پنجشنبه ۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۸

زخم‌های زلزله بهبود می‌یابد؟

بسیاری از معلولان ضایعه‌نخاعی بم درگیر بیماری و به‌خصوص زخم ‌بستر هستند که مراقبت و درمان آن بسیار هزینه‌بر است و اغلب به‌تنهایی از پس تأمین آن برنمی‌آیند.

زخم‌های زلزله بهبود می‌یابد؟

اسما پورزنگی آبادی خبرنگار اطلاعات نوشت: از آن صبحگاه سیاه و خونین زمستانی که زلزلۀ هولناک بم رخ داد، بیش از بیست سال می‌گذرد، جای بسیاری از زخم‌های آن حادثه اما هنوز درد می‌کند. دردهای بم هنوز مداوا نشده که اگر شده بود «عباس» این روزها آوارۀ خانۀ دوست و آشنا و برادرهایش نبود.

صبح روز جمعه‌ای که بم لرزید و فروریخت، عباس، دانش‌آموزی 16‌ساله بود. اگر زلزله نمی‌آمد، اگر هفت عضو خانواده‌اش زیر آوار نمی‌ماندند و بم ویران نمی‌شد او اکنون مانند بسیاری از همسالانش، در اوج جوانی شغل و خانه‌ای داشت، شاید هم همسر و فرزندی. اما زلزله آمد و پدر و مادر و بسیاری دیگر از اعضای خانواده و کسانش را از او گرفت. خودش ماند تنهای تنها روی ویلچر.

عباس، تمام دو دهۀ گذشته را روی ویلچر زندگی کرده است. او یکی از 250 معلول ضایعه‌نخاعیِ آن زلزلۀ خونبار به شمار می‌آید. بعد از زلزله، برای درمان او را به بیمارستان امام خمینی تهران منتقل کردند و بعد از آن هم ساکن آسایشگاه کهریزک شد و نزدیک به 20 سال آن‌جا زندگی کرد. 

عباس در کهریزک، بنا به توصیه و اصرار یکی از پرستاران آسایشگاه به ورزش روی آورد و با مهارت و استعدادی که داشت، به عضویت تیم ملی بسکتبال با ویلچر رسید. حدود 17 سال بسکتبال بازی کرد اما چند سال پیش به‌دلیل آسیبی که پس از زمین خوردن دید نتوانست ورزش را ادامه بدهد. اکنون او در بم زندگی می‌کند. مدتی در خانه دوستانش بوده و این روزها در خانه برادرش زندگی می‌کند. تنهایی‌اش به پهنای بیابان لوت، بزرگ است!

 او خانه ندارد، شغل ندارد و مثل بسیاری دیگر از همشهریانش در بم خانه‌نشین است و با زخم‌بستر می‌جنگد و چون زخم دارد، دیگر نمی‌تواند ورزش کند. شاید اگر سقف و دیوار خانه‌ای که به او پناه داده زبان داشت در عظمت اندوهی که در پناه سیمای عباس جا خوش کرده مرثیه‌ها سروده می‌شد! زندگی نباید این‌قدر بی‌رحم و عبوس باشد، اما هست. عباس، اوقات را و روزگار را به تلخی و به سختی می‌گذراند. رنج‌های عباس و عباس‌ها انگار دیده نمی‌شوند.

خانه‌نشینی یک ورزشکار

ماجرای زندگی عباس را اعظم شیرازی این‌چنین بازگو می‌کند: دلم می‌خواهد زندگی این جوان با صدای بلند گفته شود و به گوش همه برسد، شاید کسی قدمی برایش بردارد.

شیرازی، عضو افتخاری انجمن ضایعه‌نخاعی بم، خودش هم پدر و مادر و خواهرانش را در زلزله از دست داده است. او می‌گوید: پدر و مادر من جوان بودند که زیر آوار ماندند. بعد از آن حادثه، حالم خیلی بد بود و افسرده شده بودم. چندسالی که گذشت، تصمیم گرفتم برای شادی روح پدر و مادرم کار خیری انجام بدهم. این شد که به انجمن ضایعه‌نخاعی بم آمدم و از آن زمان تاکنون به‌عنوان عضو افتخاری در کنار بچه‌های معلول هستم.

شیرازی، این روزها نگران و پیگیر وضعیت عباس است. می‌گوید: عباس در کهریزک وارد ورزش شد و خیلی هم موفق بود، تا این که شرایطی پیش آمد و به زادگاهش برگشت. حدود چهار سال است به بم آمده، ولی هیچ کاری برایش انجام نشده است. عباس، خانه‌نشین است. زخم‌ بستر دارد و نمی‌تواند ورزش کند و از خانه بیرون برود. دوستان و آشنایانش همت و محبت دارند که از او حمایت می‌کنند. چرا باید کسی که زمانی عضو تیم ملی بسکتبال با ویلچر بوده، در شهر خودش حتی 60 متر زمین نداشته باشد، حتی یک اتاق برای زندگی نداشته باشد؟

بم به‌واسطۀزلزله، بیشترین آمار معلولان ضایعه‌نخاعی استان کرمان را دارد؛ شهر نه‌چندان بزرگی که حدود سیصد تن از شهروندانش روی ویلچر زندگی می‌کنند.

سال‌های نخست پس از زلزله، انجمنی برای حمایت و کمک به این معلولان تأسیس شد که خیلی هم فعال بود، اکنون اما انجمن توان گذشته را برای حمایت از اعضا ندارد.

هزینه‌های میلیونی درمان

مهناز دهقانی‌فر، مدیرعامل انجمن ضایعه‌نخاعی بم، خودش هم در جریان زلزله دچار ضایعۀ ‌نخاعی شده است. او در گفتگو با گزارشگر روزنامۀ اطلاعات با اذعان به آمار بالای معلولان ضایعه‌نخاعی در بم می‌گوید: در سال‌های اولیۀ پس از زلزله، بیش از سیصد تن معلول ضایعه‌نخاعی داشتیم. شماری از آن‌ها درگذشتند و برخی هم مهاجرت کردند. در سال‌های پس از آن، تعدادی معلول دیگر که بر اثر حوادثی مثل تصادف ویلچرنشین شده بودند، به بیماران این انجمن اضافه شدند. در حال ‌حاضر در شهر بم و حومۀ آن، حدود 250 تن معلول ضایعه‌نخاعی زندگی می‌کنند که بیشتر هم جوانند.

او دربارۀ مشکلات این معلولان می‌گوید: مناسب‌سازی راه‌ها و ساختمان‌های شهر برای رفت‌وآمد معلولان، یک چالش بزرگ است و فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت حل بشود! مشکل دیگری که وجود دارد تأمین هزینه‌های درمانی است. 

بسیاری از معلولان ضایعه‌نخاعی بم درگیر بیماری و به‌خصوص زخم ‌بستر هستند که مراقبت و درمان آن بسیار هزینه‌بر است و اغلب به‌تنهایی از پس تأمین آن برنمی‌آیند. بسته به شدت و عمق زخم و این‌که بیمه باشند یا نباشند به‌طور متوسط ماهانه برای درمان هر نفر حدود پنج میلیون تومان نیاز است؛ درحالی‌که مستمری بهزیستی با کمک‌هزینۀ پرستاری، حدود سه میلیون تومان است.

یکی دیگر از مشکلات، تهیه و تأمین ویلچر است. سازمان بهزیستی هر چهار پنج سال یک‌‌بار به معلولان ویلچر می‌دهد که کیفیت خوبی هم ندارند و شاید نهایتا شش ماه بتوان از آن استفاده کرد. ما در انجمن، خدمات تعمیر ویلچر و وسایل یدکی ویلچر را به معلولان ارائه می‌دهیم و شاهدیم که وسایل آن‌ها چقدر زود به زود خراب می‌شود. 

ویلچری که بهزیستی می‌دهد، ساخت داخل است که فکر می‌کنم حدود پنج‌ شش میلیون تومان قیمت دارد. اگر بخواهیم یک ویلچر با کیفیت بالا تهیه کنیم، حدود سی تا چهل میلیون تومان هزینه می‌برد که بسیاری از معلولان توان تأمین چنین هزینه‌ای را ندارند.

بیکاری معلولان

دهقانی‌فر با تأکید بر این‌که مستمری بهزیستی به‌هیچ‌‌عنوان پاسخگوی هزینه‌ها نیست، یکی دیگر از مشکلات معلولان ضایعه‌نخاعی بم را بی‌کاری می‌داند: انجمن تا جایی که توانسته در ایجاد مشاغل خانگی به معلولان کمک کرده است؛ مثلا دستگاه جوجه‌کشی، خمیرگیر یا رشته‌بُری تهیه کرده‌ و در اختیارشان گذاشته‌ایم یا امکانات خیاطی و پته‌دوزی را برای آن‌ها فراهم کرده‌ایم، اما این مشاغل در حد سرگرمی است و درآمد بالایی ندارند. 

برخی از معلولانی که پیش از زلزله، شغل داشتند، توانستند با ویلچر هم آن را ادامه دهند. بعضی‌ها مغازه باز کرده‌اند، ولی تعدادشان اندک است. کسانی که شغل نداشتند از سوی دستگاه‌های دولتی و صنایع، حمایت نشده‌اند.

انجمن بیشتر در حوزۀ تأمین وسایل درمانی و توان‌بخشی به معلولان کمک می‌کند اما با شرایطی که وجود دارد، فکر می‌کنم بهترین کمک به معلولان بم، ایجاد اشتغال است تا بتوانند نیازهای خودشان را تأمین کنند.  با توجه به کوچک بودن شهرستان، مسئولان در این دو دهه خیلی راحت‌تر می‌توانستند بودجه بگیرند و از بچه‌ها حمایت کنند، ولی به نظر من در این زمینه خیلی کوتاهی شده است.

مدیرعامل انجمن ضایعه‌نخاعی بم می‌افزاید: این انجمن در سال 1384 تأسیس شد و فعالیت خیلی پررنگی داشت، اما متأسفانه با افزایش تورم و کمبود بودجه و از آنجا که کاملا خصوصی است و هیچ یارانه و کمک ثابتی نداریم، اکنون به مشکل برخورده‌ایم و در تأمین نیازهای اعضا خیلی مشکل داریم.

در سال‌های ابتدایی بعد از زلزله، در زمینۀ مسکن خیلی به معلولان کمک شد. کسانی که در زلزله معلول شده و در اولویت بودند، آن زمان توانستند خانه‌دار شوند، ولی برای اعضای جدید این امکان وجود ندارد و آن‌ها در تأمین مسکن، مشکل جدی دارند.

کاهش حمایت‌ها

اعظم شیرازی، عضو افتخاری انجمن ضایعه‌نخاعی بم نیز بر کم شدن حمایت‌ها و محبت‌ها نسبت به معلولان صحه می‌گذارد. او می‌گوید: ما در بم تیم بسکتبال با ویلچر داشتیم که هم خانم‌ها و هم آقایان در این رشته کار می‌کردند، ولی اکنون دیگر مثل قبل نیست؛ چون نمی‌توانیم بسیاری از هزینه‌های ورزش بچه‌ها را تأمین کنیم. 

قبلا از معلولان بم خیلی بیشتر حمایت می‌شد، هر فرماندار و شهرداری که می‌آمد یکی از اولین جاهایی که به آن سر می‌زد، انجمن بود. دوره‌هایی بود که هر درخواستی از سبد غذایی گرفته تا خرید ویلچر و... به فرمانداری و شهرداری می‌فرستادیم، امکان نداشت رد شود، اما الآن به جایی رسیده‌ایم که دیگر درخواستی نمی‌کنیم، چون می‌دانیم بی‌فایده است. انگار حتی نامه‌های ما را باز نمی‌کنند!

او فکر می‌کند احساس مسئولیت و حس انسان‌دوستانه‌ای که در سال‌های پیش نسبت به معلولان بم وجود داشت، کمرنگ شده است. این حامی معلولان بم می‌افزاید: هم حمایت‌های دولتی و هم مردمی، کمرنگ شده است، نمی‌دانم چرا.

شهر پُرمانع

عضو افتخاری انجمن ضایعه‌نخاعی بم، در کنار مشکلات معیشتی و اقتصادی، عدم مناسب‌سازی اماکن عمومی برای معلولان را هم یک چالش بزرگ در این شهر می‌داند.

او می‌گوید: بعد از زلزله قرار بود بم شهرِ بلامانع شود، ولی بسیاری از ساختمان‌ها و مکان‌های عمومی همچنان برای تردد معلولان مناسب نیست. جلسات زیادی دربارۀ این موضوع برگزار می‌شود، همه خیلی تأکید می‌کنند و دربارۀ مناسب‌سازی وعده می‌دهند، ولی در عمل چیز زیادی نمی‌بینیم. یک پارک به‌ نام 22 بهمن در شهر بم داریم که یک ورودی مناسب برای معلولان ندارد. چرا معلولان فراموش شده‌اند؟

شیرازی ادامه می‌دهد: معلولان می‌گویند اگر توانستیم می‌رویم کارمان را انجام می‌دهیم و اگر نتوانستیم در خانه می‌مانیم. الآن خیلی از معلولان بم به‌خاطر عدم مناسب‌سازی بسیاری از اماکن و معابر، خانه‌نشین هستند. 

او با بیان این‌که حیف است این استعدادها خانه‌نشین شوند می‌گوید: نمونه‌هایی مثل عباس زیاد داریم. جوانی که زمانی مدال‌آور رشتۀ بدن‌سازی بود و چند سال پیش بر اثر تصادف، ضایعه‌نخاعی شد، اکنون خانه‌نشین است.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب