چهارشنبه ۰۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۷

بزرگمردی که قلبش همواره برای محرومان می‌تپید

مرحوم حکیمی می‌گفت:انقلاب واقعی منوط به از بین بردن سه طاغوت است؛ ابتدا طاغوت سیاسی که فرعون است، سپس طاغوت فکری و فرهنگی که هامان است و سپس طاغوت اقتصادی که قارون است.

مرتضی نجفی قدسی: سی و یکم مرداد ماه، دومین سالگرد ارتحال علامه محمد رضا حکیمی، بزرگمردی از قبیله ایمان و تقوی، قسط و عدل، علم و دانش، شعر و ادب، اخلاق و فضیلت، قرآن و عترت، جهاد و حقیقت و رستگاری بود.

درباره استاد حکیمی تاکنون مطالب زیادی گفته یا نوشته‌اند؛ از مراتب علمی ایشان و تلمذ در محضر مرحوم آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی به مدت ده سال در درس خارج فقه و اصول آن تا خواندن سطح و کفایتین نزد آیات عظام حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج شیخ مجتبی قزوینی که در شکل‌دهی به شخصیت استاد محمدرضا حکیمی  خیلی مؤثر بودند . همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی و مرحوم حاج سید ابوالحسن حافظیان در تکمیل شخصیت معنوی استاد حکیمی خیلی اثر داشتند و پیوسته از آنان تکریم می‌کرد.

او انقلاب ملت ایران را انقلابی دینی و بر اساس معارف قرآنی می‌دانست و با اشاره به آیه: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَی بِآیَاتِنَا ...الی فرعون و هامان و قارون» می‌گفت انقلاب واقعی و قرآنی منوط به از بین بردن سه طاغوت است؛ ابتدا طاغوت سیاسی که فرعون است، سپس طاغوت فکری و فرهنگی که هامان است و سپس طاغوت اقتصادی که قارون است. بنابراین انقلابی کامل و دینی است که هر سه طاغوت را ساقط کند، زیر ا اینها مانع رشد انسانند.‌ در شرایط کنونی برگشت به انقلاب اسلامی ضروری است. انقلاب از اول این نقص را داشت که آن طوری که باید با قارون در نیفتاد و با تکاثر و سرمایه‌داری مبارزه نکرد و روی تعدیل ثروت انگشت نگذاشت؛ البته در الفاظ خیلی گفته شد ولی در عمل نه. هر چه هم از اموال توانگران مصادره شد، به محرومان بازنگشت و اغلب به دست سرمایه‌داران دیگری افتاد (برگرفته از کتاب حکیم جاودانه).

استاد حکیمی معتقد بود که برخی آقازاده‌ها و معمم‌زاده‌ها به ثروت رسیدند و کمر اسلام را شکستند. روحانیت شیعه همیشه به زهد و ترک دنیا معروف بود ولی الآن برعکس شده است و برخی آقایان به دنیاداری راکفلری و دنیاداری قارونی روی آورده‌اند که به تصریح قرآن مفسد فی الارض هستند (الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ).

خطرات و تهدیدها

حکیمی می‌گفت: انقلاب ما از روز اول با دو نوع دشمنی و کارشکنی مواجه شد، ۱ - خودی ۲ - بیگانه، و من ضرری که از ناحیه  خودی‌ها به انقلاب وارد شد و ممکن است باز هم وارد بشود را بالاتر می‌دانم از همه کارهایی که بیگانگان کردند و می‌کنند؛ زیرا تجربه نشان داده که هر نوع دشمنی که دشمن با ما کرده مردم را محکم‌تر کرده و هر کار ناپسندی که خودی‌ها کردند، مردم را زده کردند. مسائل اقتصادی و تورم و گرانی جامعه الان را به صورت طبقاتی پر فاصله و عجیب درآورده است و چقدر مایه تأسف است که می‌بینیم در این مسأله دست عده ای آخوند زاده هم رو می‌شود! اکنون دور تا دور  انقلاب،  سرمایه‌داران و مکندگان خون مردم و آقازاده‌های بی‌تعهد و بی‌شعور هستند که فکر می‌کنند اینگونه فرصت‌ها و قدرت‌ها ابدی‌اند. (همان مدرک).

وی تأکید می‌کرد: بنده از همان روزهای اول انقلاب، با نظر اول حضرت امام موافق بودم، یعنی دخالت نداشتن روحانیت در امور و مقامات اجرایی ولی امر بر عکس اتفاق افتاد و نتایج آن را اکنون حس می‌کنیم، اینها آمده بودند که مردم را به آخرت و فضیلت و حیات طیبه عامه قرآنی دعوت کنند؛ خودشان افتادند توی حیات ابوسفیانی و تکاثر اُموی!‍ (همان مدرک).

خانه ساده

روزی با مرحوم استاد سید علی اکبر پرورش که با مرحوم استاد محمد رضا حکیمی دلبسته یکدیگر بودند، به منزل ساده او رفتیم، نه فرشی داشت و نه اساسی! موکتی پهن بود و پتویی که بر روی آن نشستیم و اطراف استاد را کتاب‌ها احاطه کرده بودند و میز مطالعه‌اش نیز خیلی عجیب بود؛ چند پاره آجر را در طرفین  گذاشته و یک تخته‌ای روی آجرها بود!

این میز تحریر علامه‌ای که دریای فضایل و معارف و کمالات بود، نمونه واضحی است از وضعیت زندگی ایشان  که از هر کارگر و فقیری به اختیار و تعمدی پایین‌تر بود؛ والا او فقط با حق نویسندگی کتاب‌هایش می‌توانست زندگی بسامانی داشته باشد ولی همه حقوق و درآمد فرهنگی‌اش را به محرومان و مستضعفان اختصاص می‌داد و بارها گمنام به سراغ بینوایان و محله‌های فقیر و افراد نیازمند می‌رفت و در حد بضاعت به آنها بذل و بخشش می‌کرد. او بسیاری از میوه‌های گران‌قیمت را که  محرومان نمی‌توانند تهیه کنند، نمی‌خورد و چون همسر و فرزندی نداشت، در اینگونه موارد بسیار زاهدانه زندگی می‌کرد.

دوره دوازده جلدی الحیات

استاد حکیمی پیوند عمیقی با قرآن و عترت داشت و معتقد بود اقتدا و اهتدا به قرآن و اهل بیت (ع) ‌کافی است؛ ولی قرآن و معارف عترت طاهرین را باید کلمه به کلمه و در جای خود فهمید و دوره ۱۲ جلدی الحیات را در شناخت قرآن و معارف اهل بیت (ع) مشترک با اخوانشان آقایان محمد حکیمی و علی حکیمی نوشت.

از استاد حکیمی بیش از چهل اثر و تألیف ارزشمند در دست است و آثار علمی زیادی هم به‌جای مانده‌اند که به‌تدریج منتشر خواهند شد.

او نسبت به ختم سوره یس سفارش زیادی داشت و تلاوت این سوره را برای حل هر مشکلی رهگشا می‌دانست و معتقد بود در هر آیه‌ای از قرآن، حکمت‌ها و خواصی نهفته است  که کاربرد و اسرار متفاوت دارند. امیدواریم خدای متعال به ما هم معرفت به قرآن و عترت پاکش عنایت فرماید.

گزارش خطا
ارسال نظر
captcha
آخرین مطالب