جماران نوشت: چند روز قبل سید حسن خمینی به انتقاد از بی توجهی نهادهای فرهنگی به امام پرداخت و گفت: «متأسفانه متولیان عرصه فرهنگی ما به شدت نسبت به این امر غفلتزده هستند. بحث امام بسیار کمرنگ است و به حدی است که آدم بعضی وقتها فکر میکند نمیتواند این غفلت ناشی از یک ندانم کاری باشد و شاید یک تحلیلی پشت داستان است. سرود جمهوری اسلامی وقتی تصویب شده اسم امام داخل آن نبوده و مقام معظم رهبری گفتند امام را داخل آن بگذارید. خود ایشان یک روز به من گفت غیر از حسینیه فاطمه الزهرا(س) که در مصلا است، هر چیزی در هر جایی ساختهام به نام امام ساختهام. با چنین پیشینه ای، توجه نکردن نهادهای فرهنگی ما اصلا قابل فهم نیست.»
مشروح گفت و گوی با آیت الله علی اکبر مسعودی خمینی، یکی از شاگردان و یاران دیرین امام در این رابطه را میخوانید:
با توجه به سخنان اخیر یادگار امام درباره بیتوجهی نهادهای فرهنگی نسبت به حضرت امام، از دیدگاه حضرتعالی رسالت نهادهای فرهنگی در ترویج اندیشهها و آراء امام خمینی(ره) چیست؟
مقدمهای عرض میکنم و آن اینکه مطالب و مصاحبههایی که سایت جماران یا رسانههای دیگر درباره امام تولید میکنند باید به گونهای باشد که صدا و سیما آنها را پخش کند، در حالی که پخش نمیکند. چون مردم صدا و سیما را در رأس نهادهای فرهنگی به رسمیت میشناسند. هر کدام از ما در گوشهای هستیم و مطالب در پایگاههای مختلف درج و پخش میشود. لکن مردم آنقدر وقت و فرصت ندارند که دنبال کنند. لذا هر کس هر حرف مفیدی درباره امام زد، صدا و سیما باید آن را پخش و منتشر کند. چون صدا و سیما امکانات دارد و در دوردستترین نقاط ایران و خارج از کشور به برنامههای آن نگاه میکنند.
رهبر معظم انقلاب باید گوش صدا و سیما را بگیرد و این نهاد را موظف کند که همه برنامههایی که درباره امام است را تا تای تمت پخش کند. باید آن بخش درست شود. عدهای هم تک تک بروند و با رئیس صدا و سیما صحبت کنند که وظیفه شما این است که درباره امام آنچه که مورد پسند است را پخش کنید. صدا و سیما باید مطالب مفید را درباره امام پخش کند و کسی خرابکاری نکند.
برخی درباره امام صحبت میکنند، اما امام را ندیدهاند و بر اساس شنیدهها مطالبی میگویند. آنچه که میتوانم بگویم به صورت حضوری با امام بوده است، اما آنچه برخی میگویند بر اساس شنیدهها است. این دو فرق زیادی دارد.
یک روز من به امام عرض کردم: کتاب مکاسبتان را بدهید چون میخواهند چاپ کنند. من کتاب مکاسب را گرفتم، نگاه کردم و گفتم: این که امضا ندارد! امام فرمودند: امضا نمیخواهد. من چند دقیقهای صبر کردم، و گفتم امضا لازم دارد. امام فرمود: برای چه؟ عرض کردم: اگر کسی میخواهد بحث کند و بگوید که این حرف متعلق به فلان آقا است و درصدد رد آن است که این حرف درست نیست، بیامضا میتواند بگوید یا باامضا؟ ایشان بلافاصله فرمود: بده امضا کنم. حضرت امام امضا کردند و مهرشان را زدند.
ایشان حاضر نیست نوشتهشان را امضا کند، اما زمانی که در برابر حرف حسابی قرار میگیرد از طلبهای مثل من قبول میکند و امضا میکند. چرا؟ چون میبیند حرف درستی است. امام با آن شأن و مقام، حرف یک نفری که حرف حساب گفته را گوش کرده است.
یا امام هیچ وقت تنها با کسی ملاقات نکرد؛ حتی با مقامات مهم. حضرت امام فرمود: در وقت ملاقات، آن آقا که آمد، دو-سه نفر هم بیایند و بنشینند.
امام چرا این کار را کرد؟ برای اینکه اگر کس دیگری نبود، ممکن است طرف مقابل از امام دروغ بگوید. لذا چند نفر باید در جلسه باشند تا او نتواند این کار را انجام دهد. این شعور و ذکاوت بالای امام را میرساند.
پس شما معتقدید که در نشر اندیشهها و آراء امام، اول باید گریبان صدا و سیما را گرفت.
بله، رهبر معظم انقلاب به صدا و سیما اعلام کنند که وظیفه شما این است که هر چه مسائل لازم، خوب و به درد بخور درباره امام گفتند باید پخش کنی. همچنین صدا و سیما فیلم و سریال بسازد تا نسل نو را با امام آشنا کند.
آیا میتوان گفت که در صدر نهادهای فرهنگی، کمکاریها درباره امام به صدا و سیما برمیگردد؟
کل کمکاریها به صدا و سیما برمیگردد. صدا و سیما الی الابد، تا هستیم و هست؛ موظف است درباره حضرت امام بگوید و ایشان را معرفی کند. همچنین معرفی کسانی که با ایشان بودند، بر اساس اولویت و میزان خدمت به امام و انقلاب، لازم و ضروری است.
اگر نهادهای فرهنگی به عمد درباره ترویج اندیشههای امام سهلانگاری کنند، چه عواقب منفی در پی خواهد داشت؟
عواملی که میفهمم و دیدم، غیر از مسئله دنیاپرستی، چیز دیگری نیست. ترویج دنیا پرستی از سایر ممالک از همگسیخته، انجام میشود و بیبند و باری ممالک دیگر منتشر میشود.
عده خاصی هستند که میخواهند ایران نباشد. لذا امام خمینی(ره) چندین بار میفرمود: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید.» این حرف الیالابد جاری است، چون شما امروزه میبینید که بایدن(علیه اللعنة و العذاب) از کشتار کودکان و زنان غزه حمایت میکند؛ برای آنکه آنچه میخواهد باید انجام شود و مردم فلسطین سرزمین خود را ترک کنند. آیا میتوان اسم وی را انسان گذاشت؟
همه دنیا میگویند آتش بس باشد اما آن آقا میگوید: بزنید و بکشید! اگر من باشم میگویم اساساً نطفهاش خراب است چون نطفه سالم این این قدر آدم نمیکشد.
پس دشمن اصلی آمریکا است؟
دشمن ما آمریکا و کشورهایی که همراه آن هستند مثل آلمان و فرانسه. نه کسانی که از روی دلسوزی ما را نقد میکنند اینها دشمن ما نیستند دشمن ما آمریکا است.
در کشور ما برخی، کارهایی میکنند که درست است دشمن نیستند، اما از روی نادانی، و هوای نفس و پول و مقام و ریاست است. مگر میشود در ایران سیصد هزار میلیارد تومان دزدی کرد؟ این مقدار پول از کجا آمده است؟ معلوم است که باندی وجود دارد و این را هر عاقلی میتواند بفهمد. این گونه نیست که یک نفر سیصد هزار میلیارد تومان اختلاس کرده باشد. لذا مسئولان باید این باند را بگیرند، هر کس که میخواهد باشد.
حضرت امام در عالم معنا متوجه این مسائل بوده و واقعاً نگران است. ایشان از بیبند و باریهایی که وجود دارد نگران است. امیدواریم اوضاع درست شود.
به نظر شما اندیشه حضرت امام درباره قانون اساسی و حکومتداری چه بود؟
درباره این موضوع از جهات مختلفی میتوان صحبت کرد. حضرت امام تأکید داشتند که قانون اساسی باید تدوین شود؛ هر چه به ایشان میگفتند که خودتان حضور دارید و به قانون اساسی نیازی نداریم، ولی امام فرمودند: قانون اساسی باید به دقت نوشته شود و بر طبق آن عمل شود. هر کدام از اینها بحثهای مفصلی دارد. بعد از انقلاب، برخی درباره نوع حکومت میگفتند که جمهوری دمکراتیک باشد، اما امام میفرمود: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم». از دیدگاه حضرت امام، تمام ارکان مملکت ایران باید در چارچوب قانون اساسی باشد.
همچنین امام معتقد بودند که قانون اساسی باید بر اساس قانون قرآن، پیامبر(ص) و اسلام ناب محمدی باشد نه بر قوانین کشورهای اروپایی یا آمریکایی. لذا نظرات امام و مردم، تعیینکننده بود و اگر امام نبود معلوم نبود که حکومت بر چه پایههای استوار میشد.
همچنین امام میفرمود که لازم است در ظرف مدت کوتاهی قانون اساسی تدوین و تهیه شود و نباید بر طبق خواستههای افراد غربزده باشد.
ان شاءالله مردم مسلمان ایران بر طبق گفتههای امام در انتخابات پیشرو شرکت کنند. این گونه نیست که برخی خیال میکنند که مردم نمیآیند بلکه مردم، پای اسلام و جمهوری اسلامی ایران ایستادهاند و دشمنان این توهم را به گور خواهند برد که مردم برخلاف اسلام، قرآن و جمهوری اسلامی حرکت کنند. به نظر من نود و نه درصد مردم ایران حامی قرآن، اسلام و جمهوری اسلامی هستند.
در پایان، اگر بخواهیم جمع بندی کنیم؛ آثار و تبعات منفی بیتوجهی نهادهای فرهنگی به حضرت امام و به طور کلی فراموش کردن امام چه خواهد بود؟
اگر نهادهای فرهنگی به حضرت امام بیتوجه باشند، خارجیها و کسانی که علیه اسلام هستند خوشحال میشوند و توطئه و شیطنت میکنند. اگر خدای نکرده، مردم از فرمایشات امام پیروی نکنند دشمنان بر مملکت ما مسلط میشوند، شاید مردم به همه آنچه که امام فرمودند عمل نکنند ولی به درصد خوبی از فرمایشات ایشان عمل میکنند.
بنابراین، در صورت عمل نکردن به آراء امام، دشمنان، آمریکا و کشورهای متحد آن بر ما تسلط خواهند یافت. باید به بیانات امام عمل کنیم و قوی باشیم؛ چون دشمنان هر لحظه برای تخریب ایران و نابودی ما آماده هستند. لذا ضروری است در مقابل دشمنان بر اساس آنچه که امام میفرمود عمل کنیم و قوی باشیم.
همچنین در صورت عدم پیروی از اندیشههای امام، در داخل مردم با یکدیگر تنازع خواهند داشت و اختلاف ایجاد میشود. از طرف دیگر ایجاد اختلاف بین مردم و دولت و حاکمیت، تبعات بدی خواهد داشت.
ما باید از مقام رهبری و مقامات حمایت کنیم و به آنها دعا کنیم، چون آنها میخواهند اسلام و قرآن در جامعه پیاده شود. خانمها اخیرا با رهبری دیدار داشتند، ایشان حدود یک ساعت به قدری زیبا و عالی صحبت کرد که واقعاً خوشحال شدم و لازم است مسئولان به فرمایشات ایشان عمل کنند.