محمد علی فیاض بخش: تازگیها در نطقهای پیش و پس از دستور برخی نمایندگان مجلس سخنانی شنیده میشود، که قطراتی از دریای حرفهای مردم است؛ مثلا ارزاق و مسکن و خودرو و اخیراً دارو و درمان؛ و البته رئیس نمایندگان از ضیق اینترنت.
خدایا ! این بازههای تکراری چهارسال یکبار را از ما مگیر و این حجم از دلخوشیهامان را بر ما گوارا بپسند! که بالاخره در نزدیکای خط پایانِ چهارسالههای مجلسها، جنس برخی، آن هم فقط برخی، از نمایندگان به جنس مردم نزدیک میشود؛ همانگونه که اخیراً یکی از کابینهنشینان نوید داد، که زندگی مردان بالای دولت در حال تقریب به زیست مردم است؛ و خدایا شکرت!
چه حالی دست داد چند روز پیش ما را؛ که یکی از نمایندگان فریاد برآورد، که برخی بیمارستانها برای انتقال بیمار به اتاق عمل زیرمیزی دریافت میکنند؛ هم حال عِشوه از شوق، که بالاخره کسی از تریبونداران خطر کرد و گفت؛ هم حال غَشوه از مرگ، که عجب! آیا زیرمیزی به سرحدّاتِ بازی مرگ و زندگی هم دست انداخته است!؟
آقایان!
راستش را بخواهید، مشکلات دارو و درمان از مرز مغازلهها و بیتهای عاشقانهی همدلی و همدردیِ شمایانِ رمانتیک و دلنازک رد شده و به وادی هراسآوری از بازی مرگ و زندگی رسیده؛ داروهای خاص و نایاب و بسیار گران برای بیماران خاص زیر چشم مور؛ سرم تقویتی برای پیران و سالخوردگان در حکم پوست سمور؛ ملزومات اتاق عمل برای جراحیهای سرپایی زیر بغل مار؛... و حضرات از یکسو نوید تولید داخل و انبارهای پر را میدهند و از دگرسو، گروههای سیاسیِ رقیبشان از بازار سیاه دارو و سرگردانی مردم از شرقِ شهر به غربِ شهر و زیرمیزی میگویند و البته این مردماند که فارغ از هر دو گروه، درماندهی دردند و واماندهی دارو؛ خدایا ! پرتقالفروش کو !؟