سه‌شنبه ۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۰۱:۰۵

بیتا فرهی به نمادی از زن مدرن و روشنفکر در سینمای ایران تبدیل شد

بیتا فرهی هم با بازی در نقش «مهشید امیر سلیمانی» و بعد در نقش مریم بانوی فیلم «بانو»، به نمادی از زن مدرن و روشنفکر در سینمای ایران تبدیل شد.

رضا صائمی در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنر امروز روزنامه اطلاعات نوشت: روز از چهلم«داریوش مهرجویی»نگذشته بود که «بیتا فرهی» هم به او پیوست. به کارگردانی که نخستین بار، پای او را به جهان سینما و دنیای بازیگری باز کرد تا بیتا فرهی در نقش «مهشید» فیلم هامون، به یکی از ماندگارترین کاراکترهای زن تاریخ سینمای ایران تبدیل شود.

 اگر خسرو شکیبایی در نقش «حمید هامون» به نماد روشنفکری در سینمای ما بدل شد، بیتا فرهی هم با بازی در نقش «مهشید امیر سلیمانی» و بعد در نقش مریم بانوی فیلم «بانو»، به نمادی از زن مدرن و روشنفکر در سینمای ایران تبدیل شد.

 بیتا فرهی گرچه سینما نخوانده بود، اما فارغ‌التحصیل رشته هنر از مدرسه هنر جان پاورس آمریکا در سال ۱۳۵۹ بود. او زمانی که 31 سال داشت،برای بازی در فیلم هامون توسط ناصر چشم‌آذر که دوست دایی فرهی بود، به مهرجویی معرفی شد و به سرعت مورد پسند او برای بازی در نقش مهشید قرار گرفت.

یک شاه نقشی که نخستین حضور او در سینما و تجربه بازیگری را به نقطه عطفی در کارنامه او تبدیل کرده بود.

او بازیگری را از طریق همکاری با مهرجویی آغاز کرد و چهل و دو روز بعد از درگذشت، به پایان زندگی رسید. بیتا فرهی که سال ۱۳۶۸ با بازی در «هامون» توانسته بود توجه‌های زیادی را به سمت خودش جلب کند، ۲ سال بعد، یکی دیگر از نقش‌های درخشانش را در «بانو» به نمایش گذاشت. نقش زنی ثروتمند و تنها که گمان می‌کند با مهربانی و صمیمیت با آوارگان و فقرا می‌تواند زندگی نابسامان و تنهایی پر اندوهش را جبران کند.

 محبت بی‌دریغش را روانۀ‌ این خانواده ضعیف و بی‌خانمان می‌کند و نهایتاً تمام زندگی‌اش را از دست می‌دهد و به لحاظ روحی هم رو به زوال می‌رود. در ظاهر به نظر می‌رسد که ساده‌ترین گریم روی صورت شخصیت بانو انجام شده باشد و طراحی چهره بیتا فرهی کار زمان بری نبوده است؛ اما طبق گفته‌های عبدالله اسکندری،یکی از سخت ترین طراحی گریم‌ها را داشته است. 

ابتدای فیلم دچار آشفتگی ذهنی می‌شود و کم‌کم خون از صورتش می‌رود و به تدریج رنگ‌پریده‌تر و نحیف‌تر می‌شود تا پایان داستان که کاملاً به لحاظ ظاهری و روحی به فروپاشی می‌رسد. این تغییر تدریجی، کاملاً در صورتش آشکار است.

 بیتا فرهی که با مهشید فیلم هامون به شهرت رسیده بود، با اکران فیلم «بانو» می توانست مسیر حرفه ای خود را در اوج دنبال کند، اما توقیف فیلم که 7 سال طول کشید، مانع بزرگی بر سر این مسیر شد. چنان که فرهی توقیف  آن را ضربۀ سختی به آیندۀ کاری خود دانست. او در فیلم بانو مثل مهشید نبود، شبیه هامون شده بود. خود مهرجویی هم در مصاحبه ای گفته بود که:«بانو در واقع هامون زن است و سرگذشت رنج او.»

 فرهی بعد از 7 سال که «بانو» اکران شد، فیلم را در عصر جدید در کنار مردم تماشا کرد و آن را یکی از خاطرات خوب خود می دانست. دو سال و نیم بعد از فیلم بانو، فرهی به واسطه دوست نزدیکش با پروانه پرتو، در فیلم «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش بازی کرد. او در نقش «دکتر شکوه»، کمی از نقش های روشنفکرانه اش فاصله گرفت که این فاصله در فیلم «اعتراض» کیمیایی به اوج خود رسید.

 او در نقش «مجديه»،زني جنوب شهري، ظاهر شد که از نظر لحن صحبت، راه رفتن و... تفاوت هاي اساسي با کاراکترهاي قبلي اش داشت تا نشان دهد که از پس نقش زنی جنوب شهری با چادر گل گلی هم برمی آید. خودش درباره این نقش گفته بود:

 «همیشه این فیلم را دوست دارم، چون نقشم خیلی متفاوت بود. دوست ندارم نقش کلیشه‌ای بازی کنم و همیشه زنی متمول و ثروتمند باشم و رُل «عتراض» خیلی متفاوت بود.»

 در ادامه، بیتا فرهی به واسطۀ حضور در فیلمی از«رخشان بنی اعتماد»،نخستین همکاری اش با کارگردان زن را تجربه کرد تا در «خون بازی» یکی از مادران متفاوت سینمای ایران را به نمایش بگذارد. نقش مادری با یک مادرانگی پر رنج که دختری معتاد دارد.

 او ماندگارترین پلانی را که بازی کرده، در همین فیلم می دانست:«پلان هاي ماندگار زيادي در ذهنم دارم، اما به دليل اين که مادرم و دخترم را عاشقانه دوست دارم، هميشه يک پلان از «خون بازي» در ذهنم مي درخشد. آن هم جايي که روي کاپوت ماشين مرد رهگذر مي کوبم و فرياد مي زنم که بچه ام را پياده کند. بارها و بارها اين سکانس تکرار شد و من هر بار با درماندگي بيشتري بازي مي کردم تا در نهايت به اوج استيصال رسيدم و آن سکانس گرفته شد.»

همکاری با بهمن فرمان آرا در دو فیلم «خانه‌ای روی آب » و «خاک آشنا» نیز دو تجربه دوست‌داشتنی دیگر برای فرهی بود که خانه‌ای روی آب را بیشتر دوست داشت. 

فرهی درباره بازیگری در فیلم های کارگردان های بزرگ گفته بود: «قطعاً اعتبار فيلمسازاني مانند کيميايي و فرمان آرا برايم کافي بود؛ چون معتقدم کارگردان شاخص در نهايت مي تواند تمام اجزاي فيلم را جمع کند و به سرانجام برساند. ضمن اين که به نظرم اين خود بازيگر است که با توانمندي هايش نقش را بزرگ مي کند و به آن جهت مي دهد. براي من ذات نقش مهم است. بعضي ها 90 دقيقه در فيلمي بازي مي کنند، اما خيلي زود از ذهن مردم پاک مي شوند. چون بدون اين که نقش را حس کنند، فقط آن را با فيزيک شان بازي مي کنند. مهم نوع بازي است، نه متراژ نقش.»

بیتا فرهی که طی چند هفته گذشته به دلیل عارضه ریوی و قلبی در بیمارستان دی بستری بود، چهارم آذرماه این هفته از دنیا رفت. هم‌اکنون سریال «سرزمین کهن» با بازی بیتا فرهی در حال پخش است. بیتا فرهی که با مهرجویی آغاز کرده بود، در آخرین فیلم او «لامینور» هم حضور کوتاهی داشت. 

حالا با مرگ او تقریباً همه شخصیت های اصلی این فیلم کالت و خاطره ساز، دیگر زنده نیستند، حتی کارگردان آن. بازیگری که خیلی گزیده کار بود، اما با همان چند نقشی که در کارنامه اش داشت، به عنوان یکی از محبوب ترین بازیگران زن سینمای ایران در خاطره ها باقی ماند.او توانست سه سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر دریافت کند.

 فرهی برای هنرمندی در فیلم‌های کیمیا (۱۳۷۳) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر،خانه‌ای روی آب(۱۳۸۰) سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن در بیستمین دره جشنواره فیلم فجر  و سومین سیمزغ بلورینش را برای در «خون‌بازی» به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن از بیست‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر کسب کرد.

او کارنامه ای کم حجم اما پربار داشت و این با دغدغه های وی در بازیگری نسبت داشت؛ چنان که خود گفته بود: «در کل از کارنامه ام راضي ام. به اين دليل که پر حاشيه نبودم و هيچ وقت راضي نشدم به هر قيمتي در اين عرصه حضور داشته باشم.» یادش گرامی باد.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب