پشت پرده فرضیه بازگشت بهروز وثوقی به سینمای ایران چیست؟
رییس سازمانی که سیبل انتقادات درباره ایجاد انواع محدودیت‌ها برای تولید آثار سینمایی است از بازگشت اشخاصی سخن می‌گوید که حتی ذکر نام‌شان نیز هماره با سانسور و محدودیت همراه بوده است.
اعتماد نوشت: ميدان هنر عرصه پديد‌آوري و ارايه خلاقيت‌‌هاي مردمان مدعي در كار اين صنعت است. هر هنرمند به ميزان سطح دانايي، دانش، خلاقيت و جسارت خويش، اندازه‌اي از هنر خلق شده خود را در ابعاد كيفيات وجودي خويش به نمايش مي‌گذارد. كار هنر پيوندي ناگسستني با اوج و افول رتبه حرفه‌اي مردم آن دارد. در طول تاريخ هنر كمتر هنرمندي را مي‌توان نام برد كه دايما در اوج جايگاه هنري خود بوده باشد. هنرمندان در هر رشته‌اي كه فعاليت مي‌كنند معمولا به واسطه ارايه يك يا چند اثر هنري قابل و مورد پسند جامعه مخاطبان خود، مدتي را در اوج شهرت و گاهي محبوبيت مي‌گذرانند. برخي نيز به واسطه توليد يك اثر هنري تا پايان عمر مورد احترام قرار مي‌گيرند. و بسيار پيش آمده كه هنرمندي اثري هنرمندانه را خلق كرده اما در سال‌هاي پس از آن هرچه تلاش كرده موفق به تكرار موفقيت آن اثر نشده و چه بسا توليد مكرر آثار نازل سبب از دست رفتن جايگاه پيشين ايشان نيز شده است. تعويض نسل‌ها، به‌روزرساني شيوه‌هاي خلق اثر با بهره‌گيري از ابزارآلات و امكانات جديد، ظهور سبك‌هاي نو، تغيير سليقه هنري مخاطبان و هماهنگي هنرمندان جديد با اين تغييرات و پديدارگشتن نگرش‌هاي نوين در حيطه فعاليت هنري، از مسائل موثر در اوج و فرود يك هنرمند هستند. سينما در قياس تاريخي با ساير هنرها، هنري نوظهور و در حال تكامل به‌حساب مي‌آيد كه اين خاصيت موجب تغيير دايمي سلايق مخاطبان اين هنر- صنعت است. در سينماي ايران نيز آثار كلاسيك و توليدات امروزين آن تفاوت‌هاي بسياري در نوع ساختار و محتوا با يكديگر دارند. و در اين چند دهه ورود سينما به ايران نسل‌هاي متفاوتي از هنرمندان ظهور و افول كرده‌اند. وقوع انقلاب در ايران موجب جدايي بسياري از هنرمندان سينما از اين حرفه شد، كه يكي از شاخص‌ترين هنرمندان بازيگر، بهروز وثوقي بود.
از نظر رييس سازمان سينمايي بهروز وثوقي مي‌تواند برگردد و كار كند، هيچ مشكلي ندارد.
اظهارنظري جديد براي رييس يك سازمان حساس كه مستقيما در مخابره تصوير خوبي‌ها و بدي‌های جامعه ايراني به جهان نقشي اثرگذار دارد. اينكه پوزيسيون در قدرت در رسانه رسمي كشور چنين خبر يا درخواستي را اعلام كند ممكن است نشان از تغييرات احتمالي سياست‌ها و رويكردهاي فرهنگي- هنري كشور در سطح كلان آن داشته باشد. تا پيش از اين اظهارنظر، معمولا هنرمندان معترض به شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي كشور اگر در مراسمي پشت تريبون قرار مي‌گرفتند و در نقش اپوزيسيون درون حاكميتي يا دستكم اپوزيسيون داخل كشور در حمايت از وثوقي و تقوايي و بيضايي صحبت مي‌كردند و غالبا مسوولان سينمايي كشور را مخاطب نقدهاي خود قرار مي‌دادند. اما اين‌بار رييس سازماني كه سيبل انتقادات درباره ايجاد انواع محدوديت‌ها براي توليد آثار سينمايي است از بازگشت اشخاصي سخن مي‌گويد كه حتي ذكر نام‌شان نيز هماره با سانسور و محدوديت همراه بوده است. در سينماي ايران خاطره خوبي از فعاليت هنري هنرمندان سالخورده نداريم، گزيده كاري و عدم فعاليت بزرگاني مانند عزت‌الله انتظامي نه تنها سبب فراموش شدن آنها نشد بلكه وجهه و كلاس هنري ايشان را نيز براي هميشه حفظ كرد. به غير از موارد استثنايي و انگشت شمار، مرور آثار غول‌هاي سينماي جهان نيز مويد اين مطلب است كه اوج فصل كاري سينماگران تا دوران پيش از سالخوردگي است. فارغ از تسلط بر نقش و اجراي باورپذير آن توسط بهروز وثوقي كه اين خاصيت بازي ايشان موجب رضايت و تاييد منتقدان است، بهروز وثوقي در نگاه مخاطب عام سينما نيز بازيگري توانا و كاريزماتيك است. يكي از دلايل محبوبيت وثوقي براي عامه مردم انتخاب نقش‌هايي بود كه تمام دليل خاصيت گيرايي آن به اجراي آن توسط يك جوان خوشتيپ مثل بهروز وثوقي بود. بهروز وثوقي براي ستاره سينما شدن در مكاني درست و در زماني درست‌تر پا به عرصه هنر گذاشت و براي ماندگار شدن در قلب و خاطرات سينمايي مخاطبان سينماي پيش از انقلاب در زماني بسيار درست از سينمای ايران جدا شد. و فرصتي براي‌شان فراهم نشد كه به دليل مسائل مالي و اقتضائات ديگر به سمت همكاري با فيلم‌هاي نازل كشيده شده و رزومه خوب خود در سينما را سياه كند. بهروز وثوقي در دوراني در سينما اوج گرفت كه حرف اول را در سينماي ايران فيلمفارسي‌هاي مبتذل مي‌زدند، از سويي كارش سخت بود كه مسيري متفاوت را مي‌پيمود و از سويي بي‌دغدغه مي‌تازيد زيرا كه رقباي انگشت شماري داشت.
سينماي امروز ايران شايد نياز آنچناني به بهروز وثوقي در آستانه نود سالگي ندارد، زيرا كه مخاطبان حرفه‌اي و غيرحرفه‌اي سينما با وثوقي جوان و جذاب خاطره دارند نه پيرمردي كه الان و در دوران بازنشستگي‌اش وي را براي بازگشت به سينما ترغيب مي‌كنند. قطعا بازگشت ايشان به كشور به معناي صدور مجوز براي فعاليت در سينما براي وي نيست و مسلما مانند حبيب خواننده باعث دلشكستگي و دق مرگ شدن ايشان مي‌شود. به اميد روزي كه برخي از هنرمندان هميشه معترض و مديران تصميم‌گير در مسائل سينماي كشور اين ماجراي دستمالي شده و لوث شده بازگشت بهروز وثوقي به كشور را تمام كنند تا اين شائبه پيش نيايد كه ماجراي بازگشت وثوقي دستاويزي است براي رسيدن به اهداف شخصي و بدون پيگيري جدي ماجرا پس‌از مطرح كردن تا مراسم و تريبون بعدي.
