علی بهادری جهرمی: چرا اهمیت انتخابات در ایران، محدود به داخل ایران نیست؟ این پرسش را میتوان بهگونهای دیگر هم مطرح کرد: چرا در طول 45 سال گذشته، کشورهای بسیاری خصوصاً غربیها، تلاش داشته و دارند در انتخاباتهای ایران اثرگذار باشند و برای آن هزینه میکنند؟ فارغ از لزوم توجه به جنبههای مداخلهگرایانه این رویکرد غربیها و میزان احترام آنها به حقوق اساسی ملتها، پرداختن به این پرسش، موارد مهم دیگری را هم روشن میکند.
1- انقلاب اسلامی ایران از همان بدو شکلگیری، هندسه قدیمی و دوقطبی حاکم بر جهان را تحت تاثیر قرار داد. فضای سومی که انقلاب اسلامی ایران در منطقه و جهان سردمدار آن شد، اجازه نداد طرحها و اقدامات کشورهایی که منافع خود را از استعمار و استثمار سرمایههای مادی و انسانی دیگر کشورها تامین میکردند، به سرانجام برسد. واضح است این قبیل کشورها که استمرار تامین منافع خود را در خطر میدیدند و میبینند، به هر دستاویزی بخواهند از قدرت ایران بکاهند. تلاش برای مداخله در انتخابات، از بهترین شیوههایی است که میتواند قدرت جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر منفی قرار دهد.
2- سابقه تمدنی و موقعیت خاص جغرافیایی - سیاسی کشور ما، غرب را به ایران حساس کرده است. استقلال ایران که مدیون انقلاب اسلامی است، مسیر برآوردن طمعهای غرب و شرق علیه ایران و ایرانیان را مسدود کرده است. ایرانِ اکنون، کشوری است که دیگر مثل پیشاز سال 1357، مطلوبیتهای غرب و شرق را جایگزین منافع ملت خود نمی-کند. چند قرن سابقه تاریخی ایرانِ بزرگی که در خدمت اغراض غرب و شرق بوده است، هنوز از ذهن برخی از سیاستمداران این کشورها پاک نشده است. از این منظر، تلاش برای مداخله در انتخابات ایران و هزینههای میلیارد دلاری برای آن، یک اعتراف ضمنی و غیرقابل انکار دارد: فرهنگ غنی، تمدن دیرینه و ژئوپولیتیک منحصربهفرد ایران، اجازه نمیدهد کشورهای تمامیتخواه و استعمارگر، انتخابات کشور ما را به حال خود رها کنند.
3- چندجانبهگرایی اکنون به یک روند غالب در فضای سیاسی منطقه و جهان تبدیل شده است. ساختار جدید قدرت، از بسیاری از کلیشههای نظم سابق قدرت در جهان عبور کرده است. تقویت روزافزون معاهدات دو و چندجانبه، دلارزدایی و اعتبارزدایی از نهادهای بینالمللیای که در جهت برآوردن منافع چند کشور خاص اقدام میکنند، از جمله مؤلفههایی است که ثابت میکند نظم نوین در جهان شکل گرفته و درحال بسط است.
ایران در این نظم نوین، یک کنشگر فعال و جلودار است. از این نظر، انتخابات، گفتمان و عملکرد سیاسی در ایران، اثرات متعدد منطقهای و بینالمللی دارد. این ادعا پربی راه نیست: انتخابات ایران، آبشخور تحولات منطقهای و در مواردی تاثیر و تأثرات جهانی است. مداخله غرب در انتخابات ایران، بهمعنای مداخله در سرچشمه تحولات منطقهای و جهانی، در جهت حفظ منافع هژمونی سابق و البته رو به اضمحلال قدرت در جهان است. ایرانیان، خصوصاً در 45 سال گذشته ثابت کردهاند مداخلات خارجی را در امور خود برنمیتابند.