پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۶
نظرات: ۰
۰
-

چشم مهریه رو می دم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه.

جهان نیوز نوشت: کناره سفره عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو می بخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟

به حمید نگاه کردم، گفتم: نه من نمی بخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو می گیری؟  رک و راست گفتم : بله می گیرم.

حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه.

بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم!  پول را گرفتم و گفتم: اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!  

 حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم: نذر سلامتی آقای من!

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی