جمهوری اسلامی نوشت: افرادی که در یک نظام حکومتی به مسئولیت میرسند و در یک دوره زمانی با شهرت و قدرت همزیستی میکنند، به دو گروه قابل تقسیمند؛ عدهای به دلیل اینکه بر ظواهر تکیه میکنند بعد از مدت کوتاهی فراموش میشوند و عدهای دیگر که صاحب بنیانهای فکری و ارزشی هستند در طول زمان ماندگارند و حتی تندبادهای حوادث و دشمنیها و کینهتوزیها نمیتوانند آنها را زمینگیر کنند.
آیتالله بهشتی که در حیات خود و بعد از شهادت در هفتم تیر ۱۳۶۰ تاکنون آماج انواع حملات و تهمتها بوده و هنوز هم هست، از مصادیق بارز گروه دوم است. بهشتی در متن تاریخ ماندگار شد و به عنوان یک عالم دینی روشنضمیر مدیر و مدبر در عرصه حکمرانی ایران درخشید.
تفاوت شهید بهشتی با دیگران اینست که او بدون استفاده از رانتهای تبلیغاتی و اغراقها و تزریقهای رسانهای جایگاه ثابت و ماندگاری در تاریخ انقلاب و نظام جمهوری اسلامی پیدا کرد.
شاید گفته شود این درخشش و ماندگاری، محصول خدمات بزرگی است که بهشتی در تدوین قانون اساسی، پایهریزی تشکیلات قضائی نظام اسلامی، ایجاد منظومه فکری و نهادینه کردن فرهنگ مبتنی بر ارزشهای دینی در مدت کوتاه عمر کاری خود در نظام جمهوری اسلامی ارائه کرد.
سهم این خدمات را در این درخشش نمیتوان انکار کرد ولی این مجموعه ارزشمند را نمیتوان عامل اصلی دانست. عامل اصلی ماندگاری شهید بهشتی صداقت او بود که جوهر وجودش را در برابر وسوسههای قدرت بیمه کرد.
قدرت، مهمترین و مؤثرترین عامل لغزش کارگزاران در نظامهای حکومتی است. شیرینی قدرت به انسان اجازه حفاظت از خویشتن خویش را نمیدهد و او را به بیراهه میکشاند و از انسانیت کیلومترها دور میکند. این بیماری مسری و بسیار واگیردار، فقط به ساحت انسانهای مهذب راه ندارد. تهذیب نفس، انسان را خالص میکند و نتیجه خلوص، رسیدن به آستان بلند «صداقت» است. کسی که به امتیاز بزرگ «صداقت» دست بیابد، از دستبردهای هلاکتبار قدرت مصون میماند.
شهید مظلوم آیتالله بهشتی به ساحت بلند «صداقت» دست یافته بود. به همین دلیل میگفت و صادقانه هم میگفت: «اگر الفبای صحبت و عمل ما، در داخل و بیرون، الفبای قدرت باشد، این جمهوری دیگر جمهوری اسلامی نخواهد بود.» عامل اصلی درخشش و ماندگاری شهید بهشتی همین صداقت او بود آنهم نصاب بالای صداقت.
تفسیری که شهید بهشتی از انقلاب اسلامی داشت، متأثر از گوهر وجودی مالامال از صداقت او بود. تفسیر او این بود که «انقلاب اسلامی فقط وقتی که تمام افرادِ قرار گرفته در شبکه حکومت، عاشقان خدمت بیمنت به مردم نباشند، به مرحله مطلوبش در بافت و ساخت حکومت نرسیده است».
انقلاب و نظام جمهوری اسلامی برای آینده خود به صداقت بهشتی نیازمند است. ما اکنون در شبکه حکومت عاشقان خدمت بیمنت به مردم قرار نداریم و به همین دلیل نمیتوانیم به مرحله مطلوب در بافت و ساخت حکومت برسیم. فقط زمانی به این مرحله خواهیم رسید که صداقت بهشتی در رگهای حکمرانان ما جاری شود. اگر بهشتی در میان ما بود، نظام جمهوری اسلامی اکنون گرفتار ریاکاریهای موجود نبود. ریاکاری، در نقطه مقابل صداقت قرار دارد. مفاسد اقتصادی، سوءاستفادههای سیاسی، بداخلاقیها، منازعات خانمانبرانداز، بیاعتمادیهای گسترده و گسست عمیقی که میان مردم و مسئولین وجود دارد، همگی نتیجه فقدان صداقتی از جنس صداقت بهشتی هستند.
در چهل و سومین سالگرد توطئه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت مظلومانه آیتالله بهشتی و ۷۲ همراه صادق او، با این شهیدان پیمان ببندیم به صداقت رویآور شویم تا بتوانیم با صلابت بهشتی از عهده حفاظت از نظام اسلامی، این میراث ارزشمند امام خمینی، برآئیم.