شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۵

روایت رهبر انقلاب از خطوط اصلی زندگی امام صادق (ع)

رهبر انقلاب فرمودند: تنها راهی که می‌تواند ما را با خط کلی زندگی امام صادق (ع) آشنا سازد، آن است که نمودار‌های مهم زندگی آن حضرت را در لابه‌لای این ابهام‌ها یافته، به کمک آنچه از اصول کلی تفکر و اخلاق آن حضرت می‌شناسیم، خطوط اصلی زندگینامه امام را ترسیم کنیم و آنگاه برای تعیین خصوصیات و دقایق، در انتظار قرائن و دلایل پراکنده تاریخی و نیز قرائنی به‌جز تاریخ بمانیم.

روایت رهبر انقلاب از خطوط اصلی زندگی امام صادق (ع)
روایت رهبر انقلاب از خطوط اصلی زندگی امام صادق (ع)

اطلاعات نوشت: به‌ مناسبت سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام، بخش‌هایی از بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای را دربارۀ حیات نورانی این امام معصوم از نظر می گذرانیم که حدود 45 سال پیش در تاریخ 21/۳/1358 ایراد شده و مطالعه آن، حاوی مطالب و نکات راهگشا و ارزشمندی است.بخشی از این بیانات را بازخوانی می کنیم.

نقشۀ امام صادق

وقتى امام باقر(ع)از دنیا می‌رود، بر اثر فعالیت‌های بسیارى که در طول این مدت خود امام باقر(ع) و امام سجاد(ع) انجام داده بودند؛ اوضاع و احوال به سود خاندان پیغمبر (ص)بسیار تغییر کرد.

نقشۀ امام صادق(ع)این بود، که بعد از رحلت امام باقر علیه‌السلام کارها را جمع و جور کند، یک قیام علنى به راه بیندازد و حکومت بنی‌امیه را ــ که هر روزى یک دولتى عوض می‌شد و حاکى از نهایت ضعف دستگاه بنی‌امیه بود ــ واژگون کند و از خراسان و رى و اصفهان و عراق و حجاز و مصر و مراکش و همه‌ مناطق مسلمان‌نشین که در همه‌ این مناطق شبکه‌ حزبى امام صادق ــ یعنى شیعه، شیعه یعنى شبکه‌ حزبى امام صادق علیه‌السلام ــ همه جا گسترده بود، از همه‌ آنها نیرو بیاید مدینه و امام لشکرکشى کند به شام، حکومت شام را ساقط کند و خودش پرچم خلافت را بلند کند و بیاید مدینه و حکومت پیغمبر صلی‌الله‌علیه ‌وآله را به راه بیندازد.

 این نقشه‌ امام صادق بود. لذا وقتى که در خدمت امام(ع) در روزهاى آخر عمرش صحبت می‌شود و سؤال می‌شود که قائم آل محمد کیست؟ حضرت یک نگاهى می‌کنند به امام صادق(ع) و می‌گویند که گویا می‌بینم که قائم آل محمد این است. البته می‌دانید که قائم آل محمد یک اسم عام است، اسم خاص نیست، اسم ولی‌عصر صلوات‌اللَّه‌علیه نیست.

 حضرت ولی‌عصر، صلوات‌اللَّه‌علیه، قائم نهایى آل محمد است، اما همه‌ کسانى که از آل محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله در طول زمان قیام کردندــ چه پیروزى به دست آورده باشند، چه نیاورده باشند ــ اینها قائم آل محمدند و این روایاتى که می‌گوید وقتى قائم ما قیام کند، این کارها را می‌کند، این رفاه را ایجاد می‌کند، این عدل را می‌گستراند؛ منظور حضرت ولی‌عصر عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف نبود آن روز؛ منظور این بود که آن شخصى از آل محمد که بناست حکومت حق و عدل را به وجود بیاورد، او وقتى که قیام بکند، این کارها را خواهد کرد و این درست هم بود.

کار پنهانی و تشکیلاتی به‌طور معمول در صورتی‌که با اصول درست پنهان‌کاری همراه باشد، باید همواره پنهان بماند. آن روز مخفی بوده، بعد از آن نیز مخفی می‌ماند و رازداری و کتمان صاحبانش نمی‌گذارد پای نامحرمی بدانجا برسد. هرگاه آن کار به ثمر برسد و گردانندگان و عاملانش بتوانند قدرت را در دست گیرند، خود، دقایق کار پنهان خود را برملا خواهند کرد. به همین جهت است که اکنون بسیاری از ریزه کاری‌ها و حتی فرمان‌های خصوصی و تماس‌های محرمانه‌ سران بنی‌عباس با پیروان افراد تشکیلاتشان در دوران دعوت عباسی در تاریخ ثبت است و همه از آن آگاهند.

بی‌گمان اگر نهضت علوی نیز به ثمر می‌رسید و قدرت و حکومت در اختیار امامان شیعه یا عناصر برگزیده‌ آنان در می‌آمد، ما امروز از همه‌ رازهای سربه‌مهر دعوت علوی و تشکیلات همه‌جاگسترده و بسیار محرمانه‌ آن مطلع می‌بودیم.

تنها راهی که می‌تواند ما را با خط کلی زندگی امام آشنا سازد، آن است که نمودارهای مهم زندگی آن حضرت را در لابه‌لای این ابهام‌ها یافته، به کمک آنچه از اصول کلی تفکر و اخلاق آن حضرت می‌شناسیم، خطوط اصلی زندگینامه‌ امام را ترسیم کنیم و آنگاه برای تعیین خصوصیات و دقایق، در انتظار قرائن و دلایل پراکنده‌ تاریخی و نیز قرائنی به‌جز تاریخ بمانیم.نمودارهای مهم و برجسته در زندگی امام صادق(ع) بدین شرح است:
1ــ تبیین وتبلیغ مسأله‌ امامت
2ــ  تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه‌ فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی
3ــ وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک– سیاسی

 تبیین وتبلیغ مسأله‌ امامت

امام صادق (ع)نیز مانند دیگر امامان شیعه، محور برجسته‌ دعوتش را موضوع «امامت» تشکیل می‌داده است. برای اثبات این واقعیت تاریخی، قاطع ترین مدرک، روایات فراوانی است که ادعای امامت را از زبان امام صادق  به روشنی و با صراحت تمام نقل می‌کند.

 امام در هنگام اشاعه و تبلیغ این مطلب، خود را در مرحله‌ای از مبارزه می‌دیده است که می‌بایست به طور مستقیم و صریح، حکام زمان را نفی کند و خویشتن را به عنوان صاحب حق واقعی ولایت و امامت به مردم معرفی نماید؛ و قاعدتاً این عمل فقط هنگامی صورت می‌گیرد که همه‌ مراحل قبلی مبارزه با موفقیت انجام گرفته، آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی در قشر وسیعی پدید آمده، آمادگی‌های بالقوه در همه‌جا احساس شده، زمینه‌های ایدئولوژیک در جمع قابل توجهی ایجاد گردیده، لزوم حکومت حق و عدل برای جمعی کثیر به ثبوت رسیده و بالاخره رهبر تصمیم راسخ خود را برای مبارزه‌ا‌ی نهایی گرفته است. بدون این همه، مطرح کردن نام یک شخص معین به عنوان امام و زمامدار محق جامعه، کاری عجولانه و بی‌فایده خواهد بود.

نکتۀ دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که امام در مواردی به این بسنده نمی‌کند که امامت را برای خویش اثبات کند؛ بلکه همراه نام خود، نام امامان بحق و اسلاف پیشین خود را نیز یاد می‌کند و در حقیقت سلسله‌ امامت اهلبیت علیهم‌السلام را متصل و جدایی‌ناپذیر مطرح می‌سازد. 

این عمل با توجه به اینکه تفکر شیعی، همه‌ زمامداران نابحق گذشته را محکوم کرده و آنان را «طاغوت» به شمار می آورده، می تواند اشاره به پیوستگی جهاد شیعیان این زمان به زمان های گذشته نیز باشد. در واقع امام صادق علیه‌السلام با این بیان، امامت خود را یک نتیجه‌ قهری که بر امامت گذشتگان مترتب است، می‌شمارد و آن را از حالت بی‌سابقه و بی‌ریشه و پایه بودن بیرون می‌آورد و سلسله‌ خود را از کانالی مطمئن و تردیدناپذیر به پیامبر بزرگوار (ص) متصل می‌کند.

روایت «عمروبن‌ابی‌المقدام»، منظره‌ شگفت‌آوری را ترسیم می‌کند: روز نهم ذیحجه روز عرفه است. محشری از خلایق در عرفات برای ادای مراسم خاص آن روز گردآمده‌اند و نمایندگان طبیعی مردم سراسر مناطق مسلمان‌نشین، از اقصای خراسان تا ساحل مدیترانه، جمع شده‌اند. یک کلمه حرف بجا در اینجا می‌تواند کار گسترده‌ترین شبکه‌ وسایل ارتباط‌جمعی را در آن زمان بکند.

 امام، خود را به این جمع رسانده است و پیامی دارد. می‌گوید: دیدم امام در میان مردم ایستاد و با صدای هر چه بلندتر – با فریادی که باید در همه‌جا و در همه‌ گوش‌ها طنین بی‌افکند و به‌وسیله‌ شنوندگان به سراسر دنیای اسلام پخش شود- پیام خود را سه مرتبه گفت. روی را به طرف دیگری گرداند و سه مرتبه همان سخن را ادا کرد. باز روی را به سمتی دیگر گرداند و باز همان فریاد و همان پیام. و بدین ترتیب امام دوازده مرتبه سخن خود را تکرار کرد.

 این پیام با این عبارات ادا می‌شد: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَسُولَ اللهِ (ص) کَانَ الْإِمَامَ- ثُمَّ کَانَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (ع) ثُمَّ الْحَسَنُ(ع) ثُمَّ الْحُسَیْنُ(ع)- ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع) ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ(ع) ثُمَّ . . . »

حدیث دیگر از ابی‌الصباح‌کنانی است که در آن، امام صادق (ع) خود و دیگر امامان شیعه را چنین توصیف می‌کند: «ما کسانی هستیم که خدا اطاعت ما را بر مردم لازم ساخته است. انفال و صفوالمال در اختیار ماست.»

صفوالمال، اموال گزیده‌ای است که طواغیت گردنکش به خود اختصاص داده و دست‌های مستحق را از آن بریده بودند و هنگامی‌که این اموال مغصوب، با پیروزی سلحشوران مسلمان از تصرف ستمگران مغلوب خارج می‌شود، مانند دیگر غنایم تقسیم نمی‌شود تا در اختیار یک نفر قرار گیرد و به او حشمتی کاذب و تفاخری دروغین ببخشد، بلکه به حاکم اسلامی سپرده می‌شود و او از آنها در جهت مصالح عموم مسلمانان استفاده می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب