شیما اسکندری در یادداشتی در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: مغز بشر در تکامل خود مسیری را طی کرده است تا بتواند با آدم‌هایی که آنها را بیشتر از بقیه دوست دارد ارتباط متفاوت‌تری را تجربه کند تا به این وسیله بتواند احساس امنیت خود را تامین کند. ما در علم روانشناسی، آن را «دلبستگی ایمن» می‌نامیم.
همینطور که بشر متمدن‌تر می‌شد، قسمتی از مغز که برای شناسایی احساسات و هیجانات عمیق‌تر، در حال شکل‌گیری بود، تکامل بیشتری یافت و مغز انسان توانست هیجانات را بهتر و کامل‌تر درک کند تا جایی که مغز نسبت به بعضی از افراد، هیجان‌های ظریف‌تر و حساس‌تری را از خود بروز می‌داد تا اینکه قشر خاکستری توانست به رشد و پیشرفت کاملتری برسد و مغز انسان در شکل و شمایل امروزی آن بروز کرد.
امروزه ما با یک انسان متمدن روبرو هستیم انسانی که مغزش از حالت مغز هیجانی و حیوانی به طور صرف بیرون آمده و قشر خاکستری یا مغز انسانی و منطقی به طور کامل شکل گرفته است. حال ما با انسانی روبرو هستیم که یک بخش هیجانی و حیوانی دارد و یک بخش انسانی و متمدنانه و ترکیب این دو می‌تواند یک انسان را هم به لحاظ هیجانی و هم به لحاظ عقلانی، کامل کند.
حالا مغز انسان می تواند عشق را به عنوان قدرتمندترین اتفاق تجربه کند، در حالی که گاهی این قدرت می تواند منفی باشد، اما چگونه؟!
انتقاد از همسر
تحقیقـات نشان می‌دهد که وقتی در ارتباط با فردی هستیم که عاشق او هستیم، چقدر آسیب پذیرتر، حساس‌تر وگوش به زنگ تر هستیم، وقتی شما از همـسر یا شریک عاطفی خود انتقاد می کنید، احتمالا با یک بازخورد یا واکنش منفی روبرو می‌شویـد و هرچقدر تلاش می کنید تا کاملا منطقـی موضوع را برای او توضیح دهید، او با شما هیجانی تر، خشمگیـن تر و گاهی سردتـر برخورد می کند، آیا می دانید چرا این اتفـاق می افتـد؟!
آژیر خطر !
وقتی شما از شریک زندگی خود انتقاد می کنید یا پیامی به او می دهید مبنی بر اینکه او در حال رفتار کردن به گونه ای است که مورد تائید شما نیست، همسرتان آن را به عنوان یک آژیر خطر در مغز خود تجربه می کند، چون مغز در حال فرستادن این پیام است : او دیگر تو را مثل سابق دوست ندارد، تو برایش قابل تائید نیستی، پس هر لحظه ممکن است این رابطه امتیاز منفی بگیرد.
مسلما در مقابل چنین پیامی، مغز در حالت هشدار قرار می گیرد، شما فقط دارید کمی نصیحت می کنید تا اوضاع کمی بهتر شود، اما همسرتان دارد احساس خطر را تجربه می کند، چون مغز او شما را یک دلبستگی ایمن و یک عشق تفسیر می کند.
تحقیقات نشان داده اند که مغز در چنین موقعیتی، مشتهای کوچکی به خود را تجربه می کند، شما نصیحت می کنید و همسرتان مشت خوردن به مغز را تجربه می کند، شما انتقاد می کنید تا تغییر ایجاد کنید و همسرتان درد ناشی از مشت خوردن را تجربه می کند.
چرا دردناک است!
دانشمندان معتقدند که دور شدن از فردی که دوستمان دارد یا ساکت کردن او، برای او بسیار وحشتناک و تهدیدآمیز است، به همین دلیل است که واکنش‌های بسیار منفی ای را از او در چنین موقعیت‌هایی می‌بینیم.
عشق به عنوان یک اتفاق مثبت
اگر بدانیم که در حالتی که یک فرد ما را دوست دارد، باید چگونه رفتار کنیم و کمی هوشمندانه تر واکنش نشان دهیم، می توانیم در عشق جوانه بزنیم، وقتی ما را دوست دارند ما زنده می شویم و می توانیم به جای مشت زدن یا مشت خوردن، از قدرت عشق برای ساختن خودمان و طرف مقابلمان استفاده کنیم، فقط کافی است بدانیم چگونه مغز شریک عاطفی خود را از حالت تهدید و خطر بیرون آوریم.
این کار اصلا سخت نیست و فقط نیاز به کمی مهارت دارد. شما وقتی بدانید که هر انتقاد شما، یک مشت کوچک به مغز همسرتان است، باید یاد بگیرید که قبل از انتقاد، کمی از او تعریف کنید یا خیالش را راحت کنید که او را دوست دارید، انگار قبل از مشت کوچک به مغز همسرتان، کمی بی حس کننده استفاده می کنید تا درد ناشی از انتقاد را برای همسرتان کمتر کنید، آخر او شما را دوست دارد و تحمل مشت خوردن از سمت کسی که دوستش دارد برایش آسان نیست، پس مراقبش باشید و با احتیاط رفتار کنید چون قلب همسرتان شکستنی است!
