خبرآنلاین نوشت: در شرایطی که مناظره کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری از صدا و سیما پخش میشود و کاندیدا با حضور در برنامههای مختلف از برنامههای خودشان میگویند، اما باید گفت که سهم ورزش از این مناظرهها و برنامههای فشرده تقریبا هیچ است! کاندیدای مورد نظر از برنامههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنری و اجتماعی و ... خودشان بارها و بارها حرف زده اند، اما تا به امروز مشاهده نشده که یکی از کاندیدا بیاید و درباره ورزش و مشکلات مربوط به آن حرف بزند.
به همین بهانه با سعید فائقی گفتگو کردیم تا او نظرش در این باره را بگوید. مردی که تجربه سالها در ورزش و البته سیاست را دارد و بدون شک راهکارهایی که میدهد میتواند در مسیر پیش رو برای کاندیدا مثمر ثمر باشد.
در برنامههای مختلفی که برای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده، کاندیدا درباره موضوعات مختلفی صحبت کرده اند، اما ظاهرا هیچ کدام از این کاندیدا برنامهای برای ورزش ندارند، یا بهتر بگوییم دغدغه شان نیست.
اتفاقا برای خودم هم جالب است که چرا هیچ کدام از کاندیدا درباره مقوله ورزش حرف نمیزنند. البته ما عادت کرده ایم! از این شش کاندیدا اگر اشتباه نکنم ۵ تای آنها نماینده مجلس بوده اند؛ درباره آقای پورمحمدی شک دارم. آنها به خوبی میدانند که در مجلس، ورزش در حوزه کمیسیون فرهنگی پیگیری میشود و شب قبل هم که داشتند درباره فرهنگ بحث میکردند. اگر میگویم به این اتفاقات عادت کرده ایم به این دلیل است که حداقل بنده یادم نمیآید که برای مدیران سطح بالا ورزش دغدغه باشد.
به نظر شما چرا به این شکل است؟
متاسفانه مدیران نسل اول انقلاب بیشتر کسانی بودند که یا با ورزش آشنایی نداشتند یا خیلی جزئی پیگیر آن بودند. اوایل انقلاب، ورزش بیشتر برای چریکها مهم بود و برای آمادگی جسمانی بهتر. به یاد دارم که آقایی بود به نام مهرآیین که از جودو کاران بودند و جالب اینجاست که میخواستند از این توانایی شان برای دزدیدن شهرام استفاده کنند.
کدام شهرام؟
شهرام پسر اشرف پهلوی. اما جالبتر اینکه شهرام پهلوی هم خودش ورزشکار بود و از دست مهرآیین فرار کرده بود. همان زمان بحث جودو در بین سیاسیون باب شده بود و میگفتند هر کسی میخواهد، بیاید و در کوه و در قله آموزش جودو ببیند. البته آن هم قطعی بود.
به نظر میرسد که ورزش اسبابی است برای سوءاستفادههای سیاسی. شما این را چقدر قبول دارید؟
شک نکنید! در جمع عزیزان سیاسی ما که مبارزات سیاسی هم کرده اند خیلی کم آدم داریم که ورزشکار هم بوده باشد. همه این عزیزان از ورزش به عنوان ابزار استفاده میکنند، نه از خود ورزش، بلکه از ورزشکارانی که جایگاه اجتماعی خوبی بین مردم دارند.
توصیهای به کاندیدای ریاست جمهوری دارید؟
نباید فرصت را از دست بدهند. حیف است. همه دوستان ما دغدغه شده اقتصاد. حالا مناظره بعدی در خصوص سیاست است وای کاش دوستان در حوزه سیاست و ورزش هم ورود کنند. باور کنید این بسیار موثر است. حتی من پیشنهاد میدهم که از المپینهای ما به عنوان رایزنهای فرهنگی استفاده شود. یک ماه دیگر المپیک است؛ شما ببینید در این رویداد کدام چهره سیاسی را میشناسند؟ اما وقتی یک المپین وارد میشود فصا بهم میریزد. بدون تعارف در المپیکها برای سیاسیون تره هم خرد نمیکنند. حتی وزیر امور خارجه کشوری را هم نمیشناسد، اما المپینها را حلوا حلوا میکنند.
بدون شک ظرفیت ورزش خیلی بالاست و ...
چد سال پیش آقای رسول دست شان درد نکند. ایشان دبیر کل کمیته وقت بودند. اصلا ورود چین به بازیهای آسیایی با همت ایشان بود. من میخواهم از اهمیت ورزش برای شما بگویم. حتی زمانی شنیده شد که نخستین مذاکره چینیها و آمریکاییها به واسطه ورزش پینگ پنگ انجام شده بود. این یعنی ورزش قدرت دارد، جایگاه دارد و جهان روی آن حساب میکند. قطعا در داخل ایران هم ورزش و ورزشکاران جایگاه خودشان را دارند و جزو سردمداران این مملکت هستند. باید از ظرفیت آنها به خوبی استفاده شود.
به نظرتان کاندیدا گوش میدهند؟
من پیشنهاد دادم. حتی بر این عقیده بودم کهای کاش آقای پزشکیان به جای دکتر ظریف علی دایی را با خودش به مناظره میبرد. یا آن یکی کاندیدا میتوانست اسطوره ورزش مشهد را با خودش ببرد. باور کنید این اتفاق به نفع شان بود.
شاید هنوز به این باور نرسیده اند که ورزش و چهرههای ورزشی میتوانند کمک حال باشند.
شما بگویید و بنویسید وآقایان هم بخوانند. هیچ پدیده سیاسیای نمیتواند اتفاقی مثل هشت آذر را که فوتبال و ورزش رقم زد را رقم بزند. هیچ پدیده ای. بهتر است آقایان از فرصتی که دارند بهره ببرند و این را بنده به عنوان پیشنهاد مطرح میکنم.