سجاد تبریزی خبرنگار اطلاعات نوشت: هنرهای سوختهنگاری و ریزنگاری، هنرهایی نه چندان شناختهشده هستند، هنرهایی که میتوانند جنبه اقتصادی هم داشته باشند و نظر افراد زیادی از سرتاسر جهان را به خود جلب کنند.
«مرتضی نداف»، هنرمند و استاد در رشته هنرهای سنتی، متخصص در هنر سوختهنگاری و ریزنگاری است. در کارنامه هنری خود آثاری دارد که به معنای واقعی کلمه منحصر بهفرد هستند، از جمله طراحی یک فونت به نام «ملک» که کارهای سوختهنگاری خود را با آن انجام میدهد ولی هنوز به فونت قابل استفاده در رایانه تبدیل نشده است.
نمایشگاه آثار این هنرمند پرکار در موزه هنرهای ملی ایران واقع در ساختمان وزارت ارشاد اسلامی تا پایان آذرماه برپاست، جایی که او برای استقبال از بازدیدکنندگان، به آنها گندمی متبرک به اسماء الله الحسنی هدیه میدهد.
نی، شروعی برای سوختهنگاری
نداف در نوجوانی با «نی» آشنا شد و بعد از آن در دستههای عزاداری ماه محرم، شروع به نینوازی کرد. در همان دوره روی نی با میخ داغ مصرعی نوشت و این شروعی بود برای ورودش به عرصه سوختهنگاری.
او توضیح میدهد: روی نی سوختهنگاری کردم و بعدها در سال 1382 از طرف سازمان میراث فرهنگی، چهار عدد از نیها برای موزه خریداری شد و این زمینهای را ایجاد کرد که وارد کار حرفهای شوم. یک سال بعد در روز جهانی صنایع دستی در رویداد مربوط به این روز شرکت کردم و لوح استادی گرفتم. بعد از آن شروع به آموزش سوختهنگاری در تلویزیون کردم. در آن دوره هنوز شبکههای مجازی وجود نداشت و آموزش از طریق تلویزیون و وبلاگ صورت میگرفت.
هنر کاربردی
سوختهنگاری میتواند هنری بسیار کاربردی با اقتصاد گسترده باشد. نداف در این باره توضیح میدهد: چهارسال پیش مؤسسه فرهنگی- هنری سوختهنگاری ایران را تأسیس کردم، آنجا مبحث آموزش را جدیتر پیش میبرم، چرا که سوختهنگاری ظرفیت آن را دارد که خیلی گسترده شود و در زندگی روزمره ما نقش داشته باشد. مشکلات و موانعی وجود دارد که اگر برطرف شود، این اتفاق میافتد.
وی میافزاید: این رشته در حوزه کسب و کار میتواند نقش بسزایی ایفا کند، چرا که رشتهای بسیار کاربردی است. از طرفی هزینه آن بسیار اندک و مواد اولیه و ابزار آن ارزان است. برای این موضوع، یک طرح اقتصادی دارم که در هر شهر هزار نفر میتوانند بعد از دوره آموزش سهماهه به این چرخه متصل شوند. کل صنایع چوبی مصرفی، از میز و صندلی تا در و پارتیشن و دکور داخلی میتواند زمینهای برای این هنر باشد. از طرفی با کشورهای عربی به ویژه امارات، عمان و قطر رایزنیهایی کردم، زیرا بازار عرضه این هنر- صنعت در این کشورها بسیار فراهم است.
این استاد سوختهنگاری، حمایتهای دولتی را پیشنیاز اجرای طرح اقتصادی میداند و میگوید: ما زیرنظر و نگاه نظارتی دولت هستیم و این را پذیرفتهایم، ولی در کنار آن حمایت دولت را هم نیاز داریم. اگر در آموزش و تولید کمک داشته باشیم میتوانیم کار را در سطحی وسیع انجام بدهیم و اگر زمینه سفارش کار خارجی فراهم شود، میتوانیم به سرعت وارد بازار شویم. زیرساختها هنوز وجود ندارد، مکاتبههای زیادی کرده و طرحهایمان را ارائه دادهایم ولی هنوز مشکلات وجود دارد.
به گفته نداف، اگر موانع رفع شود سوختهنگاری دورنمای خوب و آینده عالی دارد، به ویژه این که اکثر مخاطبهای این کسب و کار هنری، خانمها هستند. در طرح مورد نظر، هر کس میتواند سفارش کار را بگیرد و در منزل انجام دهد.
پیشینه سوختهنگاری
سوختهنگاری یکی از هنرهای اصیل، کهن و فراموششده ایران است. مرتضی نداف با بیان این جمله میگوید: نشانههایی از سوختهنگاری در شوش باستان یافت شده است. در موزه ملی ایران، روی استخوان یک عقاب به خط میخی نشانههایی گذاشتهاند که قطعا با داغ کردن یک قطعه فلز ایجاد شده است. در دوران معاصر و زمانی که برق و بعد از آن دستگاههایی مثل هویه آمد، شبیه این کارها صورت گرفت.
وی میافزاید: این هنر از ایران به کشورهای دیگر رفته است. در کشورهای اسکاندیناوی نیز این هنر جایگاه خود را دارد و به آن «پایروگرافی» یا «وودبرنینگ» میگویند. در این کشورها کارهای قوی انجام میشود که عموما روح و احساس هنری ندارد. کنتراستها و تنوع رنگی که ما در کارها ایجاد میکنیم تفاوت عمده کار ما با بقیه است.
این هنرمند در مورد شروع به کار خود توضیح میدهد: وقتی نوجوان بودم، یک بار روی نی شعری را نوشتم، اما با هر وسیلهای که مینوشتم پاک میشد. توجهم به مهر استادی که پای نی بود جلب شد که با داغی نقش بسته بود. تصمیم گرفتم شعر را با میخ داغ روی نی بنویسم، نتیجه مثبت بود. بعد از آن با درفش کار کردم و بعد با هویه.
نداف میافزاید: اولین کاری که با هویه زدم آیه «وان یکاد» بود. همان روز وقتی نی در دست از مسیری صعبالعبور در کوه میگذشتم، پایم لغزید و از کوه پرت شدم. خیلی معجزهآسا نجات پیدا کردم و وقتی به امامزادهای در پایین کوه رسیدم، آنجا سیدی به من گفت که همین آیه وان یکاد نجاتت داده و هیچ وقت آن را رها نکن.
هنر ریزنگاری
هنر ریزنگاری نیز از دیگر هنرهای رو به فراموشی است. استاد نداف هنر ریزنگاری را با سوختهنگاری ترکیب کرده است. وی میگوید: حوالی سال 1382 اثر یک هنرمند را دیدم که آیهای از قرآن را روی برنج نوشته بود. تلاش کردم این کار را با سوختهنگاری انجام دهم و بعد متوجه شدم این کار روی گندم قابل اجراست.
اولین بار «یا ابالفضل» را نوشتم و بعد از آن آیه «ان الله معالصابرین» را که تصاویر آن در تلویزیون پخش شد. بعد از آن با توسل به امام رضا آیه «آیتالکرسی» و هفت مرتبه سوره توحید را روی یک دانه گندم با چشم غیرمسلح نوشتم. کار را به موزه آستان قدس بردم، آنجا کارشناسی شد و تأیید کردند که این سوختهنگاری است و با توجه به شکل حروف، با دست و چشم غیرمسلح انجام شده، یعنی هنگام کار از ذرهبین استفاده نشده است.
وقتی این اثر را در قم برای عکاسی به کتابخانه آیتالله مرعشی بردم، همزمان شد با برگزاری یک نمایشگاه در این شهر. از من خواستند اثر را در آنجا به نمایش بگذارم. در آن نمایشگاه دو تاجر سعودی پیشنهاد دادند هموزنم طلا بدهند و آن را به موزه ریاض ببرند، اما بهخاطر تعهدی که به حضرت امام رضا(ع) داشتم این کار را نکردم، در نهایت این اثر به موزه آستان قدس اهدا شد.
رکوردهای گینس میتواند جابهجا شود
برخی از کارهای مرتضی نداف میتوانند رکوردهای گینس را جابهجا کنند. وی توضیح میدهد: تابلوهایی را در مقیاس میلیمتری روی چوب و روی ارزن طراحی کردهام. در یک مورد شمایل حضرت علی(ع) روی گندم ترسیم شده است. در برخی دیگر، چهره افراد سرشناس مثل امیر قطر، حاکم دوبی، سلطان برونئی و افرادی از این دست را در ابعاد میلیمتری کشیدهام. توقع داشتم کمک شود تا این کارها را در گینس ثبت کنیم. رکوردهای ثبتشده فعلی هیچکدام به پای این کارها نمیرسند و هر کدام از اینها میتوانند رکوردهای قبلی را پشت سر بگذارند. متأسفانه گینس در ایران نماینده ندارد و هزینه ثبت آن در دوبی بسیار زیاد است که تاکنون امکان تأمین آن را نداشتهام.
وی میافزاید: در میان کارهایی که تا الان داشتم، گندم، ارزن، پر کاه و چوب هرکدام میتوانند رکورد جدیدی ثبت کنند، یعنی چهار رکورد میتوان ثبت کرد.
مرتضی نداف در پایان گفتگوی خود با روزنامه اطلاعات در مورد فروش آثارش توضیح میدهد: کارهای سفارشی از خارج کشور و به طور ویژه از عمان داشتهام اما در برخی موارد، کشورهای دیگر به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس مالکیت معنوی کار را میخواهند تا اثر را به نام کشور خود ثبت کنند. اگر خود اثر را به این عنوان که یک هنرمند ایرانی انجام داده است بخرند ایرادی ندارد، ولی آنها مالکیت معنوی کار را میخواهند. تاکنون چنین کاری نکرده و نمیکنم، چرا که ثبت کار به نام ایران برایم اهمیت دارد.