دوشنبه ۱۱ تير ۱۴۰۳ - ۰۴:۱۸

پادکستری که مانند ارتش یک نفره عمل می‌کند

حسین سبحانی پادکستر می‌گوید: اگر قرار باشد پادکست در شبکه‌های اجتماعی دیده شود نیازمند فعالیت‌های منسجم و دقیقی است و من ناچار بودم همچون ارتش یک‌نفره عمل کنم.  

پادکستری که مانند ارتش یک نفره عمل می‌کند

ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: پادکست «چنین شد» روایتی مستند از آدم‌ها، مکان‌ها و اتفاقاتی است که قصه‌های شنیدنی دارند. حسین سبحانی، راوی این پادکست، متولد سال 1369 است و در زمینه کارشناسی ارشد عمران سازه تحصیل کرده اما در بین راه در می‌یابد که جهانش با دنیای کتاب‌های صوتی و پادکست گره خورده است. علاقه او به دوره تاریخی قاجاریه و قصه‌گویی، منجر به تولید پادکست چنین شد می‌شود. تاکنون 14 اپیزود از این پادکست منتشر شده و به موضوعاتی نظیر زندگی و آثار صادق هدایت، زندگی فروغ فرخزاد، جمعیت نسوان وطن‌خواه ایران، زندگی نیما یوشیج و همسرش عالیه جهانگیر، جراید نسوان، اولین روزنامه‌های زنان ایران و... پرداخته است. شیوه دقیق تحقیقی این پادکست آن را به یک اثر شنیدنی تبدیل کمی‌کند. حسین می‌گوید برای تهیه هر اپیزود تقریبا صد ساعت زمان لازم است تا آن اپیزود به گوش مخاطبان برسد. 

داستان تولد «چنین شد»

حسین سبحانی درباره چگونگی تولد پادکستش می‌گوید: مراحل ساخت این پادکست از دی‌ماه سال 1399 آغاز و اولین اپیزود آن در بهمن‌ماه منتشر شد. ایده این پادکست از علاقه من به تاریخ به‌خصوص دوره قاجاریه نشأت می‌گیرد. پیش از تولید «چنین شد»، در صفحه شخصی اینستاگرامم اماکن دوره قاجاری تهران را معرفی می‌کردم که این ویدئو‌ها با استقبال فراوانی مواجه شد و من دریافتم که بسیاری از افراد به شنیدن این روایت‌ها علاقه‌مندند. 

پس از مدتی دریافتم ساخت ویدئو کار سختی است و نیاز به زمان و انرژی بیشتری دارد. پادکست، پیچیدگی‌های تصویر را ندارد و همچنین زمان بیشتری برای ارائه مطالب در اختیارت می‌گذارد. به این ترتیب پادکست چنین شد شکل گرفت. 

او می‌افزاید: بسیاری از موضوعاتی که تاکنون در این پادکست مطرح شده‌اند به علت جذابیتی بوده که آن موضوعات برایم داشتند. گاهی دوستان و مخاطبان، موضوعاتی را که به خط پادکست مرتبط باشد مطرح می‌کنند تا به آن‌ها نیز بپردازم اما هسته اصلی کار، صرفا علاقه‌های شخصی من است. 

آدم‌های جالب و روایت‌های جذاب مرا به موضوعات علاقه‌مند می‌کنند، مثلا درباره زندگی فروغ فرخزاد، پرونده مفصلی باز کردم که در چند اپیزود منتشر و با استقبال بسیار خوبی مواجه شد. با وجود این که هرگز طرفدار و مخاطب شعر فروغ نبودم اما دوست داشتم درباره او بیشتر بدانم، زیرا هم ماجراهای زندگی‌اش شنیدنی است و هم مخاطبان زیادی به شعر و کاراکتر فروغ علاقه دارند. بنابراین مطالعات عمیقی درباره او انجام دادم و حاصل آن سه اپیزود است که تاکنون شنیدنی‌ترین اپیزودهای «چنین شد» بوده و نزدیک به 300 هزار بار شنیده است. 

صدساعت عشق

حسین سبحانی درباره نحوه تولید پادکست می‌گوید: 13 اپیزود از «چنین شد» را به تنهایی تهیه و تولید کرده‌ و تمام مراحل آن از پژوهش تا ساخت و پخش را به تنهایی انجام دادم. اخیرا دوستانی که به بخش پژوهش و نویسندگی علاقه دارند در این زمینه به من کمک می‌کنند. انجام این مراحل به تنهایی بسیار سخت است و برای تولید هر اپیزود حدود 100 ساعت زمان لازم است تا آماده پخش شود. مرحله اول ساخت اپیزود، پژوهش و نویسندگی است، بعد ضبط و ادیت و سپس انتشار آن. 

اگر قرار باشد پادکست در شبکه‌های اجتماعی دیده شود نیازمند فعالیت‌های منسجم و دقیقی است و من ناچار بودم همچون ارتش یک‌نفره عمل کنم. 

این پادکستر ادامه می‌دهد: برای پیداکردن منابع لازم است به موضوع ورود کرده و جزئیات آن را ارزیابی کنید، پس از آن گویی خود موضوع روشنگر راه پژوهش است و در این زمینه معتقدم «تو پای به ره در نه و از هیچ مپرس/ خود راه بگویدت که چون باید رفت». 

اولین گام را که برمی‌دارید منابع جدید را می‌یابید و گاهی یک کتاب، خود منبع چند کتاب و پژوهش دیگر است. به‌هرحال جوینده یابنده است و اگر فرد، کنجکاوی ذاتی داشته باشد از سرک‌کشیدن به منابع مختلف لذت خواهد برد و مراحل پژوهش برایش جذابیت خواهد داشت.

او می‌افزاید: ارتباط من با مخاطبان از طریق اپلیکیشن‌های پادکست و صفحه اینستاگرام است که بسیاری از مخاطبان، نظر خود را درباره اپیزودها آنجا بیان می‌کنند و باعث می‌شود ارتباطی دوسویه با مخاطبان شکل بگیرد. خوشبختانه «چنین شد» مخاطبان وفاداری پیدا کرده که سبب خرسندی است.

مدتی پیش بسته‌ای از یک مخاطب نادیده در کانادا دریافت کردم که نامه‌ای همراه آن بود و این ابراز علاقه‌ها بسیار سبب دلگرمی و خوشحالی است. مخاطبان درباره موضوعات جالبی اظهارنظر می‌کنند و گاهی نظرسنجی می‌کنم تا آنچه را که به خواست آن‌ها نزدیک‌تر است تولید کنم.

رسانه همیشه سبز

سبحانی درباره آمار مخاطبان می‌گوید: در این زمینه نمی‌توان آمار دقیقی ارائه کرد، زیرا اپیزودها در پلتفرم‌های مختلف پخش می‌شوند و نمی‌شود آمار همه این‌ها را باهم داشت. 

«چنین شد» در ابتدا روی یک هاست خارجی بود که پس از گسترش تحریم‌ها این هاست، ایران را تحریم کرد و دیگر اپیزودها برای مخاطبان ایرانی قابل‌پخش نبود، در نتیجه آماری را که از آن هاست داشتیم از دست دادیم. ضمنا پادکست، محصولی همیشه سبز  و پویاست، محتوای آن هر روز شنیده می‌شود و ممکن است هر لحظه آمار مخاطبان آن بیشتر شود. هر پادکست به طور متوسط 30 هزار بار شنیده می‌شود. 

این پادکستر درباره نقش پادکست‌ها در ایجاد اثرات فرهنگی می‌افزاید: همیشه به این نکته فکر می‌کنم و در تلاشم تا به‌اندازه سر سوزنی بتوانم در ارتقای فرهنگ و ترویج آن گام بردارم یا سبب شوم افراد درباره فرهنگ ایران، غور و تفکر بیشتری کنند. رضایت قلبی از این فعالیت برای من کافی است، تاکنون این‌گونه بوده و امیدوارم این روند ادامه داشته باشد. 

گاهی به این موضوع فکر می‌کنم که 200 یا 500 سال بعد که من در این جهان نیستم آدم‌هایی می‌توانند صدایم را بشنوند و امیدوارم این اطلاعات برای آن‌ها کاربردی باشد و این نگرش یکی از انگیزه‌های من برای تولید پادکست است.

 روزنامه اطلاعات مصداق جالبی در این زمینه به حساب می‌آید، زیرا با وجود قدمت 99 ساله‌اش یک منبع دست اول در تاریخ معاصر ایران است و من هم این نگاه بلندمدت را به پادکست دارم.

صدایی برای آینده

حسین سبحانی می‌گوید: نگاه من به مراحل تولید «چنین شد» وسواس‌گونه است. برخی تصور می‌کنند هرکسی که علاقه‌مند باشد می‌تواند حتی در خودرو صدایش را ضبط کند و به گوش دیگران برساند، شاید این نگرش درست باشد اما من مایلم وسواس داشته باشم. برخی از دوستانم معتقدند این وسواس باعث کم‌کاری و کمتر دیده‌شدن می‌شود اما نگاه بلندمدت به من اجازه نمی‌دهد صرفا یک محتوای مصرفی تولید کنم. 

این پادکستر در بیان خاطره‌ای از تولید محتوا در زمینه تاریخ می‌گوید: زمانی که در اینستاگرام ویدئوهای تاریخی می‌ساختم ویدئویی درباره ملک‌الشعرای بهار منتشر کردم، پس از مدتی خانمی به من پیام دادند و گفتند من نوه ملک‌الشعرای بهارم و مادرم آخرین فرزند مرحوم بهار است و ایشان این ویدئو را دیدند و تشکر کردند. این پیام حس بسیار خوبی برای من به ارمغان آورد که ویدئو از استانداردهایی برخوردار بوده که توانسته خانواده مرحوم بهار را راضی کند و همین رضایت، حس بسیار خوبی به من داد. 

او می‌افزاید: تولید «چنین شد» آورده مالی نداشته اما اعتبار خاصی به من داده است. در مراحل تولید این پادکست، دوستان بسیار زیادی یافته‌ام و افراد زیادی به من لطف دارند. وقتی حرف از پادکست می‌شود و می‌گویم من سازنده این پادکست هستم، برای افراد بسیار جالب است و همین جذابیت، حس بسیار خوبی در من ایجاد می‌کند که بسیار ارزشمند است. 

داستان نامه‌ها

سبحانی با اشاره به علاقه خود به نامه‌های تاریخی می‌گوید: نامه‌های تاریخی جزو اسنادی هستند که به نظر من مغفول مانده‌اند؛ سندهای دست اولی که در آن‌ها بدون حاشیه، پیرایه و کم و زیاد، درباره اشخاص، مکان‌ها، وضعیت اجتماعی و اوضاع سیاسی گفتگو شده است.

منبع اپیزود اول «چنین شد» درباره ماجرای عاشقانه غلامحسین ساعدی و طاهره کوزه‌گرانی، همین نامه‌هاست. من این نامه‌ها را خواندم و تصمیم گرفتم روایت را بر مبنای آن شکل دهم، زیرا در این زمینه اطلاعات بسیار اندک است. از طریق همین نامه‌ها می‌توانید دریابید که آن‌ها در چه دوره‌ای زندگی می‌کردند و وضعیت خانوادگی، اجتماعی و حتی روحی و روانیشان چگونه بوده است.

در مورد اپیزود سیمین دانشور و جلال آل‌احمد نیز نامه‌ها منابع بسیار مهمی برای من بودند. در «چنین شد» اصل بر این است که اگر در مورد موضوعی، نامه وجود داشته باشد حتما باید به سراغ نامه‌هارفت. 

این پادکستر درباره فضای پادکست فارسی در این سال‌ها می‌گوید: پادکست فارسی از نظر تعدد موضوعات و عناوین در شرایط خوبی است و هرکسی با هر سلیقه‌ای می‌تواند پادکست موردعلاقه‌اش را پیدا کند. جای خوشحالی است که مخاطبان، پادکست فارسی را شناخته‌اند و عده زیادی که به اینترنت دسترسی دارند با پادکست آشنا هستند. در این شرایط رسانه دیگر انحصاری نیست و در اختیار کسانی قرار می‌گیرد که حرفی برای گفتن دارند. 

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب