ندا علیزاده: براساس آمار منتشره، روزانه بهطور میانگین ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار مسافر از طریق خطوط ریلی متروی تهران جابهجا میشوند. البته جابهجایی این حجم قابل توجه، نیازمند بهینهسازی خدمات مترو است.
اما به نظر می رسد که این نکته اساسی برای مسئولان شهرداری و شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه در حاشیه قرار دارد.
تناسب افزایش قیمت با ارائه خدمات از اصول پایه و اساسی است که میتوان به جرئت مدعی شد در متروی تهران رعایت نمیشود. مردم درحالی هرساله هزینه بیشتری را برای استفاده از مترو میپردازند که کیفیت و کمیت این خدمات مورد انتقاد شدید مسافران است.
پیش از این نیز خبرنگار روزنامه اطلاعات از کمبودها و ضعف های مترو به علیرضا زاکانی شهردار تهران گلایه کرد که وی خواستار برگزاری یک تور مترو گردی برای وی شد و از پاسخ گویی صریح طفره رفت.
از سوی دیگر، گذشته از عدم تناسب تعداد واگنها با نیاز روزانه - که به گفته مدیریت سابق مترو بخش عمده آن ها ناشی از تحریم ها بوده است- یکی از انتقادات جدی مسافران نسبت به خرابی یا خاموشی پلههای برقی و آسانسورهای ایستگاههای مترو و همچنین نبود این تجهیزات در برخی از ایستگاههاست.
براساس اطلاعات موجود، یکهزار و ۱۸۹ دستگاه پلهبرقی و 155 آسانسور برای ایستگاه های متعدد مترو در نظر گرفته شده است که به تناوب یا خراب یا خاموش هستند.
مشاهدات میدانی گویای مشکلساز بودن این مسئله برای مسافران بهویژه افراد مسن، توانخواهان و بانوان باردار است. این مشکل در برخی از ایستگاههای پرتردد مانند تجریش، میدان محمدیه و ... نیز دوچندان میشود.
اگر مسئولان وقت مترو تمایل داشته باشند با حضور در ایستگاه پررفت و آمد محمدیه فشار عدم راه اندازی مترو بر مردم را در پایین و بالا آمدن ایستگاه به خوبی در می کنند.
در این شرایط، بالا یا پایین رفتن از پلهها درحالیکه جمعیت انبوهی همزمان از آن استفاده میکنند، عبور را برای مسافران بسیار دشوار و نفسگیر میکند.
این شرایط درحالی بر مردم تحمیل میشود که چندی پیش، «درستی» مدیرعامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه دلیل خاموشی پلههای برقی را بر اساس تدابیر و در راستای صرفهجویی در مصرف برق اعلام کرد.
این صرفهجویی چه معنایی میتواند داشته باشد وقتی مردم هزینه خدماتی را میدهند که از آنها دریغ میشود؟
وی حتی درباره خرابی پلههای برقی نیز مدعی شده بود برخی از آنها بیش از ۲۰ سال عمر کردهاند و نیاز به نوسازی و اورهال دارند؛ این گفته حکایت «چشم بسته، غیب گفتن است»؛ هزینههای دریافتی از مردم، شامل هزینهّ نگهداری نیز میشود. بدهی است که در بازههای زمانی مشخص باید تجهیزات ایستگاهها بهینه شوند.
اما تعلل در انجام این کار و طرح صحبتهای بدیهی، جای سئوال دارد. پرسشی که از سوی مردم در شبکههای اجتماعی با بیانی دیگر دستبه دست شده بود: «کاش زاکانی پلههای برقی پرشمار و خراب متروی تهران را گردن بگیرد که متاسفانه هرگز نمیگیرد.»