین یک موضوع ویژه‌ای است. سومین موضوع این است که این سرزمین، سرزمینی است که در طول ۵۰ سال گذشته، پنج رژیم سیاسی عوض کرده، یعنی هر ۱۰ سال یک بار، دولت‌ها عوض نشدند، رژیم‌های سیاسی عوض شدند؛ پادشاهی، جمهوری، جمهوری غربی دموکراسی اسلامی و همین‌طور دو بار هم عمارت. بنابراین همه این چند موضوع باید باعث شود که ما توجه کنیم که باید تدابیر ویژه‌ای برای این مرزهای شرقی خودمان داشته باشیم.

*بی‌ثباتی سیاسی، موادمخدر، توسعه‌نایافتگی که این توسعه‌ توسعه ‌نیافتگی هم موضوع معیشت است، هم موضوع درمان،در آنجا بیماری زیاد است وآنها برای درمان به ایران مراجعه می کنند،این بیماری پدیده‌ای است که در همسایگی ما است. البته به‌طور طبیعی ما باید مدیریتی داشته باشیم که با این موارد مقابله کند .

*در سال های گذشته وقتی طالبان روی کار آمد قابل پیش بینی بود که تعداد مهاجرین به ایران افزایش می یابد وخیلی ساده می شد تشخیص داد که ما در طول چند ماه آینده با یک پدیده مهاجرت چندمیلیونی از افغانستان به ایران مصادف هست اما شاهد هیچ اقدامی نبودیم.ایران می‌توانست در مرزهای خودمان کمپ‌هایی ایجاد کند که مردمی که از افغانستان می‌آیند، در آن کمپ‌ها نگهداری شوند و سازمان‌های بین‌المللی هم آمادگی پرداخت هزینه آن را داشتند که بدهند. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل(UNHCR) در ملاقات وزیر کشور و وزارت خارجه ما اعلام آمادگی کرد که هزینه های نصب و اداره چنین کمپ هایی را در مرزهای ما بپذیرد و بعد ما با فیلتر کردن نحبگان و کسانی که ممکن است در زمینه های علمی ،فرهنگی یا هنری در ایران مورد توجه باشند را انتخاب شده اجازه دهیم داخل ایران شوند و بقیه را هم تا زمانی که نا امنی وجود دارد و خطر آنها را تهدید می کند در کمپ ها باشند و بعد هم با مذاکراتی که با دولت ها می شودآنها برگردند به کشور خودشان. ولی وزارت کشور التفاتی نکرد و آمارها نشان می دهد که اینها به صورت تظاهرات وارد ایران شدند،به صورت دسته جمعی و هزاران نفری و وارد شدند و هیچگونه مقابله ای هم با این موضوع نشد.

*وقتی این‌ها وارد ایران می‌شوند و می‌خواهند برگردند، باید یک کنترلی برایشان باشد، یعنی بدون کنترل نباشند که به قول شما از این طرف بروند و از آن طرف بیایند. با توجه به آن شرایط بی‌ثباتی دائمی که ما از جهت تاریخی با افغانستان از جهت مهاجرت داشتیم، از جهت خطراتی که در مرز بوده داشتیم؛ این درگیری‌های مرزی ما مربوط به ۵۰ سال اخیرنیست و از زمان قاجار همیشه این درگیری‌ها وجود داشته؛ اشرار از داخل افغانستان وارد ایران می‌شدند اقداماتی می‌کردند و دوباره می‌رفتند داخل افغانستان. در همان دهه ۶۰ و در دوره نجیب هم یکسری اشرار می‌رفتند نزدیک مشهد و گوسفندان را می‌دزدیدند و می‌رفتند افغانستان .یعنی این یک پدیده درازمدتی است در تاریخ ایران. نمی‌دانم چرا انقدر نگاه کوتاه مدت به این مسئله دارند و به آن توجهی نمی کنند ؟ من بارها اعلام کردم که وجود یک دیواری، یک تجهیزاتی که بتواند هم شامل دیوار شود هم شامل موارد دیگری شود که مانع از عبور آزادانه هزار نفری از آن طرف مرز به این طرف گردد. شامل تدابیر الکترونیکی ، دیوار ،خندق و هر تجهیزاتی که متخصصان می‌دانندمس شود که باید در مرزهای ما و افغانستان نصب شود. و این هزینه گزافی است وممکن است ۱۰ میلیارد دلار هزینه داشته باشد و اگر دولت‌ها حتی یک میلیارد دلار برای این موضوع هزینه کنند، در مدت ۱۰ سال این کار تمام می‌شود و با توجه به اینکه این زمینه‌های بی‌ثباتی سیاسی، مشکلات مواد مخدر و مسائل امنیتی، این ارزش دارد، این سرمایه‌گذاری ماندگار است.

*حضور آنها هم فرصت است و هم تهدید و ما باید مدیریت کنیم که از فرصتش استفاده کنیم و تهدیدش را از بین ببریم. یعنی همین وجود نیروی کار ارزان اگر مدیریت بشود به نفع ما است و اگر بدون مدیریت باشد، مشکلات دیدگاهی برای جامعه ما ایجاد می‌کند. ما باید ببینیم این نیروهایی که ما می‌خواهیم، در چه زمینه‌ای می‌خواهیم؟زمینه ها مشخص شود و آن مقدار نیرویی که لازم داریم را بکار گیریم. الان اروپا نیروی کار لازم دارد، مگر از این فرصت استفاده نمی‌کند و از نیروی کار چهان برای خود بهره نمی برد،آنها به‌عنوان یک فرصت نگاه می‌کند. ولی آیا هر کسی از کشورهای اروپایی سرش را می‌اندازد زمین و می‌آید داخل؟ یانه از طرف آن دولت گزینش می‌شود و صرفا آن نیروهایی که مورد نیاز هستند را برای کار انتخاب می کند.

*اشاره من به تهدید از این جهت بود که بعنوان مثال سال گذشته پس ازاینکه داستان حقابه ایران از افغانستان توسط شهید رئیسی مطرح شد و مقامات حکومت فعلی افغانستان آن را به ریشخند گرفتند یک درگیری کوچک مرزی بین ایران و طالبان رخ داد که خوشبختانه زود این قائله ختم شد.در این بین همواره نگران این موضوع بودیم که چنانچه این درگیری گسترش پیدا کند مبادا به لحاظ حضور اقوام طالبان که تبعه ایران هستند عملیات هایی اگر چه ایضایی صورت گیرد ...

*کاملا واضح است که وقتی که مدیریت نباشد آنها در پوشش‌های دیگر می‌توانند اثرات مهم امنیتی بیافرینند.ما حدود ۱۰۰ هزار نیروی نظامی افغان داشتیم که بخش قابل توجهی از آن‌ها به ایران آمده اند و این‌ها می‌توانند مورد طمع سازمان‌های اطلاعاتی طالبان یا برخی کشورهای دیگر باشند و آنها در جمع آوری اطلاعات کمک کنند.از آن طرف هم تعداد بسیاری از این‌ها آدم‌های تحصیلکرده روشنفکر اهل علم و اهل ادب بودند که در داخل ایران توانستند برای خودشان،جامعه ادبی ایران و دانش های فنی تاثیر گذار باشند. بنابراین هر دو اینها (تهدیدو فرصت )موجود است. اشکالی بر آن طرف نیست، اشکال از طرف ما است که نتوانستیم مدیریت کنیم و درست انتخاب کنیم، وگرنه بر آنها هیچ اشکالی نیست. آنها کشورشان دچار مشکلات عدیده سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی شده و از کشورشان فرار کرده اند . بر آن‌ها ایرادی نیست، ایراد از کسی است که باید اینها را درست پذیرش و مدیریت کند.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب