دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ - ۰۶:۲۸
نظرات: ۰
۰
-
دیدار و گفت وگوی خیالی با حکیم نظامی در روستای تاد

اکنون این‌جا ایستاده‌ام. روبه‌روی درب چوبی خانه نیاکان حکیم نظامی، شاعر و عارف بزرگ قرن ششم هجری، در دل روستایی پرپیچ و خم به نام  «تاد»، نزدیکی شهرستان تفرش. 

زهره گردان خبرنگار اطلاعات نوشت: اکنون این‌جا ایستاده‌ام. روبه‌روی درب چوبی خانه نیاکان حکیم نظامی، شاعر و عارف بزرگ قرن ششم هجری، در دل روستایی پرپیچ و خم به نام  «تاد»، نزدیکی شهرستان تفرش. 

پله‌های خانه‌ای که اکنون موزه شده است را یکی یکی پایین می‌روم تا به حیاط زیبایی می‌رسم که مشرف به باغ‌های روستاست. روی دیوار حیاط دو بیت از اقبال‌نامه نظامی خودنمایی می‌کند: 

«چو دُر گرچه در بحر گنجه گُمم  
  ولی از کهستان شهر قمم
به تفرش دهی هست «تا» نامِ او 
    نظامی از آن‌جا شده نامجو»

دو بیتی که رد پای اصالت شاعر ایرانی را در روستای تاد به اثبات می‌رساند، روستایی که قبلا «تا» نامیده می‌شد و بعدها به تاد تغییر یافت. 


تک‌درخت توت به قدمت 200 سال، زیبایی حیاط را چندین برابر کرده است. 

چند میز و صندلی در حیاط چیده و هر کدام از میزها با نام یکی از آثار منظوم شاعر مزین شده است. 

کنار میزی که به نام «خسرو و شیرین» نامگذاری شده است، می‌نشینم و نگاهی اجمالی به اطراف می‌اندازم. از حیاط می‌توان دورنمایی از داخل اتاق‌ها را تماشا کرد. 

خانه شامل دو قسمت است. طبقه بالا که از سه اتاق و ایوانی مشرف به باغ‌های اطراف تشکیل شده و قسمت پایین که شامل حیاط، یک تنور قدیمی و یک اتاق قدیمی‌تر برای استفاده در روزهای گرم تابستانی است. 

اتاق‌های طبقه بالا با سقف‌های مزین به اشعار حکیم نظامی، رنگ و بوی خاصی به خود گرفته، نقوشی که به تازگی به همت کارشناسان حفظ و مرمت شده است. 

عکس شاعر، کتاب‌های او و عکس بانو فخرالسادات نظامی از بازماندگان نظامی که خود شاعر بوده و این خانه را به دهیاری روستا واگذار کرده است، روی دیوارها دیده می‌شود. در اتاق دوم دو کتاب متعلق به دوره قاجار وجود دارد که صراحتا به اصالت تفرشی بودن شاعر اشاره می‌کند.

همچنین در گوشه‌ای از اتاق، متن نامه پروفسور حسابی که در سال 1366 به همه دستگاه‌های کشور ارسال کرده و از مسئولان خواسته است تا درباره ثبت اصالت این شاعر پیگیر باشند، خودنمایی می‌کند.

درِ اتاق‌های موزه کوتاه است. یکی از بازدیدکنندگان هنگام ورود سرش به چارچوب در می‌خورد، می‌خندد و می‌پرسد: آیا حکیم نظامی کوتاه‌قد بوده است؟ اما پاسخ منفی است. طراحی چارچوب این خانه، ارتباطی با قد شاعر و خانواده‌اش نداشته است. 

در زمان‌های قدیم، خانه شخصیت‌های بزرگ و خان‌ها طوری طراحی می‌شد تا افراد هنگام ورود به آن مجبور به تعظیم باشند و این موضوع نوعی احترام محسوب می‌شد، دقیقا مثل طراحی در زورخانه‌ها و برخی از امامزاده‌ها.

مسعود عسکری، رئیس شورای اسلامی روستای تاد و مسئول موزه خانه حکیم نظامی که در این بازدید ما را همراهی می‌کند، می‌گوید: مدارک و اسناد بسیاری موجود است که زادگاه حکیم نظامی را روستای تاد معرفی می‌کند؛ از جمله خود شاعر در پنج مجموعه شعر خود به شهرستان تفرش، روستای تاد، عراق عجم و فارس بودن و ایرانی بودنش اشاره کرده است.

ما همه این اشعار را در همین موزه برای علاقه‌مندان به بازدید گذاشته‌ایم.همچنین 15 نفر از 23 نظامی‌شناس، با توجه به مدارک موجود صراحتا اظهار داشته‌اند تاد، خانه نیاکان حکیم نظامی است و حتی استاد میرجلال‌الدین کزازی، ادیب ایرانی تأیید کرده که حکیم نظامی تا سن هشت‌سالگی در این روستا زندگی کرده، اما بعد از آن به خاطر شغل پدر که نظامی بوده همراه خانواده به گنجه آذربایجان که آن زمان جزو خاک ایران محسوب می‌شد، مهاجرت کرده است؛ آن‌جا شاعر و سپس حکیم می‌شود و پادشاهان وقت، دیگر اجازه بازگشت وی به محل تولدش را نمی‌دهند.

خود شاعر به نحوه اعتراض‌آمیزی در آثارش به این موضوع اشاره کرده است. در مخزن‌الاسرار می گوید:
«گنجه گره کرده گریبان من    
  بی گرهی گنج عراق آن من»

یا در شعر دیگری می‌گوید: «گنجه کدام است و نظامی کدام».

و همه اشعار حکیم نظامی هم به زبان فارسی سروده شده است. وی در مجموعه «هفت پیکر» خود هم از ایران شعر گفته است: 
«همه عالم تن است و ایران دل 
    نیست گوینده زین قیاس خجل» 
و در شعر دیگری می‌گوید: 
«نظامی ز گنجه بگشای بند
      گرفتاری گنجه تا چند چند»

 عسکری همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که شاعران زیادی در قرن‌های مختلف به موضوع تفرشی بودن حکیم نظامی پرداخته‌اند، از جمله آذر بیگدلی در کتاب یوسف و زلیخا گفته است: 
«ز خاک تفرش است آن گوهر پاک 
   ولی در گنجه مدفون است در خاک»

افتتاح موزه

از آن‌جایی که این موزه تقریبا جدید است، مردم کمتر درباره آن شنیده یا خوانده‌اند. دهیار تاد می‌گوید: این خانه در ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ از طرف سازمان ملی یونسکو پلاک‌کوبی جهانی شده و این سند محکمی است برای کل جهان که ایرانی بودن حکیم نظامی را ثابت می‌کند. قبل‌تر از آن هم در سال ۱۳۸۷ خانه به همت یکی از بازماندگان شاعر به شماره ثبت ملی ۲۵۰۰۰ جزو فهرست آثار ملی ایران درآمده است.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا درباره موزه تبلیغات و اطلاع‌رسانی نمی‌شود، می‌گوید: فصل حکیم نظامی در روستای تاد به تازگی آغاز شده است و جا دارد که هم ما و هم دیگر سازمان‌های مرتبط برای معرفی موزه بیشتر تلاش کنیم، اما واضح است که نمی‌توانیم راهی را که کشور آذربایجان طی ۷۰۰ سال پیموده، دوساله بپیماییم. 

تبلیغات، نیازمند سرمایه است، از طرفی باید اصلاحاتی در ادبیات گفتاری و نوشتاریمان صورت دهیم تا افراد، حکیم نظامی را جایگزین حکیم نظامی گنجوی کنند. 

گنجوی فامیلی این شاعر نیست. گنجه، جایی است که حکیم نظامی در آن بزرگ شده و مقبره شاعر در آن قرار دارد. اسم دقیق این شاعر بزرگ، الیاس بن محمد متخلص به حکیم نظامی است.

اتاق سوم

در اتاق سوم موزه، عکس عبدالله دوامی، استاد آواز ایرانی که از این روستا برخاسته است، جلوه‌گری می‌کند.

 وی شاگردان بزرگی همچون استاد محمدرضا شجریان و شهرام ناظری را پرورش داده است. متن زندگینامه این استاد بزرگ، کنار عکس وی برای مطالعه بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته شده است.  

تصویری هم از تنها تکیه روباز استان مرکزی که کمی پایین‌تر از موزه قرار دارد در اتاق آخر دیده می‌شود.

آمار بازدیدکنندگان

مسئول موزه خانه حکیم نظامی می‌گوید: بیشتر بازدیدکنندگان از این موزه در تعطیلات رسمی تقویم و روزهای پنجشنبه و جمعه به روستای تاد می‌آیند و طبق آمارهای موجود از ابتدای امسال تا پایان آذر، حدود ۱۰ هزار بازدید کننده داشته‌ایم که آن را به فال نیک می‌گیریم، اما هنوز راه زیادی برای رفتن وجود دارد. 

رئیس شورای اسلامی روستای تاد همچنین می‌گوید: در شهرستان تفرش، ۲۳ مشاهیر ملی و بین‌المللی وجود دارد که کوی و برزن این روستا به نام آنان نامگذاری شده است.

 ۶ تن از این افراد متعلق به روستای تاد هستند که از جمله آن ها می‌توان به حکیم نظامی، شاعر بزرگ ایرانی، استاد عبدالله دوامی، پروفسور عزیزی‌راد، اولین متخصص ریه اطفال در کشور و پروفسور حسن عسکری، اولین پیشکسوت دانش گیاه‌شناسی در کشور اشاره کرد.
 
***
وقت خداحافظی از این خانه شعر است. پله‌هایی را که با گلدان‌های زیبا تزیین شده است یکی‌یکی بالا می‌روم و به همان درب چوبی می‌رسم، اما اشعاری که بر دیواری اطراف حک شده‌اند، اجازه رفتن و دل کندن نمی‌دهند: 
«لیلی به کرشمه زلف بر دوش    
مجنون به وفاش حلقه در گوش
لیلی سر زلف شانه می‌کرد         
مجنون دُر اشک دانه می‌کرد» 
و آن دیگری که بر دیوار روبه‌رویی حک شده است:
«ای سخنت مهر زبان های ما   
بوی تو جانداروی جان‌های ما
دور سخا را به تمامی رسان    
ختم سخن را به نظامی رسان».

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی