عرفان افاضلی، کارشناس انرژی در گفتگو «اطلاعات آنلاین»، میگوید: دولت چهاردهم در حالی سکان اجرایی کشور را به دست می گیرد که با ناترازی انرژی و به خصوص ناترازی تولید و مصرف گاز روبرو هستیم و این متعاقبا موجب ناترازی برق میشود؛ بنابراین توقع از دولت جدید این است که به طور جدی به این موضوع ورود کند تا بتواند برای بهینه سازی مصرف انرژی و افزایش بهره وری انرژی گام های موثری بردارد.
دبیر کل فدراسیون صنعت نفت در ادامه میافزاید: الزام تحقق این مهم شناسایی کارکرد و روشهایی است که در سالهای اخیر بخش خصوصی به دولت پیشنهاد داده است تا از این طریق با کمترین هزینه بیشترین بهره وری را در بهینه سازی مصرف انرژی داشته باشد.
به گفته وی، جمع آوری گازهای همراه هم میتواند به حل مسائل انرژی کمک کند. به هرحال به قدری فضای انرژی مشکل دارد و توام با ناکارآمدی است که از کوچکترین ظرفیت برای ترمیم فضای پرچالش فعلی باید بهره ببریم.
او ادامه میدهد: در حوزه ناترازی افزایش ظرفیت ذخیره سازی و ورود تکنولوژی و دانش فنی برای افزایش تولید میادین نفتی و گازی کشور را هم باید جدی گرفت. به هرحال تولید نفت و گاز بسیار_بسیار کم شده است. با این توضیح که کاهش تولید به قدری مهم است که باید با توجه به الزامهای رونق تولید، در این بخش جدیت لازم را به کار بگیریم.
وی تصریح میکند: البته اگر سیاست کلان نظام این باشد که بتواند سرمایه خارجی جذب کند، قطعا صنعت نفت و گاز ما میتواند برای سرمایه گذاران خارجی سودآوری زیادی داشته باشد و ارزی که تزریق میشود، میتواند محدودیتهای بودجهای حوزه انرژی را رفع کند تا بتوانیم، برنامههای تعیین شده را به بهترین شکل ممکن اجرایی کنیم.
این کارشناس انرژی تاکید میکند: همچنین دولت جدید باید نگاه جدی تری به روند تکمیل زنجیره ارزش پتروشیمیها داشته باشد و کیفی سازی و توسعه پالایشگاهها را هم در دستور کار قرار بدهد تا کارایی بیشتری را شاهد باشیم.
وی بر این باور است که اصرار به رابطه با شرق به تنهایی برای بازشدن گرههای اقتصادی کافی نیست. این در حالی است که اگر فاصله ما با کشورهای غربی در بازار اقتصاد بین الملل همچنان تداوم داشته باشد، روال بر همین شرایط محدود کننده برقرار خواهد ماند و «افزایش تولید» در انرژی همچنان رویایی محال خواهد بود.
افاضلی می گوید: متاسفانه تصمیم گیران حوزه انرژی به جای پرداختن به بهینه سازی مصرف انرژی، تولید انرژی را جدی میگیرند. در واقع به جای هدایت سرمایه گذاران جهت سرمایه گذاری در حوزه بهینه سازی انرژی، سرمایهها را روانه حوزه مصرف انرژی میکنند.