سه‌شنبه ۷ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۰:۴۶
نظرات: ۰
۰
-
این موسیقی پرنده‌ها را هم به تحرک وادار می‌کند!

محمد صالح علا در یادداشتی در ضمیمه ادب و هنرامروز روزنامه اطلاعات نوشت: استاد عبادی در شگفت‌زده کردن دوستداران‌شان دست بازی داشتند. ضمن این که خودشان هم از شگفت‌زده کردن دیگر‌ها لذت می‌بردند. 

در یک مجلس می‌گفتند: یک روز دوستان، ما را دعوت کردند به باغ. رفتیم، و چه باغی! جای شما خالی، ناهار خوردیم، با درخت‌ها دست دادیم. عصر شد، سازم را درآوردم، دستم گرفتم، شروع کردم به زدن که دیدم ناغافل اهل مجلس سر به جایی کشیده‌اند.

خواستم بپرسم چه شده، اما همه انگشت روی دهان گذاشتند که تو حرف نزن، سازت را بزن! من هم همچنان که می‌زدم، به آن طرف نگاه کردم. دیدم بلبلی روی دیوار نشسته، با ساز من آواز می‌خواند. پاسخ ساز مرا می‌دهد. 

من هم سر به سر بلبل گذاشتم، یک خط دشتی زدم. دشتی جواب داد. ابوعطا زدم، ابوعطا جواب داد. میزبان هیجان‌زده، ضبط صوت آورد. آواز بلبل و ساز بنده را ضبط کرد.

واقع عرض می‌کنم، باور بفرمایید.

من با شرمی گل‌بهی گفتم: استاد، من باور می‌کنم. من مادرزادی همه چیز را باور می‌کنم. اصلاً سال‌هاست که شغل من باور کردن چیز‌های باورنکردنی شده است. با این وجود، ایشان نوار را گذاشتند. شنیدم و حیرت‌ها کردم. 

چند روز پیش هم کتاب «هزاردستان؛ انگارۀ موسیقی ایران» تالیف آقای محسن حسنی را می‌خواندم. در آخر کتاب، فصلی است با عنوان «موسیقی پرندگان آوازخوان». نوشته‌اند: پانزدهم اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۴ در یک سحرگاه مهتابی به سمت گلستان کوه حرکت کردیم. در ۱۵۰ کیلومتری اصفهان، جایی است سرسبز، خوش آب و هوا، پوشیده از گون‌های گز و پیاز‌های وحشی که فصل بهار، پُر می‌شود از گل‌های لالۀ سرنگون.

 اینجا محل زندگی پرنده‌هایی مثل: سهره، بلبل، چکاوک، کبک و فاخته است. اینجا همه آواز می‌خوانند. فضای حاکم بی‌همتا بود. کمپوزیسیون یا ترکیب صدا‌ها فوق العاده بود. هر چند قدم، ده‌ها پرنده، همزمان آواز می‌خواندند و هر صدایی، متمایز و مکمل آن اجزای عظیم بود.

آن‌ها سال‌ها بود که این سمفونی را بدون پارتیتور اجرا کرده بودند. هر پرنده، کاری در این ارکستر داشت و با بقیه هماهنگ بود. بلبل‌سانان ملودی‌پردازی می‌کردند و در مجموع، صدا‌ها هارمونیزه بودند. انگار کبک‌ها ریتم را حفظ می‌کردند، کوکو فضا‌های خالی را پر می‌کرد. 

گاهی سکوت بود و پرنده‌ای تک‌خوانی می‌کرد. سپس مجدداً ارکستر شروع می‌کرد که تمپو‌ها متغیّر بودند. صدای کلاغ، نقش نتی تزئینی را ایفا می‌کرد. همه درست و علمی و دقیق بودند. کمی جلوتر رفتیم. برای جلب توجه پرنده‌ها سه‌تار نورعلی برومند را پخش کردیم در گوشۀ حصار، دستگاه ماهور.

 تحریر بلبلی خیلی جالب بود. یکباره ده‌ها پرنده آمدند شروع کردند به آوازخواندن. ما هم محض آزمایش، آواز سید حسین طاهرزاده با کمانچۀ باقرخان در گوشۀ منصوری، در چهارگاه را پخش کردیم. 

عجب اتفاقی! پرنده‌ها شبیه تحریر‌های طاهرزاده آواز خواندند. این نکته در پرسش و پاسخ پرنده‌ها برای ما روشن شد که در شکل‌گیری واژه‌های موسیقی، میان آواز پرنده‌ها و موسیقی ایرانی، نسبت دقیقی وجود دارد؛ و این واقعیت را اثبات می‌کند که انسان آواز خواندن را از طبیعت آموخته و این همزبانی با هستی است

پربازدیدترین

پربحث‌ترین

آخرین مطالب

بازرگانی