شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۳
۵

اگر این بند را قطع نکنید سقوط شما در زندگی حتمی است

اگر والد یا والدینی دارید که شما را با احساس گناهی که به شما تحمیل می کنند، وادار به قطع نکردن بندناف روانی تان می کنند، بدانید که سقوط شما در زندگی حتمی است. 

شیما اسکندری در یادداشتی در ضمیمه خانواده امروز روزنامه اطلاعات نوشت: اسمش را می گذارد «احترام»! می گوید نمی توانم مادرم را نادیده بگیرم، پدرم باید در جریان همه چیز زندگی من باشد، آخر آنها به گردن من حق دارند، گناه دارند، من نمی خواهم فرزند بدی باشم، دلم می  خواهد همیشه به آنها حقیقت را بگویم، یعنی شما می گویید اگر چیزی از من پرسیدند دروغ بگویم؟! پدر و مادرم هستند، من بدون نظر آنها که نمی توانم کاری کنم اما دلم می خواهد ازدواج کنم و برای خودم زندگی کنم، دلم می خواهد سفر بروم و آخر هفته را با دوستانم باشم، اصلا نمی دانم دیگر چه کاری درست است فقط می دانم که خسته و  گیج شده‌ام!

پاسخ دادم: من کی گفتم به آنها دروغ بگو، فقط پرسیدم چرا در مورد هرچیز حتی شخصی و خصوصی ای در زندگی ات، هنور با مادرت حرف می زنی؟ چرا فکر می کنی نمی توانی مستقل از پدرت کار کنی؟ چرا با بحث «مستقل بودن» به عنوان یک انسان بالغ مشکل داری؟! قرار نیست به والدینت بی احترامی کنی، فقط قرار است مستقل باشی.

والدین القاگر احساس گناه

حتما شما هم در اطراف خود دیده اید و شاید هم خودتان یک فرد وابسته به والدین خود هستید که بدون مشورت با آنها هیچ کاری را نمی  توانید انجام دهید.

خیلی وقتها مشورت هم نمی کنید فقط مثل طوطی شروع می  کنید به حرف زدن و گزارش دادن تمام آنچه در طول روز اتفاق افتاده یا هر چیزی که در ذهنتان می گذرد!

شاید یک فرد میانسال هستید، اما هنوز با پدرتان کار می کنید، هنوز برای سفر بردن همسرتان از آنها اجازه می‌گیرید، شاید نمی توانید این کارها را نکنید چون به شدت از سمت والدین خود دچار احساس گناه می شوید! آیا این جمله ها برایتان آشناست؟!

«من مادرم یک عمر برات زحمت کشیدم، حالا من رو داری بی  ارزش می کنی؟ مگه چی ازت خواستم»

«گفتم عصای دستم میشی نمی دونستم اگه بخوام بدونم پولت رو کجا خرج کردی یعنی دارم توی زندگیت دخالت می کنم؟»

«تقصیر منه که هرروز تماس می گیرم تا مطمئن بشم ناهار خوردی، حالا چه اشکالی داره بگی قبلش چرا اشغال بودی و با کی حرف می  زدی؟!»
«تو تنهایی نمی تونی کار کنی اگه ورشکست بشی چی؟»

«حالا دیگه همسرت رو بیشتر از ما دوست داری؟ ما داریم پیر می شیم به تو احتیاج داریم کسی رو نداریم دیگه»

نیازی به اسم استقلال

همه انسان ها برای رشد کامل و سالم روانی خود، باید بتوانند چند نیاز را در خود رفع کنند. یکی از این نیازهای اساسی نیاز به مستقل بودن، به ویژه استقلال عاطفی و روانی است. این نیاز خود را در تصمیم گیری  ها از جمله در رابطه فرد خود را نشان می دهد و اگر فردی نتواند این نیاز را به شکلی سالم رفع کند، دچار مشکلات زیادی در جامعه، شغل و ازدواجش خواهد شد.

بند ناف روانی خود را قیچی کنید

اگر می خواهید مقتدر باشید و عزت نفستان رشد کند، حتما و بدون شک بدانید که باید بتوانید از سن بلوغ، شروع کنید به تصمیم‌گیری های مستقلانه.

اگر والد یا والدینی دارید که شما را با احساس گناهی که به شما تحمیل می کنند، وادار به قطع نکردن بندناف روانی تان می کنند، بدانید که سقوط شما در زندگی حتمی است. 

احترام گذاشتن به والدین، با مستقل بودن هیچ منافاتی ندارد. اجازه ندهید والد کنترلگر و مضطرب شما، روی شما سلطه پیدا کند، لازم نیست هر روز به او بگویید در محل کارتان چه اتفاقی افتاده است و آیا به شما اجازه می دهد که فردا را با دوستتان به کافه بروید یا نه، به او بگویید که می دانید چقدر نگران شماست اما از او بخواهید به شما اعتماد کند و بگذارد زندگیتان را پیش ببرید، بگویید هرگاه نیاز به کمک داشتید حتما به سراغش خواهید رفت و از او کمک خواهید گرفت. از طرفی روی عزت نفس خودتان هم کار کنید، خودتان و توانایی هایتان را باور داشته باشید و بدانید که هیچ کس به اندازه شما به افکار و احساسات و استعدادهایتان واقف نیست، حتی پدر و مادرتان.

 البته اوضاع به این راحتی ها کنترل نخواهد شد چون در اوایل مسیر، احتمالا با بازخوردهای شدیدا منفی از سمت والد یا والدین تان روبرو خواهید شد، چنین والدینی به دلیل خاصیت کنترلگری شدیدی که دارند، نمی توانند به این راحتی بپذیرند که فرزندشان دیگر در حوزه استحفاظی آنها نخواهد بود و تمام تلاششان را برای نگه داشتن شما به کار خواهند بست.

اگر چنین اتفاقی افتاد حتما از یک روانشناس کمک بگیرید و به هیچ عنوان ناامید نشوید، حتی اگر در ابتدای مسیر شکست‌های کوچکی داشتید، آنها را طبیعی تلقی کنید و بدانید تا وقتی شروع به تمرین استقلال نکنید، همچنان یک فرد گرفتار در بند والد، خواهید بود.

گزارش خطا
نظرات
علی ظهیری
به این نمی گن استقلال این یک ولنگاری نشات گرفته از غرب است وابسته بودن و مشورت کردن یک لصل زندگی است ولی تصمیم در نهایت با خود فرد است
ناشناس
هر انسانی احتیاج به 3واعظ نیاز دارد ‌‌؛ اخدایی که آوراافرید. 2و وجدانش 3.واعظ بیرونی که بهترین دوست پیدا کند تا او را موعظه نماید وار لغزشها و سقوط به چاه‌ها مانع شود و چه کسی از والدین دلسوزتر است به انسان که امروزه آنها هستند که نوجوان را حمایت می‌کنند و گرنه یک جوان نمی تواند تنهابزید
ناشناس
خیلی خوب بود بعضی آدمها مستقل بودن رو بلد نیستند کسانی رو میشناسم که به دلیل همین وابستگی عاطفی وداشتن مادری که از راه محبت ومهر ورزی بیجا زندگی فرزندشون رو خراب ومتلاشی کردند مستقل شدن یک مهارت که دقیقا باید در خانواده آموخته بشود.
منوجهر
خانم اسکندری عزیز شما یا مادر نشدید یااگه مادر شدید خیلی حس و حال مادر ی نداریداحترام گذاشتن به والدین، به این نمی گن استقلال این یک ولنگاری نشات گرفته از غرب است وابسته بودن و مشورت کردن یکی از زندگی است ولی تصمیم در نهایت با خود فرد است لطفاً مواقع اظهار در. مورد یه چیز جامعه پسند،.....اظهارنظر
ناشناس
این مزخرفات در کدام کتاب علمی ثبت شده . برای روزنامه اطلاعات متصفم که به جای مشورت با اساتید دانشگاه و حوزه یک چنین صحبتهای کارشناسی نشده را چاپ می کند.
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب