بخش هایی از گفتگوی باشگاه خبرنگاران جوان با محمدرضا باهنر، سیاستمدار اصولگرای ایرانی را بخوانید؛
از احمدی نژاد و جریان متبوعش اطلاعی دارید؟
باهنر: آقای احمدی نژاد خودش ادعا دارد که در انتخابات فعالیت نخواهد داشت. اینکه رسما لیستی را ارائه دهد اینگونه نیست، اما ممکن است که در پشت پرده لیستی را ارائه دهد. احمدی نژاد را در جلسات مجمع میبینم و فعال است، اما در جریانات سیاسی مدتی است که سکوت کرده است.
جریان اصولگرا را برای انتخابات مجلس دوازدهم توضیح دهید؟
باهنر: انتخابات این دوره ویژگیهای اختصاصی و عمومی خاصی دارد، مهمترین مسئله انتخابات این دوره میزان مشارکت است. با توجه به مسائلی که در کشور وجود داشته و دارد و مسائلی که سال قبل در اغتشاشات شاهدش بودیم، این بار مقام معظم رهبری برخلاف عرفهای پیشین که معمولا زود به انتخابات ورود نمیکردند، یک سال قبل از انتخابات این مسئله را مطرح و چهار واژه کلیدی مشارکت، رقابت، سلامت و امنیت انتخابات را عنوان کردند و از دست اندرکاران انتخابات این مطالبه را داشتند که کار را مقداری مدیریت و تلاش کنند که کار جلو رود.
از همان زمان ما در جامعه اسلامی مهندسین و جبهه پیروان خط امام و رهبری روی این چهار واژه تاکید کردیم و در جلسات خصوصی و عمومی شورای مرکزی روی این مباحث بحث کردیم، زیرا این مطالبه جدی مقام معظم رهبری بوده و پشت آن نیز منطق خاصی نهفته است. ما در این دوره موضوع مشارکت برایمان از اهمیت بسزایی برخوردار است و حتی با برخی از دوستان هم اختلاف نظراتی در این زمینه داشتهایم، اما شخصا معتقدم که در این دوره موضوع میزان مشارکت مهمتر از نوع انتخاب است و اینکه مشارکت در یک محدوده کمی باشد حتی اگر ما نیز انتخاب شویم برایمان چندان لذت بخش نیست.
اگر بتوانیم تلاش کنیم در یک رقابت سنگین، رای بیاوریم ارزشمند است؛ اگر دو حالت را برای آینده تصور کنم، یکی اینکه ۱۵ درصد مردم تهران در انتخابات شرکت کنند و من نفر اول بشوم و یا اینکه مردم تهران ۳۰ درصدشان پای صندوقها بیایند درحالی که من اصلا رای نیاورم بنده حالت دوم را ترجیح میدهم که انتخابات پرشور، رقابتی و جدی باشد.
اینکه یک نفر با دولت مشکل داشته باشد و صلاحیتش رد شود، هیچ منطقی ندارد
برای انتخابات پرشور یک سری اقدامات را باید حکومتها انجام دهند، برای مثال هیاتهای اجرایی و نظارت باید در موضوع بررسی صلاحیتها مقداری سعه صدر بیشتری داشته باشند. علاوه بر این فعالان سیاسی نیز باید یکسری اقداماتی را داشته باشند.
من در همین جا یک نقد سیاسی را مطرح کنم؛ همین چند روز قبل با خبر شدیم که بلاخره هیاتهای اجرایی کار خود را تمام کردند و نتایج هم اعلام شد این درحالی بود که برخی از چهرههای سرشناس تایید صلاحیت نشدند. خواهشم از هیاتهای نظارت این است که توجه داشته باشند، اگر کسی واقعا روشن شد که ضد نظام و برانداز است بله در این صورت هیچکس معتقد به تایید صلاحیت وی نیست، اما افرادی که در نظام خدمت کردند حتی اگر اصلاح طلب باشند، یا جریان اصولگرایی و یا شخص باهنر را قبول ندارد و بر دولت آقای رئیسی نقد دارد این گناه نیست و این اتفاقا فعالیت سیاسی و سرزنده بودن است. اینکه یک نفر با دولت مشکل داشته باشد و صلاحیتش رد شود هیچ منطقی ندارد، این خودش نوعی مهندسی انتخابات است.
خواهشم از هیاتهای نظارت بر انتخابات و شورای محترم نگهبان این است که ما هرچه تعداد افرادی که خود را عرضه کردند برای نامزدی را بیشتر کنیم مشارکت مردم نیز افزایش خواهد داشت. ما باید تلاش کنیم تا موانع مشاکت مردم را کاهش و انگیزههای مشارکت مردم را افزایش دهیم.
اگر فردی اصلاح طلب باشد، دلیلی برای رد صلاحیتش وجود ندارد
در برخی از شهرهای بزرگ مانند تهران، تبریز، مشهد و برخی از نمایندگان فعلی را رد صلاحیت کردند باید اتفاق بزرگی در این میان رخ داده باشد وگرنه فردی که چندین دوره نماینده بوده است حال اینکه در جریان اصلاح طلبی است که نمیتواند ملاک باشد. یک موضوع دیگر هم این است که در این دوره تعداد افرادی که ثبت نام کردند بسیار زیاد است، برای مثال در پیش ثبت نامها شاهد این بودیم که حدود ۴۸ هزار نفر ثبت نام کرده بودند و برای مرحله بعدی هم حدود ۲۴ هزار نفر ثبت نام کردند، بله من هم میدانم که شاید ۲۰ هزار نفر از این تعداد رای قابل توجهی اخذ نکنند. این افراد اگر مشکل جدی اخلاقی و یا صلاحیتی ندارند خواهش بنده این است که این افراد را با سعه صدر تا جایی که می توانند تایید صلاحیت کنند.
حدود ۱۸۰ حوزه انتخاباتی داریم که صرفا یک کرسی دارند و در این حوزههای انتخابیه تک کرسی اگرچه ممکن است جریانات سیاسی موثر باشند، اما بیش از هرچیز مساله قومیتی، صنفی و... مطرح است. ممکن است فردی صرفا ۲۰۰ رای داشته باشد، اما اگر همان فرد هم صلاحیتش تایید نشود همان ۲۰۰ نفر هم دیگر در انتخابات شرکت نخواهند کرد. ما اگر فرض میکنیم که ۲۰ هزار نفر از این کاندیداها ۳۰۰ یا ۴۰۰ رای بیشتر نداشته باشند، رد صلاحیت کردن این افراد مشارکت را کاهش خواهد داد.
الان که زمان اقدامات هیاتهای نظارت و در نهایت شورای محترم نگهبان است باید تلاش کنند حداقلِ ردصلاحیتها را انجام دهند. البته من منظورم افراد فتنهگر و یا مخالف نظام نیست زیرا طبیعی است که این افراد صلاحیت پستهای حساس را ندارند، اما سایر افرادی که این مشکلات را ندارند و پروندهشان سفید است حتی اگر اصلاح طلب باشد دلیلی برای رد صلاحیت وجود ندارد.