
اعتماد نوشت: «چهار سارق» درحالی که لباسهای مشکی به تن داشتند و سر و صورت خود را با کلاه نقابدار به همان رنگ پوشانده بودند، وارد یک دکه روزنامهفروشی شدند و اکثر اجناس دکه را سرقت کردند و رفتند.
رسانهها و فضای مجازی فقط داشتند تصاویر ضبط شده توسط دوربینهای مداربسته همان دکه را منتشر میکردند. انتشار این تصاویر واکنشهای مختلفی از سوی کاربران و افکار عمومی به همراه داشت. واکنشها به این سرقت عجیب نشاندهنده موارد اسفباری بود. کاربران فضای مجازی معتقد بودند که «مشکلات اقتصادی، ناامنی، اعتیاد و...» موجب چنین اتفاقات عجیبی در جامعه شده است.
علی القاصی رییس کل دادگستری استان تهران نیز در پی انتشار این تصاویر به دادستان اسلامشهر دستور داد تا ضمن بررسی موضوع با بهکارگیری ظرفیت پلیس تخصصی و تیمهای ویژه امنیتی و نظامی نسبت به شناسایی و دستگیری این افراد اقدام کنند.
یکی از صاحبان دکه تاسفانه هنوز سارقان شناسایی و دستگیر نشدهاند.
پای اسلحه به سرقتهای خرد باز شده است
«احمد بخارایی» مدیر گروه سیاسی انجمن جامعهشناسی در مورد تحلیل و بررسی این نوع سرقت عجیب گفت: این حادثه کمسابقه یا بیسابقهای بود که رخ داد. یعنی اغلب وقتی افرادی با سلاح گرم دست به سرقت میزنند سراغ مکانهایی میروند که اجناس ارزشمند داشته باشد، اما حالا اینبار حمل سلاح گرم با سرقت خرد یا دله دزدی همراه شده است. بنابراین تلفیق این دو نوع جرم (جرم مالی و جرم خشونتآمیز) با عنوان سرقت از دکه، بیسابقه بوده. این واقعه به طور خاص دو الی سه سناریو و فرضیه میتواند داشته باشد. یکی اینکه پشت صحنه ماجرا هم همین است که میبینیم؛ یعنی با اسلحه اجناس کمبها و خرد دزدیده شده.
فرضیه دوم این است که ممکن است یک تسویهحساب شخصی یا تهدید بوده باشد. در هر دو فرضیه یک امر مشترک وجود دارد؛ اینکه خشونت در جامعه فراگیر شده و سرقت مسلحانه با سرقت خرد تلفیق شده و این در تصاویر منتشر شده نیز کاملا مشخص است.
فرضیه سوم برای این نوع سرقت، مشکلات مالی یا فقر است. ببینید اگر راه پول درآوردن در جامعه برای همه افراد یکسان نباشد برخی افراد دست به «نوآوری» میزنند. نوآوری در اینجا به معنی ابتکار در وسایل سرقت است.
استفاده از اسلحه بابت سرقت بیسکویت و سیگار نشانه خشم سارقان نسبت به جامعه است
«محمدجعفر ساعد» جرمشناس نیز در مورد این خبر گفت: موضوع سرقت تعدادی بیسکویت، کیک، نوشابه، سیگار و... بوده، اما آنچه که در سرقت مسلحانه واجد اهمیت است و آن را تبدیل به یک جرم بسیار سنگین میکند، موضوع سرقت یعنی اموال دیگران نیست بلکه رفتار ارتکابی سارق توام با وسیلهای به نام سلاح است که از این رهگذر از یکسو امکان سرقت را به سادگی هر چه تمامتر میسر میسازد و از سوی دیگر در شخص مالباخته رعب و وحشت ایجاد میکند و در اشخاص ثالث ایجاد حس ناامنی مالی و حتی جانی!
در نتیجه، سنگین بودن جرم سرقت مسلحانه از باب ربودن مال دیگری با ارزش کم یا زیاد نیست؛ سارقان مسلح چه بیسکویت بربایند و چه ساعت رولکس یا میلیونها دلار، تفاوتی در نوع سرقت آنها که مسلحانه است ایجاد نمیکند.
از منظر جرمشناسی، روشن است که وقوع چنین سرقتهایی منحصر و محدود به یک عامل نیست و بلکه باید به دنبال شناسایی عوامل وقوع آن بود. در این بین، شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی جامعه از یک طرف و شخصیت سارق و نوع نگاه او به شرایط مذکور از طرف دیگر عوامل وقوع این پدیده مجرمانه را تشکیل میدهد.
از سوی دیگر تعدی از هنجارهای قانونی و اخلاقی در نظر آنان چنان بیاهمیت بوده که سلاح گرم را چاشنی کار خود کردند. یعنی به گونهای استفاده از سلاح گرم بابت سرقت چند بیسکویت، سیگار و نوشابه نشانه خشم آنها نسبت به جامعه بوده است، چنانکه سارقان با این رفتار خود هشداری به جامعه میدهند که دیگر پیروی از هنجارها محملی برای آنها ندارد و واکنش جامعه نیز به رفتار مجرمانهشان برای آنها بیاهمیت است. چنین واقعهای زنگ خطر شدیدی برای جامعه است و نیازمند چارهاندیشی سریع!