شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۵:۵۶
۱

«منوچهر کدیور» پیرِ خردمندِ فارس

غم درگذشتِ منوچهر کدیور، غمی رازآلود است؛ غمی که با تاریخ ایران پیوند دارد؛ غمی شبیه تراژدی ایرانی بودن؛ سرشار از شکوه و حکمت  و زیستن در حزن و حیرت.

علی اصغر مصلح: درگذشت استاد منوچهر کدیور،‌ غمی ژرف بر دل و جان دوستان و دوست‌دارانش نشاند.

تصویر منوچهر کدیور در ذهنِ سه نسل از مردم فارس و بسیاری از ایرانیان، تصویری از خردمندی، آزادگی و شکیبایی است. او نقشی مجسم از عناصر فرهنگ ایرانی، به خصوص فرهنگ فارس بود. هم نشانه‌هایی از حکمت بزرگان فارس، مثل سعدی و حافظ در او می‌یافتی، هم روشن‌بینی بزرگانی چون محمد مصدق و مهدی بازرگان.

کدیور در فهم تاریخ ایران کم نظیر بود، تاریخ تحولات اجتماعی ایران معاصر را مثل زندگی شخصی خود به یاد داشت و آنها را با تمامی جوانب‌شان تحلیل می کرد.

پیری بود راه‌طی‌کرده و سردی و گرمی روزگار را از دهه 20شمسی چشیده‌. کدیور پس از عمری معلمی و فعالیت‌ اجتماعی-‌فرهنگی  در فسا و شیراز در دوره پایانی عمر، بیش از سه دهه را صرف پژوهش و نگارش تجارب عمر خود و نسل خویش کرد. تاریخ ایران معاصر بر منوچهر کدیور و بیشتر هم‌نسلان وی خوش ظاهر نشد.

کدیور متعلق به نسلی بود با اندیشه‌های بزرگ که چراغ‌ها افروختند، اما در مسیر فرسایش قرار گرفتند و به انجامی که در ذهن و ضمیر داشتند، نرسیدند. او معلم نسلی اندک‌کام و ناکام بود. نسلی که به بصیرت و تسلّی و نستوهی نیاز داشت و او ماهرانه چنین نقشی ایفا می‌کرد.

در تک تک جملات وی عشق به ایران، نوازش جوانان و اشاره به بلندیهای فرهنگ و فکر را احساس می‌کردی. کدیور تمامی رویدادهای تاریخ ایران معاصر را مانند زندگی خود عمیقاً تجربه کرده بود و تجارب ناکام آن را با گوشت و استخوان خود زیسته بود؛ اما از گروه مردانی بود که نشستن و نالیدن را برنمی‌تافت. در کلمات او خرد و مهر و راستی به طریقی شگفت با هم درآمیخته بودند.

اگر مانند بسیاری از ایرانیان در جستجوی شکوه فرهنگ ایرانی، ناامید از جهان کنش جمعی، در جستجوی بزرگان و تک‌ستارگان بودی، منوچهر کدیور نمونه ای ممتاز بود. در آثار کدیور شکوه و سوز درهم آمیخته است. هم از تاریخ فارس و بزرگان ایران زمین و دوران شکوه می‌گفت و هم از شکست‌ها و افول‌ها.

غم درگذشتِ منوچهر کدیور، غمی رازآلود است؛ غمی که با تاریخ ایران پیوند دارد؛ غمی شبیه تراژدی ایرانی بودن؛ سرشار از شکوه و حکمت  و زیستن در حزن و حیرت.

نویسنده :
علی اصغر مصلح
گزارش خطا
نظرات
ناشناس
به نظرتون باگنده گویی ی نفرگنده میشه؟کسی که درزمان حیاتش اینقدرگمنام بوده بعدازمماتش که واویلا!گیریم اینی بودکه شماگفتین،چرا ی کم ازاین کمالاتش به فرزندانش نرسید؟چرادرمقابل انحراف فرزندانش سکوت کرد؟اینهمه محسن ازدین دورشدسکوت این مردبه چه معناست؟مردبزرگ
،مرددینداره،مردی که دین اولویت اولش باشه
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب