شهروند نوشت: تاکسیهای برقی، خودروهایی هستند که قرار است پایتخت را از دست آلودگیهای هوا و شاخصهای ناسالم در پاییز و زمستان نجات دهند و حملونقل عمومی را جان تازه ببخشند. بعد از اینکه قرار شد خیابانهای تهران، میزبان تاکسیهای برقی باشند، شهرداری از قرارداد با چین برای واردات ٢٧هزار و ٥٠٠خودروی برقی خبر داد. وزارت صمت هم با امضای تفاهمنامه با ١١خودروساز قرار است تا ٢٧هزار و ٥٠٠خودروی برقی را وارد کشور کند، با این تفاسیر قرار بر این است که ٥٥هزار خودروی برقی وارد کشور شود.
در همين باره مطالعه نظرات تعدادي از رانندگان تاكسي و شهروندان كه در يك گزارش ميداني تهيه شده است خالي از لطف نيست.
با قسط ماهی ٢٠میلیون تومان!
«مریم رفعتیپور»، نخستین راننده زنی است که صاحب یکی از تاکسیهای برقی شده است. «رفعتیپور» میگوید: «یک سالی میشود که راننده تاکسی شدهام. البته قبلا کارم چیز دیگری بود.» همان یکسال پیش، این راننده تاکسی تصمیم میگیرد از تسهیلات خودروی صفرکیلومتر بهره ببرد، اما تعویق ایرانخودرو در تحویل باعث شده به فکر خرید تاکسی برقی بیفتد: «میخواستم سورن پلاس بگیرم. پیشفاکتورش هم آمد اما قسمت بود صاحب تاکسی برقی شوم.» «رفعتیپور» از ٦٠٠میلیون وام کرمانخودرو و وام ٣٠٠میلیونی شهرداری استفاده کرده است: «قسطش میشود ماهی ٢٠- ١٩میلیون تومان. سنگین است چون اجاره خانه هم میدهم، اما نکته مهم این است که این تاکسیها کاربری خاص خودشان را دارند و قرار است برای فرودگاهها و هتلها استفاده شوند.»
٤٠٠میلیون پرداخت کردم
یک هفتهای است که «رفعتیپور» تاکسی برقیاش را تحویل گرفته است اما در این مدت کار نکرده است: «هیچکسی این کار را نمیکند که این ماشینها را کف خیابان بیندازد و از آنها کار بکشد! اصلا به صرفه نیست. چه خطی کار کنید چه گردشی. باید کاربریاش مشخص شود تا بتوان کار را شروع کرد.» این راننده تاکسی ادامه میدهد: «هنوز کرایه این تاکسیها مشخص نشده است.» او قسط یک ماه را کنار گذاشته چون میدانسته مدتی بیکار خواهد بود: «ریسک این تصمیم را پذیرفتهام.»
«رفعتیپور» ٤٠٠میلیون پرداخت کرده است: «ماشین خودم را ١٥٠میلیون تومان برمیدارند. یعنی مثل این میماند که من ٥٥٠میلیون دادهام. فکر میکنم ١٥٠میلیون اضافی را به ما برگردانند.» بهگفته این راننده تاکسی، هماکنون میدان آزادی، برج میلاد و میدان انقلاب محل شارژ این ماشینهاست: «البته اعلام کردند رفتهرفته این مکانها بیشتر هم میشود، ولی حالا هم مشکلی برای شارژ آنها نداریم. گرچه باید حواسمان باشد که شارژ ماشین تمام نشود و سروقت، خودمان را به یکی از این مراکز برسانیم.»
*تاکسی برقی ؟!نمی صرفد!
پیرمرد همه زورش را روی دستانش انداخته و روی فرمان خم شده و در حال صحبت است : «تاکسی برقی؟ نمیصرفد خانم. شوخی نیست یکمیلیارد و خردهای پول ماشین است. این ماشین را بندازم کف خیابان برای دوزار کرایه؟»
توانش را میدهد به دستان استخوانی و لاغرش تا دنده را جا بیندازد: «با بنزین نمیصرفد، روی گاز میرویم. گاز میزنم ٧هزار تومان که صبح تا شب میشود ١٤هزار تومان، اما با بنزین ٣هزار تومانی ٢٠لیتر هم کار کنم، میشود ٦٠هزار تومان؛ این کجا و آن ١٤هزار تومان کجا.»
اين راننده ادامه مي دهد: «وام هم بدهند، فرقی نمیکند. بالاخره منِ راننده باید جان بِکنم و اقساط را بدهم یا نه؟» سر درددلش باز شده: «تو مسافر، داری کرایه تاکسی برقی را بدهی؟ آخر چهکسی سوار این ماشینها میشود؟ به این چیزها فکر کردند؟»
*کاری از دست ما تاکسیران جماعت، بر نمیآید
تاکسی زردش را زیر سایه گذاشته تا کمی نفس تازه کند و مي گويد: «با این سن و سال بیفتم، تو دلهره قسط دادن؟» ٧٨سال از خدا عمر گرفته. لبخند گوشه لبش، نشان میدهد با زندگی صبوری کرده است ، درباره تاكسي برقي مي گويد:«ثبتنام نکردهام. ماهی چندمیلیون را از کجا بیاورم قسط بدهم؟» لُنگش را تَر میکند و میگذارد میان سرش تا کمی تنش خُنک شود: «از جای مطمئن خبر دارم هنوز قطعاتش را وارد نکردند. خب پشتیبانی ندارد، پدرجان.»
فلاکسش را از صندوق عقب بیرون میکشد برای چای نوشیدن: «ماشینم مدل ٨٨است و نتوانستم در نوسازی شرکت کنم، چون ٤٥٠میلیون پول میخواست. من الانش هم ٥٠تا یک میلیونی ندارم که بشود ٥٠میلیون تومان. به مسئولان سلام برسان و بگو ما هم دلمان میخواهد، شهرمان هوای خوب داشته باشد، اما با این شرایط، کاری از دست ما تاکسیران جماعت، بر نمیآید.»
*به درد فرودگاه میخورد
این یکی کمی جوانتر از همکارانش است، مي گويد: «یک میلیارد پول تاکسی؟ اصلا با عقل جور دَر نمیآید. باید چقدر بدوی تا قسط آن را بدهی؟ اصلا کسی هم ثبتنام کرده؟ ما که نشنیدیم.»
لیوان چایی را تعارف میزند: «ماهی ٦-٥میلیون قسطش بود، میشد کاری کرد نه الان که میگویند نزدیک به ١٨-١٧میلیون میشود.»
وي ادامه میدهد: «کرایهها باید بالا برود. الان هم خیلیها با اتوبوس رفت وآمد میکنند که کرایه تاکسی ندهند با کدام مسافر میخواهیم قسط ماشین و خرج خانه را بدهیم؟ این تاکسیها به درد فرودگاه میخورد نه کف خیابانهای تهران.»