
عاصفه الهوردی در یادداشتی در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: بسیاری از ازدواجها با این تفکر اشتباه از آب در میآیند:«من فردی را پیدا کردهام که با بقیه مردهای دیگری که میشناختم متفاوت بود یا من زنی را پیدا کردم که با همه زنهای دیگری که تاکنون میشناسم فرق میکند.» این تفاوتها در ابتدای رابطه جذاب، هیجان انگیز و آرامش بخش به نظر میرسند، اما در نهایت نشان میدهند که در وجود خودمان طرحوارهها یا تلههای حل نشده بسیاری داریم که بر اساس آنها جذب آدمهای «خاص» میشویم.
عشق اتفاق میافتد
هفته گذشته مریم به دفتر مشاوره مراجعه کرده بود. شاید باور نکنید که زنی عاشق مردی بشود که گوشهگیر، مبهم و مرموز است. اینها ویژگیهایی چندان شیفته کننده به نظر نمیرسد، اما عشق اتفاق میافتد. به ویژه که پس از صحبت با چنین فردی متوجه شوید در عین متفاوت بودن، اشتراکات کوچکی هم با هم دارید. مثلاً در یک شرکت کار میکنید یا یکی از اعضای خانواده دور شما با هم آشنا هستند.
فرهنگ موثر است
اگر تعجب میکنید از اینکه کسی شیفته فردی متفاوت با همه آدمهای دیگر بشود، شما را ارجاع میدهم به باورهایی که در ادبیات و فرهنگ وجود دارد.تاکید بر نشانههای آشنا در رابطه، آنچنان به مذاق دو نفر خوش میآید که علائم و نشانههای خطر را متوجه نمیشوند. پس از مدتی لحن بیان آرام، به احترام و ادب تعبیر میشود. کم صحبتی به درونگرایی و عدم توجه به خود، احساس شرم و نقص آزاردهنده هم به فروتنی تعبیر میشود.
غم و اندوه
افراد دارای شخصیت افسرده رفتارهایی از خود نشان میدهند که بر مدار اندوه، غم و غصه میگردد. چنین فردی به طور دائم احساس بیکفایتی، بیارزشی و کمبود عزت نفس را تجربه میکند. نسبت به خودش نگرشی منفی دارد و به طور دائم از خود سرزنشی رنج میبرد. تمایل این افراد به خودخوری و غصه خوردن بسیار بالاست.
میترسی حرفی بزنی؟
معمولا نسبت به دیگران نگرش منفی انتقادی و سرزنشگر دارند و به همه چیز در زندگی خود بدبین هستند. به طور دائم از احساس گناه و پشیمانی فزایندهای رنج میبرند. در حضور آنها به طور مدام باید تلاش کنی نشان دهی اوضاع آنطورها هم بد نیست. از اینکه لحظهای درد و ناراحتی خود را بیان کنی، میترسی که نکند او را ناراحت کرده باشی.
ما انسان هستیم و ممکن است در روزهایی بسیار غمزده ناراحت و غصهدار شویم، اما معمولاً پس از مدتی میتوانیم بر این حجم عظیم غم و افسردگی غلبه کنیم، اما افراد دارای شخصیت افسرده هر لحظه انتظار وقوع اتفاقات ناخوشایند را دارند. حتی در روزهای معمولی هم با هر اتفاق کوچکی به یاد وضع غمناک میافتند.
تشخیص احساسات
این افراد طیف محدودی از هیجانات و احساسات را تجربه میکنند. اگر از او بپرسید:" چه احساسی داری؟" به سختی میتواند پاسخ دهد یا در پاسخ به این سئوال که:"چه چیزی تو را خوشحال میکند؟"نمیتواند به سادگی پاسخی درخور بدهد. معمولا از چنین افرادی میخواهم که فهرستی از فعالیتهایی که او را خوشحال میکند، روی کاغذ بنویسد، اما او ناتوان از نوشتن چنین فهرستی است. انگار که از او خواسته ام در هوا رانندگی کند!
بی ارزشی عمیق
افراد دارای شخصیت افسرده به صورت مفرط غم زدهاند. عمیقاً احساس بیارزشی میکنند. احساس یأس عمیقی که در درون آنهاست، نه فقط خودشان را در بر میگیرد، بلکه بر روی زندگی اطرافیان هم سایه میافکند.
احساس یأس فراگیر اجازه نمیدهد که چنین فردی از لحظات زندگی خود لذت ببرد. او عزت نفس کمی دارد و توانایی تجربه شادی و نشاط را ندارد. به همین دلیل به فردی انتقادگر و سرزنشگر مبدل میشود. در هر جمعی که باشد شور و نشاط را از آن جمع میگیرد و غم و اندوه جایگزین میکند. افرادی هم که در اطراف او هستند، به خاطر نگرش انتقادی و سرزنشگر او دچار غم و اندوه میشوند.
من واقع بین هستم
او فکر میکند هیچ چیز کاملاً درست و به قدر کافی خوب نیست. با یک نگرش منفی همه افکار، گفتار، احساسات و رفتار او را تحت تاثیر شدید قرار میدهد. به طور دائم دچار منفیبافی و بدبینی است. هرچند اغلب خود را فردی واقع بین میداند.
خودخوری
فرد با شخصیت افسرده وقت و انرژی زیادی را صرف میکند تا با خود کلنجار برود. خودخوری میکند. نقصها، ناکامیها، اشتباهات و حسرتهای خود را به خود یادآوری میکند و طبیعتاً نمیتواند نگرشی خوشبینانه نسبت به آینده و وقایع داشته باشد. گاهی وقتها این حالت در او آنچنان شدید است که دیگران از ترس اینکه روحیه خود را از دست بدهند، او را ترک میکنند و در نهایت در پایان این چرخه احساس بیارزشی به او دست میدهد. که در نتیجه آن دیگران از او اجتناب میکنند.
شخصیت افسرده یعنی چه؟
در یک پیوستار، یک سر آن افراد با افسردگی شدید (سایکوز)قرار دارند که کاملاً از پای در میآیند و حتی اقدام جدی به خودکشی میکنند. در سر دیگر آن افراد با سلامت روانی قرار دارند. افراد با شخصیت افسرده در وسطهای این پیوستار قرار میگیرد. آنها به ندرت علائم شدید و فلج کننده افسردگی را نشان میدهند و به نظر خودشان واقع بین هستند.
خانوادههای افسرده ساز
کودکان با داشتن چنین زمینه ژنتیکیای در خانوادههایی که والدین آنها افسرده هستند، دچار چنین شخصیتی میشوند. چرا که اگر کودکی فقط با والدین با خلق افسرده وارد تعامل شود، دیگر نمیتواند الگوهای هیجانی مختلف را از جمله شادی و نشاط بیاموزد و آن شخصیت را الگوی خود میکند.