سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۵:۵۵

این سیاست‌های خطرناک آینده مبهمی پیش روی ایران قرار داده است

تخلیۀ روستاها و رشد مهاجرت و حاشیه‌نشینی به رقم بحرانی بیست میلیون تن رسیده و در این میان، نه‌تنها از اقدامات اصولی خبری نیست، بلکه استقرار صنایع فولاد در داخل سرزمین به‌ویژه در دشت‌هایی با بیلان منفی همچنان و با افتخار ادامه دارد.

محمد داودبیگی خبرنگار اطلاعات نوشت: بر پایۀ آمارهای در دسترس، طی شصت سال گذشته، جمعیت ایران پنج‌ برابر شده است. 

روشن است این جمعیت، هم به خوراک و پوشاک نیاز دارد، هم شغل و درآمد. سیاست‌های اجراشده طی این چند دهه نشان می‌دهد بخش بزرگی از این نیازها با تکیه بر کشاورزی در سرزمین‌های خشک به عنوان یک بخش کارآفرین و استقرار پی‌درپی صنایع آب‌بَر مانند صنعت فولاد در دل این مناطق خشک تأمین شده است. 

ادامۀ این سیاست‌های خطرناک در سایر نقاط کشور از جمله استان‌هایی چون قزوین و زنجان، آیندۀ مبهمی پیش روی ایران‌زمین قرار داده است؛ چنان‌که امروز تالاب‌ها و دریاچه‌های ایران خشک و برهوت شده‌اند، تخلیۀ روستاها و رشد مهاجرت و حاشیه‌نشینی به رقم بحرانی بیست میلیون تن رسیده و در این میان، نه‌تنها از اقدامات اصولی خبری نیست، بلکه استقرار صنایع فولاد در داخل سرزمین به‌ویژه در دشت‌هایی با بیلان منفی همچنان و با افتخار ادامه دارد؛ از جمله در خشک‌ترین استان کشور، یعنی سیستان و بلوچستان که به لحاظ فقر منابع آبی رو به تخلیۀ جمعیتی است. 

به گفتۀ یکی از مسئولان، این افتخار نصیب استان شد تا به صنعت فولاد با ظرفیت توسعۀ ۶۰ هزار تُن و تولید ۳۰ هزار تن میلگرد در فاز اول دست پیدا کند! یا در همین استان خشک و بی‌آب در شهرستان خاش، امسال حدود 3000 تن سیب‌‌زمینی تولید شد تا برای حدود ۳۰۰ نفر شغل ایجاد کند؛ استانی که بر پایۀ ارزیابی‌های کارشناسانه و در پی قطع حقابۀ ایران از هامون، پیش‌بینی سختی برای آب آشامیدنی آن هم شده است.

آب‌های زیرزمینی، ذخایر استراتژیک 

معاون دفتر توسعۀ نظام‌های فنی بهره‌برداری و دیسپاچینگ (مدیریت تعیین اولویت‌ها/Dispatching) برق‌آبی کشور در گفتگو با خبرنگار روزنامۀ اطلاعات با استراتژیک دانستن منابع آب زیرزمینی کشور می‌گوید: «متأسفانه هر سال حجمی از ذخایر نهفتۀ کشور به میزان پنج میلیارد متر مکعب برداشت می‌شود. 

به این ترتیب تاکنون 146 میلیارد متر مکعب از حجم این ذخایر برداشت شده و چون منابع آب زیرزمینی محدود است، مصرف آن باید برنامه‌ریزی دقیق داشته باشد.»

حمید رحمانی با اشاره به قوانین بازدارندۀ حفر چاه در برخی کشور‌ها تصریح می‌کند: «در کشوری مثل استرالیا قوانین مربوط به ضریب پولی جرائم آب، هرساله به‌روز می‌شود و مبلغ آن‌قدر زیاد است که کشاورز اگر زمین کشاورزی خود را بفروشد نیز نمی‌تواند آن مبلغ را پرداخت کند و این موجب شده است که کسی جرأت حفر چاه غیرمجاز نداشته باشد.»

وی در بخش دیگری از سخنان خود دربارۀ پیامدها و وضعیت سکونت مناطق متأثر از بحران آب می‌گوید: «وقتی که آب یک منطقه با تانکر تأمین می‌شود یعنی هیچ آبی برای کشاورزی و دامداری و سایر مصارف وجود ندارد. در چنین شرایطی، تا چندسالی ممکن است بومیان دوام بیاورند و با این شرایط زندگی کنند، ولی به زودی ناچار به ترک چنین زیست‌بومی خواهند شد.

زمانی از دشت مهیار اصفهان بازدید می‌کردیم، روستاهایی را دیدم که درمانگاه، مدرسۀ نوساز و مجهز و جادۀ آسفالت داشتند، ولی کسی در آنجا زندگی نمی‌کرد. با پرس‌و‌جو پی بردیم مردم روستا به خاطر پایان یافتن منابع آب منطقه از آنجا کوچیده‌اند. در خراسان جنوبی هم مردم خیلی از روستاها کوچ کرده‌اند. هنگامی که مردم یک روستا می‌کوچند، همۀ سرمایه و شغلشان را از دست می‌دهند و حاشیه‌نشین شهرهای بزرگ می‌شوند و این مسأله مشکلات زیادی برای آنها به همراه خواهد داشت.»

معاون دفتر توسعۀ نظام‌های فنی بهره‌برداری و دیسپاچینگ برقابی همچنین یادآور می‌شود: «کسانی که بدون شغل و سرمایه، زندگی در حاشیۀ شهرهای بزرگ را برمی‌گزینند، هم برای خود و هم برای شهر، پیامدهای ناگواری پدید می‌آورند. این پیامدها چیزی نیست که یکباره رخ بدهد؛ فرآیندی دارد که از کوچیدن آغاز می‌شود و پس از مدت‌ها سکونت در حاشیۀ شهرها نمایان می‌شود.

روند کوچ روستاییان و تهی شدن برخی از آبادی‌ها چندسالی است که در استان‌های اصفهان، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان آغاز شده و برخی درحال تخلیۀ محل سکونت خود هستند. در بعضی از این روستاها فقط چند پیرمرد و پیرزن ساکنند و بقیۀ مردم به‌ویژه جوانان از روستا خارج شده‌اند. این بحران شوربختانه به صورت تدریجی در سایر نقاط هم در حال رخ دادن است.»

بایستگی چاره‌سازی برای کشاورزی

حمید رحمانی می‌گوید: «اگر می‌خواهیم بحران آب را حل کنیم، باید به این بیندیشیم که مصرف ۹۰ درصد منابع آب در بخش کشاورزی بدون افزایش ظرفیت و تغییر الگوی کشت، جلوی توسعۀ کشور را می‌گیرد. در بخش کشاورزی باید محصولات استراتژیک تولید شود؛ درحالی‌که اکنون بسیاری از محصولات آب‌بر در کشور کشت می‌شوند و حتی روزانه میزان زیادی هندوانه از ایران به خارج صادر می‌شود که به معنی صادرات آب شیرین است. از این رو اگر به دنبال کاهش تمرکز بر برداشت از آب‌های زیرزمینی هستیم، باید به فکر اشتغال جایگزین مردم باشیم و همۀ اشتغال‌زایی را به سمت کشاورزی سوق ندهیم.»

وی تصریح می‌کند: «من فکر می‌کنم هنوز هم می‌توان منابع آب کشور را احیا کرد و نجات داد. البته این مهم محقق نمی‌شود مگر آنکه مصارف کاهش یابد و به کمتر از میزان تغذیه برسد تا آب‌خوان‌ها احیا شوند، ولی اگر روال مصرف به همین شکل و با میزان فعلی ادامه یابد و بخش کشاورزی با ظرفیت پایین به کار خود ادامه دهد، چشم‌انداز خوبی برای کشور قابل تصور نیست.»

معاون دفتر توسعۀ نظام‌های فنی بهره‌برداری و دیسپاچینگ برق‌آبی، خاطرنشان می‌کند: «بحثی که معمولا مطرح می‌شود امنیت غذایی است، اما نباید فراموش کنیم امنیت آب بر امنیت غذایی ارجحیت دارد؛ چنان‌که اگر امنیت آبی وجود نداشته باشد، امنیت غذایی نیز محقق نخواهد شد. مثلا در همین دشت مورداشارۀ مهیار، اگر آب وجود داشت، استقرار جمعیت هم ممکن بود و امنیت غذایی اتفاق می‌افتاد، اما به دلیل فقدان آب، نه امکان استقرار جمعیت را داریم و نه امکان تولید غذا هست.»

آغاز منازعات اجتماعی 

خاورمیانه یکی از آسیب‌پذیرترین مناطق جهان در برابر تأثیرات تغییرات آب‌وهوایی به حساب می‌آید که اثرات آن طی سال‌های اخیر کاملا نمایان شده است. بر پایۀ پیش‌بینی سازمان ملل، تا سال ۲۰۲۵، ایران در فهرست کشورهایی قرار می‌گیرد که با کمبود زیاد آب روبه‌رو خواهد شد.

معاون بهره‌برداری و توسعۀ شرکت آب و فاضلاب خراسان رضوی، با بیان اینکه به دلیل کمبود آب، شاهد منازعات اجتماعی هستیم، می‌گوید: «سالانه در برخی از دشت‌ها تا 5/1 متر افت سطح آب داریم. از این رو سال‌هاست هشدارها به صدا درآمده، ولی رعایت نمی‌شود. علت هم مشخص است، تا زمانی که آب را ارزان بفروشیم، نه‌فقط منابع موجود زودتر تمام می‌شود، بلکه نخواهیم توانست برای نسل‌های آینده، منابع آب را حفظ کنیم. اگر به سمت مدیریت مصرف نرویم جمعیت استان در برخی مناطق تا پانزده سال آینده باید کوچ کنند.»

مهدی جهان‌طلب با اشاره به این که اکنون درصد زیادی از آب آشامیدنی روستاها به‌طور غیرمجاز صرف آبیاری درختان و دام می‌شود، اظهار می‌کند: «در خراسان رضوی، روستایی داریم که سیزده هزار نفر جمعیت و پانزده هزار رأس دام دارد که مصرف آب دام این روستا از مصرف آب آشامیدنی مردمش بیشتر است!

اکنون آب بسیاری از شهرها به سمت شوری رفته و دیگر امکان حفر چاه برای تأمین آب آشامیدنی نیست. به این ترتیب، نگران تأمین آب آشامیدنی برای سال‌های آینده هستیم.»    

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب