جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۵
۱

اقتصاد در این شرایط حکمرانی رشد می‌کند؟

چه کنیم که اقتصاد در وضعیتی که قیدهای حکمرانی مانع است رشد کند؟ چه کنیم که علم و سیاست‌های علمی شکوفا شود در وضعیتی که نهادهای حکمرانی درصدد خورد کردن ساختارهای نوپروردهء آن‌است؟ یافتن پاسخِ این پرسش‌ها با خودمان است و وظیفهء متخصصان باتجربه‌ای که توانا باشند در تفکر خلاق و نه نقّال.

اقتصاد در این شرایط حکمرانی رشد می‌کند؟

رضا منصوری: در دورانی به‌سر می‌بریم که از حکمرانان انتظار نمی‌رود نقشی در توسعهء علمی و ایجاد ثروت در جامعه داشته باشند؛ اگر هم باشد کمینال است و ملت باید نقش اصلی را تا مدت‌ها به‌عهده بگیرد. در مورد قدرت- دست کم قدرت سخت- حکمرانی نقش مثبتی در حد مقدورات پذیرفته و در آن کوشا است. پس، از سه موتور یا محرک برای پویا شدن جامعه، به‌منظور ایجاد دینامیک و درک زمان، یعنی دوری از ابن‌وقت بودن و ذهنیت سیطرهء خزیدن به درون در معنای عرفانی‌اش، حاکمان ما تنها توان اندیشیدن به قدرت از خود نشان داده‌اند، آن‌هم تنها به قدرت سخت.

از قدرت نرم داخلی هم غفلت شده چون سازگاری چندانی با تصلب طریقتی که بر ذهنیت آن‌ها حاکم است ندارد. تکلیف دو موتور دیگر، اقتصاد و علم، چه؟ بدون توجه به مؤلفهء اقتصاد و علم و درهم‌تنیدگی‌شان‌ امکان شکوفایی فراهم نمی‌شود. تازه، قدرت نرم هم با فعال‌شدن نقش ملت در علم و ثروت فراهم می‌شود و کمک می‌کند به فعال شدن چرخهء قدرت برای آرامش مردم و کشور.

در این وضعیتِ حکمرانی، نقش ملت و گروه‌های مدنی مرتبط با اقتصاد و علم بسیار اساسی است. کنش‌گران مدنی هم در هر حیطه‌ای نقش مهمی در رفع هرگونه بحران ناشی از جهل و غفلت حکمرانی دارند. این وضعیت و لزوم درک دقیق آن تا دهه‌ها کمابیش پایدار است. غفلت از آن به‌معنی سپردن سرنوشت ایران به باد حوادث داخل و خارج است. نتیجهء آن هم تخریب بیش از پیش طبیعت و خلقیات ایرانیان است.

ملت، با درنظر گفتن محیط ناسازگار با رشد اقتصادی و توسعهء علم، چه کند؟ چه کند که این دو موتور در ایران روشن شود؟ آموزه‌های کتابی، که معمولا نتیجهء تحقیقات اقتصادی یا سیاست‌گذاری علمی در کشورهای صنعتی است، چندان کمک نمی‌کند چون معمولا مبنای آن پیش‌فرض مسئولیت‌پذیری حکمرانی در این امور است؛ امری که در شرایط کنونی ایران ما غایب است، یا بهتر است غیبت آن فرض شود.

پس، بر ما است که دانش لازم برای حاکمیت ملت در روشن کردن موتور اقتصاد و علم را ابداع کنیم. چه کنیم که اقتصاد در وضعیتی که قیدهای حکمرانی مانع است رشد کند؟ چه کنیم که علم و سیاست‌های علمی شکوفا شود در وضعیتی که نهادهای حکمرانی درصدد خورد کردن ساختارهای نوپروردهء آن‌است؟ یافتن پاسخِ این پرسش‌ها با خودمان است و وظیفهء متخصصان باتجربه‌ای که توانا باشند در تفکر خلاق و نه نقّال.

نویسنده :
رضا منصوری
گزارش خطا
نظرات
رحمان آقاپور
ضمن احترام بر نويسنده اين مقاله، يادم افتاد در بين کانديداهاي مجلس اخير ، فردي بود که با شعار متخصص اقتصاد اسلامي به ميدان آمده بود. نيتش خير بود، اما مردم ميگفتند ايشان در صورت پيروزي کشور را به سمت شعب ابيطالب خواهد کشاند.
تا اقتصاد و سياست را جدا نکنيم فکر عافيت، باد هواست.الکي دلخوش نباشيم.
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب