به گزارش «اطلاعات آنلاين»، علي نصيريان در نشست صمیمانه «یک عمر خاطره، نمای نزدیک» كه عصر روز گذشته شنبه ۴ شهریور در سالن فردوس موزه سینما برگزار شد، در بخشي از سخنان خود گفت: آنچه که ما را تا به امروز حفظ کرده زبان و فرهنگ ما است. هزاران سال پیش فردوسی شعری سروده است که ما هنوز هم آن را میخوانیم و هنر همین است؛ نگه دارنده و حفظکننده. هر اتفاقی بیافتد، هنر و ادب این مملکت ما را به هم پیوند میدهد و حفظ میکند. اولین کلاس تئاتر را در سال ۲۹ رفتم و عمر خود را برای تئاتر گذاشتم و کار دیگری جز بازیگری و تئاتر و سینما نکردم. هنر همین است؛ اگر کسی وارد حیطه هنر میشود صحبت دو یا چند سال نیست بلکه صحبت از یک عمر است.
وی با اشاره به همکاری خود با داریوش مهرجویی در فیلم «گاو»، گفت: مهرجویی بازی مرا هدایت کرد و معمولا اولین چیزی که مرا مجذوب میکند متن نمایش، نگاه و شناخت کارگردان است که در مورد فیلم «گاو» همه این ویژگیها وجود داشت. مهرجویی و ساعدی با همکاری یکدیگر فیلمنامه «گاو» را نوشتند و وقتی آن را دیدم متوجه شدم که مهرجویی یک آدم دیگر است و شیفته او شدم.
نصیریان یادآور شد: کارگردان دیگری که شیفته او شدم ناصر تقوایی بود؛ او نگاه و وسواس خاصی در سینما داشت. زمانی که نقش مستر فرهان در «ناخدا خورشید» را به من پیشنهاد داد، چون خودش در جنوب زندگی کرده بود مرا به خوبی راهنمایی کرد. کارگردانان خوب تنها یک سرنخ به بازیگر میدهند و تقوایی این گونه بود. برای راهنمایی نقش مستر فرهان تنها یک جمله به من گفت؛ «دلالی است که یک دندانش طلاست» و من به دنبال نقش رفتم و آن را پیدا کردم.
مسعود جعفری جوزانی به بازیگر ایده میدهد.
وی همچنین با اشاره به همکاری با دیگر کارگردانها نیز گفت: همایون غنیزاده، فیلمنامه «مسخرهباز» را برای من فرستاد از متنی که برای فیلم به من داد فهمیدم که او آدمی نوآور و خلاقی است. همچنین مسعود جعفریجوزانی که یکی از کارگردانهای کاربلد سینماست که درس سینما را در آمریکا خوانده است. وقتی فیلمنامه «جادههای سرد» را به من داد فهمیدم در کار خود به درستی وارد است، چون نگاهش و حرفهایی که میزند به بازیگر ایده میدهد و تقوایی و مهرجویی نیز با سوابق درخشانی که دارند، اینگونه هستند.
نصیریان در پایان خطاب به جوانان بیان داشت: حال و آینده هنر نمایش در دست شما جوانان است. یادتان نرود. برای کار هنر کم آوردن معنا ندارد؛ اگر هدفی دارید باید آن را پیگیری کنید. اگر شکست خوردید، اگر نگذاشتند و نتوانستید کارکنید، هرگز ناامید نشوید. خلاقیت مانند آب است که نشت میکند، بیرون میآید و راه خود را پیدا میکند. اگر جوهر خلاقیت در وجود شما است کار کنید و اگر عشق و علاقه دارید کوتاهی نکنید. از شکست نترسید. کار کنید و خلاقیت خود را آشکار کنید.