دوشنبه ۲۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۰:۳۴

نقش پیدا و پنهان زنان در گسترش فرهنگ وقف

برخلاف تصورمان زنان بسیاری در دوره‌های مختلف تاریخی به میل و رغبت خودشان اموالی که مالک و صاحبش بودند را به وقف سپرده‌اند؛ سنتی که شکل‎های دیگر آن را می‌توان در دوران باستان و نذور و وقف اموال به آتشگاه‌ها و معابد یافت.

زهره شریفی در ضمیمه جامعه امروز روزنامه اطلاعات نوشت: «ام‌سلمه خانم» فرزند «حاج محمدعلی میرزاخان یزدی» تمامی یک عدد باغ مشجر در قریه «ابرقو آباد» در حومه شهر «یزد» موسوم به «باغ زنگی» به انضمام سه دانگ مشاع از شش دانگ «خانه زنگی» با متعلقات آن را وقف می‌کند. متولی پس از اجاره ملک، سه تومان در یوم «عید غدیر» نان و کشمش خریده به فقرا و سادات بدهند، سه تومان دیگر در ماه مبارک «رمضان» نان و خرما و کشمش خریده و در وقت افطار شب‎های ماه مبارک به فقرا و مستحقین بدهند. مبلغ پنج هزار دینار هرکس غریب فوت شد که فقیر و بی‌نوا باشد کفن خریده و بر آن میت بپوشاند. مبلغ دو تومان هرساله در محرم یا صفر در خانه واقفه، تعزیه اباعبدالله(ع) شود. مبلغ یک تومان هر ساله به «آقا شیخ علی ولی آقا شیخ حسن» چون عاجز است، بدهند.

این شرح «وقف» تنها یکی از وقف‌نامه‌هایی است که از زنان واقف به دست ما رسیده است. تصور بیشتر ما بر این است که زنان در این مجموعه از کارهای اجتماعی و حتی اقتصادی که هم نفع اخروی داشته و هم دنیوی، نقشی نداشته‌اند و اگر هم داشتند بسیار کمرنگ بوده است.

اما برخلاف تصورمان زنان بسیاری در دوره‌های مختلف تاریخی به میل و رغبت خودشان اموالی که مالک و صاحبش بودند را به وقف سپرده‌اند؛ سنتی که شکل‎های دیگر آن را می‌توان در دوران باستان و نذور و وقف اموال به آتشگاه‌ها و معابد یافت. برای نگهداری آتشکده‌ها، آتشگاه‌ها و برپاداشتن آتش و آسایش زندگی مغان، موبدان و... از درآمد زمین، خانه و باغ‌های وقف‌شده استفاده می‌شد. 

داستان حضور پررنگ زنان در این جریان خیرخواهانه که در بخش اقتصادی جامعه هم تأثیرگذار است برمی‌گردد به زمانی که زنان، به‌خصوص طبقه مرفه از آزادی بیشتری نسبت به اموال و املاک خود برخوردار شدند.

موقوفات این بانوان موارد گوناگونی از قبیل زمین‌های زراعی، دکاکین، تکایا، مساجد، منازل مسکونی، دارالایتام، درمانگاه و سایر مراکز عام‌المنفعه را شامل می‌شد که هر یک دارای مصارف مشخص بود و عواید آنها صرف اجرای نیات واقفان می‌شد. با آن که پیشینه وقف توسط زنان بسیار قدمت دارد اما اوج آن را می‌توان در دوره صفویه که به صورت کلی سنت وقف گسترش می‌یابد، دید. البته تا قبل از آن دوره، زنانی نیکوکار و نامدار از جمله در عصر تیموری وجود داشتند که با موقوفات خود نامشان را در تاریخ ماندگار کرده‌اند. 

از میان این زنان می‌توان به «گوهرشاد آغا» اشاره کرد که با ساخت و احداث بناهایی از جمله «مسجد جامع» مشهد که معروف به نام خودش «گوهرشاد بیگم» است، جایگاه برجسته‌ای در سنت وقف یافت. او بر اساس وقف‌نامه‌ای که پس از هشت سال از تاریخ انجام این بنا در مشهد مقدس ثبت شده، املاک زیادی را بر مصارف مسجد مذکور وقف کرده است.

متأسفانه با حمله مغول و به‌هم‎ریختگی و بلای وحشتناکی که سراسر ایران را در بر گرفت، سنت وقف هم از این آفت خانمانسوز در امان نماند. اما نفوذ ایرانیان در دستگاه حکومتی مغولان و وجود دانشمندانی برجسته چون «خواجه رشیدالدین فضل‌الله» موجب شد تا بار دیگر فرهنگ و سنن اسلامی-ایرانی از جمله موقوفات احیا و مساجد، مؤسسات خیریه و مراکز علمی فراوانی مانند مدارس علوم دینی، رصدخانه، بیمارستان، کتابخانه‌ و اماکن عام‌المنفعه از محل درآمد موقوفات تأسیس و اداره شود. 

اما با روی کار آمدن سلسله صفویه، سنت وقف گسترش وسیعی یافت. بر اساس اسناد، از درباریان گرفته تا مردم عادی، املاک و دارایی‌‌های قابل توجهی از خود را وقف آستانه امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س)‌ و عتبات عالیات و دیگر امور خیریه می‌کردند؛ تا جایی که به خاطر این گستردگی و تنوع فراوان موقوفات و انجام امور ثبت و ضبط و... تشکیلاتی مانند وزارت اوقاف برای اولین بار تأسیس شد که اداره موقوفات به عهده وزیر آن بود.

در آن زمان به غیر از مساجد، مدارس، بیمارستان‌ها و کاروانسراهایی که ساخته می‌شد، افراد بسیاری که زنان هم بخش قابل‌توجهی از آنها بودند املاک و مستغلات خود را برای مراسم عزاداری و احیای شب‌های قدر و مسافران عتبات و علاوه بر این‌ها برای مسائل کوچکی چون روشنایی معابر شهر، دستگیری از فقرا، بیماران، درراه‌ماندگان و حتی حیوانات ناتوان وقف  می‌کردند. 

از بین زنان واقف آن دوره می‌توان به «دلارام خانم»، مادربزرگ یا جده بزرگ «شاه عباس دوم» اشاره کرد. این زن بانی ساخت مدرسه‌ای به نام «جده کوچک» در بازار بزرگ اصفهان شد که در کتیبه سردر این مدرسه هم نامش به ثبت رسیده است. او همچنین برخی مغازه‌ها و قسمتی از بازار اصفهان را به عنوان پشتوانه برای این مدرسه وقف کرده است. 

در دوران صفویه، زنان در امور عام‌المنفعه از جمله ساخت مدارس، مساجد و تعمیر امامزادگان و بقاع متبرکه حضور فعالی داشتند. 

البته زنان سلطنتی، به عنوان مثال مادر و همسر شاه، زنان تجار و طبقه مرفه از زنان واقف بودند اما به مرور زمان با تغییر فضای اقتصادی- سیاسی جامعه، تغییر نوع مالکیت در ایران، تقسیم اراضی و تغییر اجتماعی قانون ارث، زنان از اقشار و طبقات مختلف دیگر هم توانستند در این سنت خیرخواهانه فعال شوند. 
برخلاف تصور در این سنت چندان تفاوتی بین وقف زنان و مردان وجود نداشته است.

زنان هم مانند مردان به دور از احساسات زنانه عمل وقف را انجام می‌دادند؛ به عنوان مثال به وقف خانه، سهم خود از آب قنات یا وقف دارایی خود برای چاپ کتب فقهی و دینی می‌پرداختند و به این صورت نبود که وقف خاصی را برای خدمت‌رسانی به زنان یا دختران انجام دهند.

همچنین در آن دوران، تعدادی از مدارس علمیه کشور در اصفهان که مرکز حکومت بود، توسط زنان واقف ساخته شده است و در بقیه شهرها نیز زنان مشترکا با همسرانشان یا به صورت گروهی همراه خواهران و برادران خود، به ساخت مدارس یا مساجد پرداخته‌اند.

به عنوان مثال خانمی خانه‌اش را که کنار مسجد بوده، برای توسعه مسجد یا سهم آب قناتی را که داشته برای مصارفی در حوزه شعائر مذهبی، وقف کرده است. اغلب مدارس دوره صفوی و قاجار را همسران با هم وقف کرده‌اند و ممکن است شوهر بخشی را در عوض مهریه، با همسرش همکاری کرده باشد.

در زمان حکومت قاجار هم زنان واقف از خانواده‌های اشراف و درباری بوده‌اند. در آن زمان بیشتر املاکی که وقف می‌شد عبارت از دکان‌ها یا سایر انواع املاک نظیر قطعاتی از زمین یا بخش‌هایی از روستاها بود و به همین نسبت هم موارد استفاده آن‌ها محدودیت داشت.

کاربرد عمده موقوفات دیگر شامل ساختن مجموعه‌های بزرگ مانند مدارس یا مساجد نبود، بلکه به سمت و سوی کمک‌های خیرخواهانه‌ای چون کمک به فقرا یا حمایت از برپایی تعزیه‌ و مراسم محرم و صفر و روضه‎خوانی‎ها و... می  رفت. زنان واقف، خود حق اداره امور وقف شخصی خود را در زمان حیات داشتند و هیچ کدام متولی یا نماینده و کارگزار (وکیل) مذکری انتخاب نکرده بودند.

گرچه زنان برای جمع‌آوری اجاره و توزیع روزانه‌ آن نیاز به افرادی امین داشتند، اما هیچ یک بازرسی نهایی موقوفات را به فرد دیگری واگذار نمی‌کردند. همچنین برای قوت بخشیدن به بعد خیریه موقوفه، از حقوق ثابتی که معمولا برای متولی در نظر گرفته می‌شد نیز چشم‎پوشی می‌کردند.

«منیرالسلطنه»، همسر ناصرالدین‌شاه قاجار یکی از زنان معروف آن دوره است که با ثروتی بسیار و داشتن روحیه‌ای خیرخواهانه نقش مهمی در سنت وقف داشت. این زن بعد از فوت برادرش با ارث به‌جامانده از او مدرسه‌ای را در گورستان مجاور بقعه «امامزاده سید نصرالدین» به نام مدرسه «منیریه» بنا و موقوفاتی از تهران و مازندران را برای تأمین هزینه‌های این مدرسه تعیین کرد. از طرفی خود او هم در دوران حیاتش، مسجدی را به نام مسجد «منیریه» در کنار همان بقعه ساخت.

همچنین پرداخت هزینه آیینه‌کاری، ‌ساخت ضریح و گنبد «امامزاده نصرالدین»‌ را عهده‎دار شد. در مجموع، برای او چند زمین غیرمزروعی، کاروانسرا و 73 باب مغازه به عنوان موقوفه جهت اداره مدرسه و مسجد منیریه عنوان شده‌است. 

در زمان مشروطه و اواخر قاجار هم زنان از طبقات و قشرهای مختلف جامعه و در بخش‌های گوناگون و متناسب با نیاز زمان، با وقف بخشی از اموال و دارایی خود مشارکت فعالی در جامعه داشتند. در این دوران سنت وقف با تحولاتی متناسب با اوضاع و شرایط زمان همراه بود که یکی از مهم‌ترین آن‌ها راه یافتن افراد فرهیخته و نخبه به جمع واقفان بود؛ چنان‎که که این گروه با رویکردی جدید تلاش کردند مبتنی بر نیازهای جامعه روش‌های جدیدی از مصادیق وقف را در خدمت به مردم به‌کار گیرند. 

یکی از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین وقف‌نامه ها در نتیجه این تحول، مربوط به ساختمان «انستیتو پاستور» برای تهیه واکسن بود، جریانی که تا به امروز هم اثرات آن ادامه دارد. در این میان با وجود نقش تأثیرگذار زنان واقف در دوره های مختلف تاریخی در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، متأسفانه این موقوفات کمتر به صورت دقیق شناسایی، بررسی و معرفی شده است.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب